فلسفۀ ازدواج پیامبر اکرم جبا زینب دختر جحش
پسر خواندگی از جمله مسائلی بود که درمیان اعراب به قدری ریشه دوانیده بود که از بین بردن آن پیامدهای ناگواری را در بر داشت.
این مسئله هم در مکه و هم در مدینه رواج داشت و مردم پسر خوانده را فرزند حقیقی خود به شمار میآوردند. بنابراین، خداوند میخواست این مسأله برای مردم واضح گردد که اینها فرزندان حقیقی آنها نیستند و این فقط یک ادعا است و واقعیت ندارد؛ چنانکه خداوند فرمود:
﴿مَّا جَعَلَ ٱللَّهُ لِرَجُلٖ مِّن قَلۡبَيۡنِ فِي جَوۡفِهِۦۚ وَمَا جَعَلَ أَزۡوَٰجَكُمُ ٱلَّٰٓـِٔي تُظَٰهِرُونَ مِنۡهُنَّ أُمَّهَٰتِكُمۡۚ وَمَا جَعَلَ أَدۡعِيَآءَكُمۡ أَبۡنَآءَكُمۡۚ ذَٰلِكُمۡ قَوۡلُكُم بِأَفۡوَٰهِكُمۡۖ وَٱللَّهُ يَقُولُ ٱلۡحَقَّ وَهُوَ يَهۡدِي ٱلسَّبِيلَ٤﴾[الأحزاب: ۴].
«خداوند دو دل را در دورن کسی قرار نداده است و هرگز همسرانتان را با اظهار «ظِهار» مادران شما نمیسازد و فرزند خواندگانتان را فرزندان حقیقی شما نمینماید این سختی است که شما به زبان میگویید. خداوند حق میگوید و به راه راست راهنمایی میکند».
سپس خداوند خاطر نشان ساخت که عدل و انصاف و نیکوکاری حکم میکند که این نوع فرزندان را به پدران حقیقی آنان نسبت دهید:
﴿ٱدۡعُوهُمۡ لِأٓبَآئِهِمۡ هُوَ أَقۡسَطُ عِندَ ٱللَّهِۚ فَإِن لَّمۡ تَعۡلَمُوٓاْ ءَابَآءَهُمۡ فَإِخۡوَٰنُكُمۡ فِي ٱلدِّينِ وَمَوَٰلِيكُمۡۚ وَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٞ فِيمَآ أَخۡطَأۡتُم بِهِۦ وَلَٰكِن مَّا تَعَمَّدَتۡ قُلُوبُكُمۡۚ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمًا٥﴾[الأحزاب: ۵].
«آنها را به نام پدرهایشان بخوانید که این کار نزد خدا منصفانهتر است. اگر پدرانشان را نشناختید، پس برادران دینی و یاران شما هستند و اگر در این مورد دچار اشتباه شدید، گناهی بر شما نیست ولی آنچه را که دلتان میخواهد (گناه است) به هر حال خدا آمرزنده و مهربان بوده و هست».
عبدالله بن عمر سمیگوید: «تا قبل از نزول این آیه ما زید بن حارثه سرا به عنوان زید بن محمد جصدا میکردیم تا اینکه قرآن ما را از این کار نهی کرد» [۷۳۷].
علاوه بر آن قرآن فرمود: اگر شما اسم پدران واقعی آنان را نمیدانید، پس اینها برادران دینی و زیردستان شما هستند و آنها را با این عناوین بخوانید.
بنابراین، پیامبر اکرم جبه زید سمیگفت: «تو برادر و غلام آزاد شدۀ ما هستی» [۷۳۸]یعنی تنها مومنان با یکدیگر برادرند؛ چنانکه خداوند میفرماید:
﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَ أَخَوَيۡكُمۡۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ١٠﴾[الحجرات: ۱۰].
«فقط مومنان برادران همدیگرند؛ پس میان برادران خود صلح و صفا برقرار کنید و از خدا ترس و پروا داشته باشید، تا به شما رحم شود».
نصوص دیگری نیز نازل گردید که پسر خواندگان را از انتساب خود به غیر پدران حقیقی خود منع میکرد و آن را حرام اعلام مینمود [۷۳۹]؛ چنانکه پیامبر اکرم جفرمود: نفرین خدا و فرشتگان و مردم بر کسی که خود را بهسوی فردی غیر از پدر واقعی خود منتسب بکند. و افزود که از چنین انسانی هیچ نوع عبادتی پذیرفته نمیشود [۷۴۰].
