الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

اهتمام پیامبر اکرم جبه جبهۀ داخلی

اهتمام پیامبر اکرم جبه جبهۀ داخلی

۱- پیامبر اکرم جبا اطلاع از رسیدن دشمن به نزدیکی مدینه و تصمیم مبنی بر رهسپار شدن به سوی خندق، دستور داد که زنان و کودکان را در قلعۀ بنی‌حارثه گرد بیاورند تا از هرگونه خطر احتمالی دشمن مصون باشند. این عملکرد پیامبر اکرم جتأثیری عمیق بر روحیۀ سربازان اسلام گذاشت؛ زیرا آنان از ناحیۀ زنان و فرزندانشان آسوده‌خاطر بودند و برای آنان دغدغه‌ای فکری جز نبرد با دشمن باقی نماند. در غیر این صورت طبیعی بود که زنان و فرزندان، ذهن جنگجویان را به خود مشغول می‌ساخت و روحیۀ آنان را تضعیف می‌نمود که در نتیجه شکست لشکر اسلام قطعی بود.

۲- یکی از رویدادهای زیبای این غزوه که باعث تقویت جبهۀ داخلی می‌شد، مشارکت پیامبر اکرم جدر کار حفر خندق بود؛ چنانکه ابن اسحاق می‌گوید: از براء شنیدم که می‌گفت: روز حفر خندق، پیامبر اکرم جرا دیدم که خاک‌ها را از داخل خندق بیرون می‌آورد و خاک زیادی بر جسم ایشان که دارای موهای زیادی بود، نشسته بود [۶۱۵].

آن حضرت جبا همتی عالی که تنبلی و سستی در آن راه نداشت، همگام با یارانش در حفر خندق مشارکت نمود و آنها با الگوبرداری از این اسوۀ حسنه، نهایت تلاش خود را جهت تحقق این پروژه انجام دادند.

۳- آن حضرت جدر خوشی‌ها و غم‌های یاران خود مشارکت داشت و ترجیح می‌داد که مشکلات بزرگ را به تنهایی تحمل نماید؛ چنانکه در همین غزوه کار به جائی رسید که از شدت گرسنگی سنگ بر شکم خود بست و بعد از سه روز وقتی برای صرف غذای اندکی توسط جابر بن عبدالله دعوت گردید، ترجیح داد که این غذای اندک را نیز با مشارکت یاران خود صرف کند. که در بحث ولیمۀ جابر بن عبدالله، به این موضوع خواهیم پرداخت.

۴- تقویت روحیۀ سربازان و خوشحال ساختن آنان

حفر خندق در شرایط دشواری انجام گرفت. هوا خنک بود؛ باد شدیدی می‌وزید؛ مردم از نظر معیشتی در مضیقه بودند و ترس و یورش ناگهانی دشمن به اضافه مشکل جانکاه کندن و خاک‌برداری خندق که صحابه با دست‌هایشان می‌کندند و خاک‌ها را بر پشت حمل می‌نمودند و به بیرون منتقل می‌کردند، از جمله مشکلات مهم این غزوه بود که تلاش و جدیت را الزامی می‌کرد؛ اما پیامبر اکرم جدر چنین شرایطی فراموش نکرد که این‌ها همچون سایر انسان‌ها، به تبع انسان بودن نیاز به استراحت دارند، همان طور که نیاز به کسی دارند تا آنها را با سخنان خود، دلگرم و شاد بگرداند. بنابراین، پیامبر اکرم جکلمات رجزآمیز ابن رواحه را تکرار می‌کرد و می‌فرمود:

اللهم لولا الله ما اهتدینا
ولاتصدقنا ولاصلینا
فانزلن سکینة علینا
وثبت الاقدام ان لاقینا
ان الا عادی قد بغوا علینا
وإن ارادوا فتنة ابینا

«اگر خدا نمی‌بود، ما هدایت نمی‌شدیم و صدقه نمی‌دادیم و نماز نمی‌خواندیم.

پس بر ما آرامش نازل کرد و هنگام رویارویی با دشمن، ما را ثابت‌قدم و استوار بدار.

دشمنان با ما بغاوت کردند و ما از فتنه‌گری ابا ورزیدیم».

و با این بیت آخری صدایش را بالا می‌برد [۶۱۶].

نحن الذین بایعوا محمداً
علی الاسلام مابقینا ابداً

«ما با محمد بیعت کرده‌ایم تا برای همیشه بر اسلام بمانیم».

و یا به جای مصرع آخر می‌گفتند: تا همیشه در جهاد بسر بریم.

و رسول خد اجمی‌فرمود:

اللهم ان الخیر خیر الآخرة
فاغفر للانصار والـمهاجرة [۶۱۷]

«بارالها! خیر واقعی همان خیر آخرت است؛ پس مهاجران و انصار را بیامرز».

این مزاحها و نشاط‌آفرینیها در آن شرایط دشوار علاوه بر اینکه مشکلات اصحاب و یاران پیامبر اکرم را تقلیل می‌داد، به آنها نیز روحیه و نشاط می‌بخشید تا هر چه بهتر و سریع‌تر حفر خندق را قبل از رسیدن دشمن، به اتمام برسانند [۶۱۸].

