الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

اعلام خروج و بسیج لشکر

اعلام خروج و بسیج لشکر

در یک اعلام عمومی، حرکت لشکر اسلام به سوی تبوک آغاز گردید؛ چنانکه لشکری بالغ بر سی هزار نفر در رکاب پیامبر اکرم جرهسپار جبهۀ جنگ شد و قرآن کسانی را که درنگ نمودند، سرزنش نمود و فرمود [۱۴۶۸]:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَا لَكُمۡ إِذَا قِيلَ لَكُمُ ٱنفِرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱثَّاقَلۡتُمۡ إِلَى ٱلۡأَرۡضِۚ أَرَضِيتُم بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا مِنَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ فَمَا مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ٣٨[التوبة: ۳۸].

«ای مؤمنان! شما را چه شده است که وقتی به شما می‌گویند: در راه خدا بیرون شوید، سستی می‌نمایید. آیا به زندگی دنیا در مقابل آخرت دل‌ خوش کرده‌اید؛ پس (بدانید که) زندگی دنیا در مقابل آخرت بسیار اندک است».

قرآن از قشرهای مختلف امت اسلام خواست که در این جنگ شرکت نمایند و در این جنگ تفاوتی میان جوان و پیرو یا غنی و فقیر نیست؛ چنانکه فرمود:

﴿ٱنفِرُواْ خِفَافٗا وَثِقَالٗا وَجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِكُمۡ وَأَنفُسِكُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٤١[التوبة: ۴۱].

«چه سبک دوش هستید، چه سنگین بار، بیرون شوید و در راه خدا به وسیلۀ مال و جانتان بجنگید، این کار برایتان بهتر است، اگر بدانید»

پیامبر اکرم جاز مهاجران و انصار و سایر قبایل عرب و از اهل مکه لشکری متشکل از سی هزار نفر تشکیل داد و برخلاف معمول همیشگی که بنای کار بر پنهان‌کاری بود، در این جنگ از ابتدا هدف را مشخص نمود [۱۴۶۹].

بنابراین، بعضی از علما گفته‌اند که مسیر لشکر براساس اقتضای مصلحت، مخفی و یا آشکار می‌گردد.

از جمله اسباب و وسایلی که پیامبر اکرم جناگزیر گردید که جهت لشکر را مشخص و برملا سازد، می‌توان به امور ذیل اشاره کرد:

۱- دوری مسافت: از آنجا که هدف پیامبر اکرم جاین بود که به سوی بلاد روم لشکرکشی نماید و مسافت بسیار طولانی بود و منطقه‌ای که می‌بایست از آن عبور می‌کردند، بیابانهای بی‌آب و علف بود، از این رو لازم بود تا افراد سپاه با توجه به این مسائل توشۀ لازم و مرکبهای مناسب تهیه نمایند تا کمبود در این مسائل منجر به عدم دستیابی به هدف مورد نظر نشود.

۲- تعداد زیاد سربازان دشمن و پیشرفته‌بودن ساز و برگ نظامی آنها: دشمنانی که پیامبر اکرم جقصد داشت به جنگ آنان برود، با دشمنانی که قبل از آن به رویارویی با آنان پرداخته بود، متفاوت بودند، چراکه آنان با لشکری قوی و با امکانات جنگی فراوان و تجربه‌ای عمیق، قصد رویارویی و نبرد داشتند [۱۴۷۰].

۳- تنگدستی و قطحی‌ای که دامنگیر مسلمانان شده بود: این امر موجب گردید که مسیر مشخص شود تا هر کس براساس شرایط موجود، توشۀ راه خود و نفقۀ زن و بچه‌هایش را تدارک بیند [۱۴۷۱].

۴- نیازی به پنهان‌کاری محسوس نمی‌شد؛ چراکه در شبه‌جزیره عربستان قدرتی وجود نداشت که برای لشکر اسلام ایجاد مزاحمت و یا با آن برابری نماید و تنها رومیها و مسیحیان عربی که تحت حمایت آنها در منطقۀ تبوک، دومه‌الجندل وعقبه زندگی می‌کردند، هنوز تحت سیطرۀ اسلام در نیامده بودند [۱۴۷۲].

به کارگیری شیوه‌های مختلف از جمله در بعضی مواقع کتمان و یا آشار ساختن نقشه‌های نظامی و جنگی که می‌بایست از جانب پیامبر اکرم جبراساس اقتضای حالات یکی از آنان اتخاذ شود [۱۴۷۳]. مسلمانان نیز بعد از اطلاع از مسیر لشکر، با سرعت برای شرکت در آن اعلام آمادگی نمودند و رسول خدا نیز آنان را به انفاق بر لشکر تشویق می‌نمود و می‌فرمود: هر کس بر لشکر عسره انفاق نماید، جایگاه او بهشت خواهد بود [۱۴۷۴].

آنگاه پیامبر اکرم جمحمد بن مسلمه را در مدینه به عنوان جانشین خویش مقرر نمودو علی ابن ابی‌طالب را متولی امور خانوادۀ خویش قرار داد و منافقان این گونه شایع کردند که پیامبر اکرم جبه خاطر اینکه حضرت علی در زحمت نیفتد، او را از شرکت در جنگ تبوک معاف نموده است.

