سریۀ کرز بن جابر فهری سبه سوی عرنیین
در شوال سال ششم ه. گروهی از طائفۀ عُکل و عرینه نزد پیامبر اکرم جآمدند و مسلمان شدند. سپس به پیامبر اکرم جگفتند: ما دامدار بودهایم و با کشاورزی و زمین سر و کار نداشتهایم آب و هوای مدینه را ناسازگار یافتند.
پیامبر اکرم جچند شتر و یک چوپان در اختیار آنها گذاشت و به آنها فرمود: از شیر آنها بنوشند و از ادرارشان بر بدن خود بمالند. آنان بعد از اینکه به حره رسیدند، چوپان را کشتند و شتران را در پیش گرفتند و فرار نمودند.
وقتی پیامبر اکرم جبا اطلاع از این ماجرا، کسانی را دنبال آنها فرستاد و دستگیرشان کرد و دستور داد تا چشمانشان را بیرون بیاورند و دست و پای آنها را قطع نمایند و در همان سرزمین سنگلاخ رها شوند تا بمیرند. قتاده سمیگوید: بعد از آن پیامبر اکرم جاز مثله کردن منع فرمود [۸۱۴].
ابوقلابه سمیگوید: «این قوم هم دزدی کرده بودند و هم مرتکب قتل شده و بعد از مسلمان شدن کافر شده بودند و با خدا و رسولش جبه جنگ برخاستند» [۸۱۵].
جمهور مسفران میگویند: آیۀ زیر در مورد همین قوم نازل گردید:
﴿إِنَّمَا جَزَٰٓؤُاْ ٱلَّذِينَ يُحَارِبُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَسۡعَوۡنَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوٓاْ أَوۡ يُصَلَّبُوٓاْ أَوۡ تُقَطَّعَ أَيۡدِيهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم مِّنۡ خِلَٰفٍ أَوۡ يُنفَوۡاْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِۚ ذَٰلِكَ لَهُمۡ خِزۡيٞ فِي ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ٣٣﴾[المائدة: ۳۳].
«کیفر کسانی که با خدا و پیغمبرش میجنگند و در روی زمین دست به فساد میزنند، این است کشته شوند، یا به دار زده شوند، یا دست و پای آنان در جهت عکس یکدیگر بریده شود، و یا اینکه به جایی تبعید گردند و یا زندانی شوند. این رسوایی آنان در دنیا است و برای ایشان در آخرت مجازات بزرگی است».
بنابراین، حکم این آیه برای همیشه باقی است و سزای راهزن، چه مسلمان باشند چه کافر، قطع کردن یک دست و یک پا میباشد.
اما مسئلۀ منسوخ شدن حکم مثله کردن و یا نهی از آن، ارتباطی با این جریان ندارد؛ زیرا پیامبر اکرم جبا بیرون آوردن چشمان آنها قصد مثله کردن نداشت؛ بلکه از آنها قصاص به مثل میگرفت؛ زیرا آنان نیز چشمان چوپان را بیرون آورده و آن را کشته بودند [۸۱۶].
در این سریه حکم راهزنی و جنگ با خدا و رسول مشخص جگردید و خداوند سزای چنین کسانی را با قویترین حرف در چهار چیز خلاصه کرد که عبارتند از: قتل، اعدام، قطع دست و پای برعکس و تبعید؛ چرا که آنها همزمان مرتکب چهار گناه شده بودند که عبارت بود از: جنگ با خدا و رسول جو کوشش برای ایجاد فساد در زمین بوسیلۀ قتل و ایجاد ترس و وحشت و غصب اموال آنها به زور.
همچنین خداوند خاطرنشان ساخت که این افراد در دنیا و آخرت مورد سرزنش و نکوهش قرار خواهند گرفت و هیچ قدر و منزلتی نخواهند داشت. و در پایان این سوره، خداوند کسانی را که توبه نمایند و به کارهای زشت و ناپسند اقدام ننمایند، به رحمت بیپایان خویش وعده میدهد و میفرماید:
﴿إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ مِن قَبۡلِ أَن تَقۡدِرُواْ عَلَيۡهِمۡۖ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٣٤﴾[المائدۀ: ۳۴].
«مگر کسانی که قبل از اینکه بدست شما بیفتند، توبه بکنند؛ پس بدانید که خداوند بخشندۀ مهربان است».
بدین صورت دولت نوپای اسلامی، همزمان به قضایای سیاسی، نظامی، اجتماعی و اخلاقی میپرداخت تا از خلال آن، جامعه تکامل ساختاری را بپیماید.
[۸۱۴] السیرة النبویة فی ضوء المصادر الاصلیة، ص ۴۷۸. [۸۱۵] همان. [۸۱۶] علاج القرآن الکریم للجریمه، عبدالله شنقیطی، ص ۲۹۷-۲۹۸.