۵- در نظر گرفتن شرایط لشکر و در صورت نیاز اجازه دادن به کسانی که اجازه رجوع می‌خواستند

برخورد اصحاب و یاران پیامبر اکرم جبا ایشان بسیار مؤدبانه بود بنابراین، هنگام بروز مشکلات که قصد داشتند به خانه‌هایشان برگردند، با اجازه و هماهنگی پیامبر اکرم جاین کار را انجام می‌دادند و بعد از برطرف شدن آن مشکل و به دلیل رغبت زیاد به خیر و پاداش الهی، بلافاصله نزد پیامبر اکرم جبرمی‌گشتند و ایفای وظیفه می‌نمودند؛ چنانکه این آیه در وصف آنان نازل گردید:

﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَإِذَا كَانُواْ مَعَهُۥ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ جَامِعٖ لَّمۡ يَذۡهَبُواْ حَتَّىٰ يَسۡتَ‍ٔۡذِنُوهُۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَ‍ٔۡذِنُونَكَ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۚ فَإِذَا ٱسۡتَ‍ٔۡذَنُوكَ لِبَعۡضِ شَأۡنِهِمۡ فَأۡذَن لِّمَن شِئۡتَ مِنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمُ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٦٢[النور: ۶۲].

«همانا مؤمنانی که به خدا و پیامبرش ایمان آورده‌اند، هرگاه با او در امری اجتماعی بسر می‌برند، نمی‌روند؛ مگر اینکه از او اجازه بگیرند. همانا آنهایی که از تو اجازه می‌گیرند، به خدا و رسولش ایمان دارند. پس وقتی که از تو اجازه خواستند برای بعضی از مشاغل خود؛ پس به هر کس می‌خواهی از آنان اجازه بده و برای آنها طلب آمرزش بکن؛ همانا خدا بخشنده و مهربان است».

براساس این آیه، پیامبر اکرم جمی‌توانست به کسانی که به خاطر برخی ضرورتها اجازۀ رجوع به خانه‌های خود می‌خواستند، اجازه بدهد و هم می‌توانست با توجه به مصلحت و شرایط، اجازه ندهد [۶۱۹].

۶- تعیین صحابه برای نگهبانی

آن حضرت جچند نفر از صحابه را برای گشت‌زنی از نواحی مختلف خندق تعیین نمود تا مانع پیشرفت کسانی گردند که قصد نفوذ به داخل خندق را دارند. آنها نیز به ایفای وظایف خود پرداختند و در مقابل هرگونه هجوم دشمن جهت نفوذ به داخل خندق ایستادند. تا جایی که روزی از سحرگاه تا بخشی از شب آینده پیوسته به مقاومت ادامه دادند. طوری که در این وسط چهار نماز از مسلمانان فوت گردید که قضای آنها را به جای آوردند و علی ابن ابی‌طالب با مجموعه‌ای از صحابه توانست از نفوذ عکرمه بن ابی جهل به داخل خندق جلوگیری به عمل آورد؛ همچنین او در مقابل قهرمان قریش، عمرو بن عبدود، ایستاد و او را از پای درآورد [۶۲۰].

گروهی از انصار نیز به سرپرستی عباد بن بشرسمحافظت می‌نمودند فرماندهی جنگ نیز برعهدۀ پیامبر اکرم جبود و تمامی امور مربوط به جنگ زیرنظر ایشان انجام می‌گرفت. نقشۀ جنگ بدست ایشان بود و بر اجرای آن نظارت داشت که می‌توان این نقشه و اجرا را این گونه خلاصه کرد:

الف – آن حضرت جبعد از مشورت و رایزنی، دستور به حفر خندق در قسمت شمال مدینه داد؛ زیرا این ناحیه، تنها ناحیه‌ای بود که بیشتر در معرض هجوم دشمن قرار داشت.

ب – آن حضرت جحفر خندق را درمیان صحابه تقسیم‌بندی نمود، بدین صورت که هر چهل ذراع را به ده نفر سپرد.

ج – آن حضرت جبر کار حفر خندق اشراف داشت بنابراین، کسی نمی‌توانست شانه خالی بکند، مگر اینکه ضرورتی پیش می‌آمد و با اجازۀ رسول خدا جمی‌رفتند و برمی‌گشتند.

د – آن حضرت جمحل نگهبانی هر یک از مجموعه‌ها را مشخص نموده بود و به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده بود که حتی یک وجب از خندق در شبانه‌روز خالی از نگهبان نبود. علاوه بر این پیامبر اکرم جدر جایگاه فرمانده کل، هر لحظه بر لشکر اشراف داشت و آنها را تشویق می‌نمود و این امر موجب تقویت روحیۀ آنان می‌گردید.

ه‍ - آخرالامر اینکه پیامبر اکرم جبا فرزانگی و سیاستی که داشت، توانست اوضاع آشفته را سامان بخشد و مسلمانان را بعد از اینکه لشکر متحدین در آستانۀ ورود به مدینه قرار گرفتند و مدینه واطراف آن با خطری جدی روبرو شده بود، از تنگنایی که در آن به سر می‌بردند، نجات بدهد و یقیناً کنترل نیروهای مقاومت، توسط پیامبر اکرم جیکی از اسباب پیروزی در این معرکه محسوب می‌گردد.

[۶۱۵] بخاری، کتاب مغازی، باب غزوة الاحزاب، ج ۵، ص ۵۷، شماره ۴۱۰۶. [۶۱۶] بخاری، کتاب مغازی، باب غزوة الخندق، ج ۵، ص ۵۷، شماره ۴۱۰۶. [۶۱۷] مسلم، کتاب الجهاد والسیر، باب غزوة الاحزاب، ج ۳، ص ۱۴۳۲، شماره ۱۲۹. [۶۱۸] القیادة العسکریة فی عهد الرسول، ص ۴۸۲. [۶۱۹] احکام القرآن، ابن‌عربی، ج ۳، ص ۱۴۱۰. [۶۲۰] فقه السیرة غضبان، ص ۵۰۴.