بنابراین، علی سلاح خود را برگرفت و به رسول خدا در حالی که در منطقۀ (جرف) بود، ملحق گردید [۱۴۷۵]و گفت: ای رسول خدا! منافقان می‌گویند، چون شما راضی به زحمت من نبوده‌اید، مرا گذاشته‌اید. پیامبر فرمود: دروغ می‌گویند. من تو را جانشین خود در خانوادۀ خود و خانواده‌ات گذاشته‌ام. آیا دوست نداری که جایگاه تو نسبت به من همان جایگاه‌هارون نسبت به موسی باشد؟ با این تفاوت که بعد از من پیامبری مبعوث نخواهد شد [۱۴۷۶]، آن گاه علی به مدینه برگشت [۱۴۷۷].

هنگامی که مسلمانان به فرماندهی پیامبر اکرم جدر ثنیه‌الوداع گرد آمدند، پیامبر اکرم امیران و فرماندهان لشکر را انتخاب نمود و به هر دسته‌ای پرچمی داد و بزرگ‌ترین پرچم جنگ را بدست ابوبکر صدیق و پرچم دوم را به دست زبیر سپرد.

همچنین پرچم قبیله‌ای را به اسید بن حضیر و پرچم خزرج را به ابودجانه داد و به هر یکی از عشیره‌ها پرچم جداگانه‌ای داد [۱۴۷۸]و نگهبانی لشکر را در تبوک از روز نخست تا روزی که از آنجا برگشتند، به عباد بن بشر سپرد. او با گروه خود بر اطراف لشکر دور می‌زد و مواظف بود [۱۴۷۹]. راهنمای پیامبر اکرم جدر این غزوه، علقمه بن فغواء خزاعی بود که بر راههای تبوک به خوبی آشنایی داشت [۱۴۸۰].

در ارائه اطلاعات مربوط به چگونگی توزیع پرچم‌های این غزوه، نظریۀ واقدی با دیگران متفاوت است و او متروک الحدیث است، اما با این حال در بخش سیره‌نگاری اطلاعات بسیار ارزشمندی ارائه می‌نماید [۱۴۸۱].

این غزوه، پیشرفت چشم‌گیری در تعداد جنگجویان به ویژه اسب‌سواران مشاهده می‌گردد. با دقت و توجه در تاریخ آغاز دعوت اسلام و تأسیس دولت اسلامی و تشکیل قوای نظامی به این نتیجه خواهیم رسید که آنان به پیشرفت فوق‌العاده به ویژه در عرصۀ نظامی نایل آمدند؛ زیرا تعداد جنگجویان مسلمان بعد از آنکه در میدان بدر فقط سیصد و سیزده نفر بودند و در غزوه احد تعداد آنها به هفتصد و در احزاب به سه هزار و در فتح مکه به ده هزار و در غزوۀ حنین به دوازده هزار نفر رسید، در غزوۀ تبوک تعداد آنها به بیش از سی هزار نفر رسید.

همچنین تعداد اسب‌سواران در غزوۀ بدرفقط دو نفر بود و در غزوه احد نیز تعداد قابل ملاحظه‌ای نبودند، اما بعد از گذشت چند سال تعداد آنها از ده هزار اسب هم گذشت. این پیشرفت سریع حاکی از انتشار اسلام در شبه‌جزیره عربستان و به ویژه درمیان صحرانشینان می‌باشد؛ چون آنها بیشتر از دیگران به اسب‌سواری و پرورش اسبها علاقمند بودند [۱۴۸۲].

[۱۴۶۸] نظرة النعیم، ج ۱، ص ۳۸۹. [۱۴۶۹] الصراع مع الصلیبیین، ص ۹۷. [۱۴۷۰] الرسول القائد، ص ۳۹۸. [۱۴۷۱] البدایة والنهایة، ج ۵، ص ۴. [۱۴۷۲] غزوة تبوک، احمد باثمیل، ص ۵۷. [۱۴۷۳] القیادة فی عهد الرسول، ص ۵۱۰. [۱۴۷۴] بخاری، کتاب الفضائل، باب مناقب عثمان، ج ۴، ص ۲۴۳. [۱۴۷۵] زادالمعاد، ج ۳، ص ۵۲۹. [۱۴۷۶] صحیح السیرة‌النبویة، ص ۵۸۹ – البخاری، کتاب المغازی، شماره ۴۴۱۶. [۱۴۷۷] زادالمعاد، ج ۳، ص ۵۳۰. [۱۴۷۸] المغازی، ج ۳، ص ۹۹۶ – الطبقات الکبری، ابن سعد، ج ۲، ص ۱۶۶. [۱۴۷۹] سبل الهدی و الرشاد، ج ۵، ص ۶۵۲ – الصراع مع الصلیبیین، ص ۹۹. [۱۴۸۰] امتاع الأسماء، ج ۱، ص ۴۵۱ – شرح المواهب المدینة، ج ۳، ص ۷۲. [۱۴۸۱] السیرة النبویة الصحیحة، ج ۲، ص ۵۳۲. [۱۴۸۲] الصراع مع الصلیبیین، ص ۱۰۰.