۲- یوم الفرقان
جنگ بدر را یوم الفرقان میگویند. این نام در زندگی مسلمانان از اهمیت بزرگی برخوردار است. استاد سیدقطب از توصیف روز بدر با نام «یوم الفرقان» توسط خداوند، این گونه میگوید. خداوند میفرماید:
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَيۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ إِن كُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا يَوۡمَ ٱلۡفُرۡقَانِ يَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ٤١﴾[الأنفال: ۴۱].
«بدانید آنچه را به غنیمت گرفتهاید. یک پنجم آن از آن خدا و رسول، مساکین و مسافران است. اگر به خدا و آنچه بر بندۀ ما در روز بدر، روز روبروشدن دو گروه، نازل نمودیم، ایمان دارید. و خدا بر هر چیز قادر است».
سید قطب میگوید: جنگ بدر جنگی است که با تدبیر، توجیه، قیادت و مدد الهی آغاز و به پایان رسید و جداکنندۀ حق و باطل بود.
آری! این جنگ بالفعل فاصلهای میان حق و باطل بود. اما کدام حق و کدام باطل؟ حق اصیلی که آسمانها و زمین بر آن استوار هستند. حقی که فطرت زندگان و همۀ اشیاء بر آن استوار است. حقی که به صورت وحدانیت خدا در الوهیت، توانایی، تدبیر و تقدیر نمایان میشود و باطل نیز همان باطل واقعی است که زمین خدا را فرا گرفته بود و حق را تحتالشعاع قرار داده بود و در زمین، طاغوتهایی را برافراشته بود که در زندگی بندگان خدا براساس خواهشات و تمایلاتشان تصرف میکردند. این فاصله بزرگ میان حق و باطل در بدر اتفاق افتاد و از آن روز به بعد هرگز با هم ملتبس نشدند.
غزوۀ بدرمیان حق و باطل فاصلهای کاملاً فراگیر، دقیق و عمیق ایجاد نمود که دارای ابعاد و جوانب متعدد بود:
- فاصلهای بین حق و باطل در اعماق ضمیر و وجدان.
- فرق بین وحدانیت کامل با تمام جوانبش در ضمیر و احساس و اخلاق و معاشرت.
- در عبادت و عبودیت و بین شرک با تمام اشکال به شمول بردگی وجدان در برابر غیر خدا، از اشخاص گرفته تا تمایلات، ارزشها، اوضاع، رسوم و عادات.
- فاصلهای بود بین حق و باطل در زندگی واقعی و عملی.
- فاصلهای بین بردگی واقعی برای اشخاص، تمایلات، ارزشها، دستورات و قوانین، رسوم و عادات و بین رجوع در تمام این موارد به سوی خداوند، ذاتی که غیر از او نه معبودی و نه قدرتی و نه حاکمی و نه قانونگزاری وجود دارد.
در جنگ بدر مسلمانان چنان قدرت و نیرو گرفتند که جز در برابر خداوند در مقابل هیچ نیرویی کرنش نمیکردند و دارای چنان توان و مقاومتی گردیدند که جز در برابر حاکمیت شرع الهی در مقابل هیچ نیرویی تسلیم نمیگردیدند و بالاخره با غزوۀ بدر تودههای بشری از زیر یوغ طاقوتها آزاد گردیدند.
جنگ بدر، فاصلهای بود بین دورهای از تاریخ حرکت اسلامی که عبارت بود از: دوره صبر، تحمل، انتظار و دوره قدرت، حرکت، جهیدن و آغازیدن و با این جنگ، اسلام با تصویری جدید از زندگی، نظامی نوین برای حیات، نظمی جدید برای جامعه و شکلی جدید از دولت روبرو شد [۹۵].
سید قطب در پایان میافزاید: جنگ بدر فاصلهای بود بین حق و باطل از جهتی دیگر، جهتی که آیۀ قرآن به آن اشاره دارد:
﴿وَإِذۡ يَعِدُكُمُ ٱللَّهُ إِحۡدَى ٱلطَّآئِفَتَيۡنِ أَنَّهَا لَكُمۡ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيۡرَ ذَاتِ ٱلشَّوۡكَةِ تَكُونُ لَكُمۡ وَيُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُحِقَّ ٱلۡحَقَّ بِكَلِمَٰتِهِۦ وَيَقۡطَعَ دَابِرَ ٱلۡكَٰفِرِينَ٧ لِيُحِقَّ ٱلۡحَقَّ وَيُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ٨﴾[الأنفال: ۷-۸].
«آنگاه که خدا یکی از آن دو گروه(کاروان یا لشکر قریش) را به شما وعده داد که از آن شما است، شما دوست داشتید که کاروان از آن شما باشد؛ ولی خدا با سخنانش حق را به کرسی مینشاند و ریشۀ کافران را میخشکاند تا حق را اثبات و باطل را ویران نماید؛ اگر چه مجرمان این را نپسندیدند».
هدف کسانی که در جنگ بدر خارج شده بودند، کاروان ابوسفیان و غنیمتگرفتن قافله بود، اما خداوند چیزی دیگر میخواست.
خداوند خواست تا کاروان ابوسفیان(غیرذات الشوکۀ) از چنگشان در رود و با سپاه ابوجهل (ذاتالشوکه) روبرو شوند و جنگ و درگیری، کشتن و اسارت تحقق یابد، نه صرفاً کاروان و غنیمت و سفر بیخطر و خداوند علت این تدبیر را چنین بیان میدارد:
﴿لِيُحِقَّ ٱلۡحَقَّ وَيُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ﴾
«تا خدا حق را اثبات و باطل را نابود سازد».
و این اشاره به این حقیقت مهم دارد که عبارت است از اینکه: استقرار حق و بطلان باطل در جامعۀ انسانی، فقط با بیان نظریات و ارائه تئوری تحقق نمییابد؛ بلکه باید سپاه اسلام سعی و تلاش نماید و طرح براندازی باطل را در دستور کار خود قرار دهد و باید حق پیروز شود و باطل عملاً محو و نابود گردد؛ پس این دین، منهج، حرکت و واقعیتی است نه صرفاً مجموعهای از نظریات، جدلها و باورها.
حق با این رویارویی، ثابت و باطل نابود گردید و رویارویی با سپاه دشمن (ذات الشوکۀ) بیانگر این است که این پیروزی عملاً فاصلهای واقعی بین حق و باطل بود.
همه این اشارات قرآن دربارۀ غزوه بدر بیانگر منهج خاص این دین است تا طبیعت و حقیقت آن برای مسلمانان، واضح و روشن شود.
حقا که بدر، فرقانی بود که امروز نیز که مفاهیم اسلامی دردست مسلمان نماها و کسانی که خود را داعیان دین مینامند، دچار تحریف شده است، ضرورت آن را احساس مینماییم. بنابراین، باید مفاهیم متنوع را به صورت کامل و عمیق در نظر داشت.
﴿وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ﴾
«و خدا بر هر چیز قادر است».
در آن روز، قدرت باریتعالی بر هر چیز نمایان شد و همگان با واقعیتی مشهود رو برو شدند که جز با قدرت الهی و اینکه خداوند بر هر چیز قادر است، نمیتوان آن را تفسیر نمود [۹۶].
[۹۵] فی ظلال القرآن، ج ۳، ص ۱۵۲۱ – ۱۵۲۲. [۹۶] فی ظلال القرآن، ج ۳، ص ۱۵۲۳ – ۱۵۲۴.