بنابراین، شریعت اسلام برای اثبات نسبت فرزند، هم خوابی با زنی که در عقد انسان و یا کنیز او میباشد، شرط قرار داده است و روابط جنسی زمان جاهلیت را مردود شمرده و فرموده است: فرزند متعلق به کسی است که بر فراش او متولد میشود و پاداش زناکار، سنگسار است [۷۴۱]؛ یعنی، عقد صحیح باعث ایجاد نسب میشود نه زنا و اگر طریق زنا فرزندی متولد شود،زناکار میبایست، سنگسار گردد [۷۴۲].
مسئلۀ پسر خواندگی درمیان اعراب، مسئلهای دیرینه بود که پیامبر اکرم جبه وسیلۀ ازدواج با مطلقۀ زید سیعنی زینب، عملاً آن را نابود کرد [۷۴۳]. بنابراین، فلسفۀ ازدواج پیامبر اکرم جبا زینب لخیلی آشکار و شفاف است چنانکه قرآن میفرماید:
﴿لِكَيۡ لَا يَكُونَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ حَرَجٞ فِيٓ أَزۡوَٰجِ أَدۡعِيَآئِهِمۡ إِذَا قَضَوۡاْ مِنۡهُنَّ وَطَرٗا﴾[الأحزاب: ۳۷].
«تا برای مؤمنان در ازدواج با همسران فرزند خواندگان خود مشکلی نباشد بعد از اینکه آنها با آنان نیاز خود را به پایان بردند (و طلاقشان دادند) فرمان خدا باید انجام شود».
اما شایعۀ کفار و منافقان و پیروان آنها مبنی بر اینکه پیامبر اکرم جبه زینب علاقمند شده بود و هنگامی که زید سمتوجه این موضوع گردید او را طلاق داد، روایتهای دروغینی است که نسبت آنها به پیامبر اکرم جنوعی تعرض به ساحت مقدس نبوت است؛ چنانکه امام ابن العربی، به این نوع روایات جواب داده و گفته است: اینکه میگویند: آن حضرت جبا دیدن زینب او را پسندید ... سخنی مردود است؛ زیرا زینب همیشه در کنار پیامبر اکرم جبود و چون فرضیۀ حجاب نازل نشده بود، آن حضرت جهمواره او را میدید؛ پس چگونه ممکن است زنی که از نزدیکان ایشان است و همیشه در کنار هم زندگی میکنند، یکباره و آن هم بعد از ازدواج، قلب پیامبر اکرم جرا تسخیر نماید؟ علاوه بر آن قلب پاک آن حضرت از این گونه آلایشهای فاسد خیلی بدور بود. بنابراین، امکان چنین امری چگونه ممکن است در حالیکه خداوند به ایشان چنین دستور داده بود:
﴿لَا تَمُدَّنَّ عَيۡنَيۡكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ﴾[الحجر: ۸۸].
«و چشمانت را به آنچه از زینتهای دنیا به برخی از آنان دادهایم، مدوز».
زنان، برترین زینت زندگی دنیا هستند که نباید چشم به آنها دوخت. بنابراین چنین امری برای پیامبر اکرم جحتی در مورد زنان مطلقه بعید است؛ پس چگونه ممکن است به زنی که شوهر دارد، با چنین دیدی نگاه کند؟.
و هدف از ﴿تُخۡفِي فِي نَفۡسِكَ مَا ٱللَّهُ مُبۡدِيهِ﴾آن طور که برخی پنداشتهاند، محبت نسبت به زینب نیست و اگر چنین چیزی میبود، خدا آن را آشکار میکرد؛ بلکه هدف آیه، همان امر ازدواج با زینب است که پیامبر اکرم جبرای از بین بردن رسم پسر خواندگی به این امر اقدام نمود [۷۴۴].
[۷۳۷] بخاری کتاب التفسیر باب (ادعوهم لآبائهم) ج ۳، ص ۲۷۶، شماره ۴۷۸۲. [۷۳۸] بخاری باب الصلح، ج ۲، ص ۲۶۷ شماره ۲۶۹۹. [۷۳۹] قضایا نساء النبی والمومنات، ص ۱۸۹. [۷۴۰] بخاری باب فضائل المدینة، ج ۲، ص ۴۱۱، شماره ۳۱۷۲. [۷۴۱] بخاری باب الحدود ج ۴، ص ۲۵۴، شماره ۶۸۱۸. [۷۴۲] علاقة الاباء بالابناء فی الشریعة الاسلامیة، معاد الصانع، ص ۵۲-۵۳. [۷۴۳] معین السیرة، ص ۳۱۱. [۷۴۴] احکام القرآن ابن عربی، ج ۳، ص ۱۵۳۱-۱۵۳۲.