الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

درسها و فواید این سریه

درسها و فواید این سریه

۱- تمامی افراد این سریۀ، از طائفۀ خزرج بودند. و با این کار می‌خواستند با برادران اوسی خود که کعب بن اشرف را کشته بودند، به رقابت بپردازند؛ زیرا سعی و تلاش هر کدام از این دو طائفه این بود که در راه خیر و اعتلای نام خدا از دیگری سبقت بگیرد و این رقابت و مسابقه برای کسب مال دنیا نبود؛ بلکه هدف آنان کسب رضایت خدا و پیامبرش جو رسیدن به سعادت ابدی و اخروی بود [۸۲۲].

کعب بن مالک سمی‌گوید: یکی از نعمت‌هایی که خداوند پیامبر اکرم جرا ازآن بهره‌مند ساخت، رقابتی بود که دو طائفۀ اوس و خزرج به آن می‌پرداختند. آنها دائماً در خدمت به پیامبر اکرم جو اسلام با همدیگر به رقابت می‌پرداختند؛ به گونه‌ای که هر اقدامی که قبیلۀ خزرج برای خدمت به پیامبر اکرم جو اسلام انجام می‌داد، قبیلۀ اوس نیز در صدد اجرای آن امر بر می‌آمدند [۸۲۳].

۲- اهمیت یادگیری زبان دشمن: از آنجا که عبدالله سزبان و لهجۀ مخصوص یهودیان را می‌دانست، توانست وارد قلعه بشود؛ سپس وارد خانۀ ابورافع گردید و او و همسرش را صدا زد و آنها نیز او را بیگانه تصور نکردند. پس شایسته است که مسلمانان و به ویژه کسانی که مسئولیت اطلاع‌رسانی را بر عهده دارند، زبان بیگانگان و به خصوص زبان دشمنان خود را بیاموزند تا براساس نقشه و طرحی اساسی، لشکر اسلام را ساماندهی ‌نمایند [۸۲۴].

۳- رمز موفقیت عبدالله بن عتیک سدر قتل ابورافع: موارد زیر را می‌توان از مهم‌ترین عوامل موفقیت عبدالله سبرشمرد: یکی اینکه تنها وارد قلعه شد، دیگری اینکه توانست حساسیت دربان را بدون اینکه با او روبرو شود؛ بلکه به بهانۀ قضای حاجت پشت به‌سوی او کرده بود، از بین ببرد و همچنین اینکه در گوشه‌ای کمین کرد و جای آویزان کردن کلیدهای دروازه را مشخص کرد و بعداً در فرصتی مناسب به آنها دسترسی پیدا نمود [۸۲۵].

۴- عنایت ویژۀ خدا نسبت به اولیاء خود: چنانکه این صحابی بزرگوار بعد از انجام مأموریت موفقیت‌آمیز، دچار سانحه گردید و پایش شکست. آن گاه پیامبر اکرم جدست مبارکش را بر پای او کشید که بر اثر آن پایش به حالت سابق خود برگشت و گویا اصلاً دچار سانحه نشده بود [۸۲۶].

۵- ابن حجر می‌گوید: از جمله فوائد این حدیث می‌توان، جواز ترور مشرکی که دعوت اسلام به او رسیده است، ولی بر شرک خود اصرار می‌ورزد و همچنین کشتن کسی که با دست و زبان و مال خود علیه پیامبر اسلام جبه تبلیغات می‌پردازد و نیز جواز تجسس از اهل حرب و گفتن سخن مصلحت‌آمیز و تعرض افراد کم علیه دشمن زیاد استنباط نمود [۸۲۷].

۶- عبدالله بن انیس سبا اینکه از پیشگامان انصار و از نخستین مجاهدانی بود که اسلام را پذیرفت و از شرکت‌کنندگان در بدر بود و در جهت هر دو قبله نماز خوانده بود. به جای اینکه فرمانده این سریه باشد، همانند یکی از سربازان این سریه، به ادای مسئولیت می‌پرداخت و او کسی است که به تنهایی برای کشتن سفیان بن خالد هذل مأموریت یافت.

سفیان که در نزدیکی مکه سکونت داشت، سرگرم تدراک نیرو برای حمله به مدینه بود. عبدالله بن انیسساو را در شهر و دیار و داخل خیمه‌اش به قتل رساند و بعد از آن فرار نمود و نزد پیامبر اکرم جبرگشت؛ پس با وجود اینکه خصوصیات یک قهرمان در وجود او نهفته بود، اما پیامبر اکرم جاو را فرمانده این سریه جهت قتل ابورافع تعیین نکرد.

بنابراین، پیامبر اکرم جاز این عمل، هدف تربیتی مهمی را دنبال می‌نمود که نمی‌توان برای آن همانندی پیدا نمود؛ چرا که طبق قوانین حاکم در امور نظامی دنیا، پستهای نظامی به افرادی واگذار می‌گردد که از سابقۀ بیشتری برخوردار باشند، اما روش تربیتی پیامبر اکرم جبا روش دیگران متفاوت است. او با قرار دادن فرماندهان و قهرمانان بزرگ، تحت سرپرستی افرادی دیگر، در این صدد بود تا فرماندهان دیگری بسازد که آنان با استفاده از تجربۀ این‌ها، عملاً فرماندهی را تمرین بکنند؛ چنانکه بارها اتفاق افتاده است که ابوبکر و عمر شهمانند دو سرباز عادی در لشکرهای بزرگ، انجام وظیفه کرده‌اند [۸۲۸].

[۸۲۲] التاریخ الاسلامی، ج ۶، ص ۱۷۷. [۸۲۳] السیرة النبویة، ابن حشام، ج ۶، ص ۱۷۷. [۸۲۴] الصراع مع الیهود، ج ۱، ص ۱۹۱. [۸۲۵] همان، ص ۱۹۲-۱۹۳. [۸۲۶] البخاری، المغازی، شماره ۴۰۲۹. [۸۲۷] فتح الباری، ج ۷، ص ۳۴۵. [۸۲۸] التربیة القیادیة، ج ۴، ص ۱۴۸.