الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

۳- دوستی و دشمنی به خاطر خدا از اولویت‌های ایمان

۳- دوستی و دشمنی به خاطر خدا از اولویت‌های ایمان

جنگ بدر برای نسل‌های آیندۀ اسلامی تصویرهای درخشانی از تنفر و دوستی ترسیم نمود که خود بیانگر فاصلۀ بین حق و باطل است. در این جنگ، فاصله‌ای روانی، مادی و افتراق کامل بین کفر و اسلام نمایان گردید. این مفاهیم را در این واقعه یاران پیامبر عملاً تجربه کردند و تمام ارزش‌های جاهلی را زیر پا گذاشتند و پسر در برابر پدر و برادر در مقابل برادر خود ایستاد و جنگید.

۱- ابوحذیفه بن عتبه بن ربیعه در صف مسلمانان بود و پدرش عتبه و برادرش ولید و عمویش شیبه در صف مشرکان بودند و همگی در نخستین رویارویی کشته شدند.

۲- ابوبکر صدیق در صف مسلمانان و فرزندش عبدالرحمن در صف مشرکان بود.

۳- مصعب بن عمیر پرچمدار مسلمانان و برادرش ابوعزیز بن عمیر در صف مشرکان بود و به اسارت مسلمانان درآمد و در دست یکی از انصار قرار گرفت. وقتی مصعب او را دید، به آن انصاری گفت: دستانش را محکم ببند؛ زیرا مادرش سرمایه داراست. ابوعزیز گفت: تو برادر منی،‌ آن گاه چنین در مورد من سفارش می‌کنی. مصعب گفت: او (انصاری) برادر من است نه تو. این تنها یک شعار نبود؛ بلکه مصعب عملاً آن را ثابت کرد و این‌ها ارزش‌های والایی است که باید بشر براساس آن زندگی نماید. این ارزش‌ها از عقیده سر چشمه می‌گیرد که هر نوع روابط نسبی و اجتماعی را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

۴- شعار مسلمانان در بدر «أحد،أحد» بود. یعنی اینکه جنگ در راه عقیده است که در عبودیت خدای یکتا خلاصه می‌شود، نه عصبیت و قبیله، نه کینه و عداوت و نه با انگیزه انتقام؛ بلکه محرک اصلی صرفاً ایمان به خدای یکتا است. بدین ترتیب اسلام دارای مظاهر متعددی است که در واقع، مضمونش یک چیز است و ایمان از فقه عظیمی برخوردار است. به همین جهت با هجرت پیامبر اکرم جتمام کسانی که توانایی هجرت را داشتند، به پیامبر ملحق شدند و کسانی که مظلوم و مستعضف بودند و نتوانستند هجرت کنند، در مکه اقامت گزیدند.

در روز بدر تعدادی از آنان مانند:‌ عبدالله بن سهیل بن عمر و حارث بن زمعۀ بن أسود، ابوقیس بن فاکه، ابوقیس بن ولید بن مغیره، علی بن امیه بن خلف و عاص بن منبه در صف مشرکان بودند؛ البته عبدالله بن سهیل بن عمرو از صف مشرکان درآمد و به مسلمانان پیوست [۹۷]. اما دیگران در جنگ بدر همراه مشرکان بودند و همه کشته شدند [۹۸].

خداوند نیز در حق آنها فرمود:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِيٓ أَنفُسِهِمۡ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمۡۖ قَالُواْ كُنَّا مُسۡتَضۡعَفِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ قَالُوٓاْ أَلَمۡ تَكُنۡ أَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٗ فَتُهَاجِرُواْ فِيهَاۚ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا٩٧[النساء: ۹۷].

«کسانی که فرشتگان آنها را قبض روح نمودند، در حالی که آنها بر خود ظلم کرده بودند. فرشتگان به آنها می‌گویند: شما در چه حالی بودید؟ می‌گویند: ما در روی زمین مستضعف بودیم. ملائکه به آنها می‌گویند: آیا زمین خدا وسیع نبود تا در آن هجرت می‌کردید؟ جایگاه آنها جهنم است و چه بد سرنوشتی است».

ابن عباس می‌گوید: تعدادی از مسلمانان در مکه باقی ماندند و اسلامشان را پنهان کرده بودند. در جنگ بدر مشرکان آنها را با خود آورده بودند و برخی از آنها در این جنگ کشته شدند. مسلمانان گفتند: برادرانمان توسط مشرکان به زور وادار به شرکت در جنگ شدند و کشته شدند. آن گاه آیات فوق نازل گردید؛ چراکه برای آنها امکان انتقال از صف مشرکان به صف مسلمانان بود؛ چنانکه عبدالله بن سهیل منتقل شد، اما آنها چنین نکردند، پس معذور شمرده نمی‌شوند [۹۹].

یقیناً ایمان، دارای لوازمی است که بیانگر صداقت و قوت آن می‌باشند. یکی از آن لوازم، برتری ایمان بر تمام ارزش‌های غیر ایمانی است و هرگاه مؤمن از این ویژگی‌های ایمانی برخوردار باشد، مطمئناً از آثار عمیق و قدرت فعال ایمان در ساختار حقی که موردنظر الهی است، بهره‌مند خواهد شد.

ایمان، اخلاق و سلوک معیارهای اصلی یک فرد به حساب می‌آیند. بنابراین، رفتار، گفتار و اشارات فرد، حاکی از باور درونی اوست. به همین دلیل کسانی که در صف مشرکان بودند، از آنجا که از ایمان کامل توأم با همه ویژگی‌هایش برخوردار نبودند بنابراین، ایمانشان از نتایج مطلوبی برخوردار نگردید و عذر آنان ناموجه تلقی گردید. با این درک عمیق از فقه ایمان بود که یاران رسول خدا جدر میدان بدر از خود الگوی والایی در صدق ایمان به جای گذاشتند.

بنابراین، خداوند موضعگیری صادقانه آنها را چنین می‌ستاید:

﴿لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ يُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَوۡ كَانُوٓاْ ءَابَآءَهُمۡ أَوۡ أَبۡنَآءَهُمۡ أَوۡ إِخۡوَٰنَهُمۡ أَوۡ عَشِيرَتَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٖ مِّنۡهُۖ وَيُدۡخِلُهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ أُوْلَٰٓئِكَ حِزۡبُ ٱللَّهِۚ أَلَآ إِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ٢٢[المجادلة: ۲۲].

«نمی‌یابی قومی را که به خدا و روز آخرت ایمان دارند؛ دوست بدارند کسانی را که با خدا و رسولش دشمنی می‌نمایند. هر چند آنها پدران یا پسران یا برادران و یا اقوامشان باشند. این‌ها کسانی هستند که خداوند، ایمان را در قلب آنها ثبت نموده است و آنها را با نفخه‌ای از جانب خود تأیید نموده است. خداوند، آنها را در باغستان‌هایی که زیر آن نهرها جاری است برای همیشه داخل می‌گرداند. خداوند، از آنها راضی و آنها از خداوند راضی هستند. همین‌ها حزب خدا هستند و حزب خدا رستگار است».

[۹۷] معین السیرة، ص ۲۱۷. [۹۸] السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۲، ص ۲۵۳. [۹۹] معین السیرة.