الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

پیگیری اوضاع لشکر احزاب توسط پیامبر اکرم ج

پیگیری اوضاع لشکر احزاب توسط پیامبر اکرم ج

پیامبر اکرم ج، پیگیر اوضاع لشکر احزاب بود و دوست داشت از جدیدترین اخبار دشمن مطلع بشود. بنابراین، فرمود: آیا کسی هست که برود و خبری از این قوم برای ما بیاورد تا اینکه در بهشت همراه من باشد [۶۴۷]؟ پیامبر اکرم جاین مطلب را سه مرتبه تکرار نمود و چون با این روش ترغیب‌آمیز کسی حاضر نشد بنابراین، با روش حاکمانه به یکی از سربازانش فرمود: ابوحذیفه! برخیز و خبری از این قوم برای ما بیاور و آنان را علیه ما نشوران [۶۴۸].

عملکرد پیامبر اکرم جدر برگیرندۀ این جنبۀ تربیتی است که یک فرمانده موفق هنگام اعزام نیروهایش به جایی، می‌بایست از ترغیب و تشویق استفاده نماید؛ مگر اینکه ضرورت ایجاب نماید تا به روش حاکمانه متوسل بشود.

حذیفه می‌گوید:‌ من (در آن هوای سرد و خنک) به راه افتادم (هوا به قدری مطبوع شد که) گویا داخل حمام قدم می‌زدم. در آنجا ابوسفیان را مشغول گرم کردن خودش دیدم. تیری در کمان گذاشتم و سینۀ او را نشانه گرفتم،‌ اما به یاد سخن رسول خدا جافتادم که فرمود: آنها را علیه ما نشوران. و اگر نه می‌توانستم او را با یک تیر از پای درآورم. سپس از آنجا برگشتم و باز هم احساس می‌کردم داخل حمامی قدم می‌زنم تا اینکه نزد پیامبر اکرم جآمدم، احساس نمودم هوا سرد است. آن گاه آنچه دیده بودم، برای ایشان بازگو کردم. پیامبر اکرم جگوشه عبای خود را بر روی من انداخت. من تا صبح همانجا خوابیدم. وقتی صبح شد، رسول خدا جفرمود: پرخواب! برخیز [۶۴۹].

نکات نهفته در داستان حذیفه

۱- میزان شناخت پیامبر اکرم جدر مورد شخصیت‌های برجسته: چنانکه ایشان حذیفه را از میان دیگران برای کار تجسس و خبرگیری از اوضاع دشمن فرستاد؛ چون او علاوه بر اینکه شجاع و دلیر بود، انسان ماهر و زیرکی نیز بود که می‌توانست بر مشکلات پیروز گردد.

۲- انضباط نظامی‌ای که حذیفه بدان متصف بود: چنانکه بعد از اینکه فرصت مناسبی برای کشتن فرمانده کل نیروهای احزاب یافت، به خاطر دستور پیامبر اکرم جکه فرموده بود: آنها را علیه ما نشوران، تیری را که به سوی او هدف گرفته بود، از کمان بیرون آورد و منصرف شد [۶۵۰].

۳- کرامات اولیاء: چنانکه حذیفه با حرکت برای تجس از وضعیت نیروهای احزاب، خنکی و سردی هوا را احساس نمی‌کرد و گویا داخل حمامی قدم می‌زد و تا پایان مأموریتش این حالت بر او حاکم بود و به تحقیق این کرامتی است که خداوند بر بندگان مؤمن خود ارزانی می‌نماید [۶۵۱]. یقیناً این جز کرامت حذیفه چیز دیگری نمی‌تواند باشد.

۴- برخورد ملاطفت‌آمیز و همراه با مهربانی پیامبر اکرم جبا حذیفه: چنانکه حذیفه با بازگشت از انجام مأموریت مهم خود و رساندن اخبار به پیامبر، آن حضرت جعبای خود را که برآن نماز می‌خواند، بر روی حذیفه که احساس سردی شدیدی می‌کرد، انداخت تا اینکه وقت نماز فرض رسید، آن گاه با جمله‌ای که از آن لطف، محبت و شیرینی می‌تراوید، او را بیدار ساخت و فرمود: ای پرخواب! برخیز [۶۵۲].

چه راست فرموده است قرآن کریم در وصف پیامبر اکرم جآنجا که می‌فرماید:

﴿بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ[التوبة: ۱۲۸].

«او نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است».

۵- به فرزانگی و بداهه در گفتار و کردار صحابه شپی می‌بریم، آن گاه که براساس روایت زرقانی، ابوسفیان اعلام کرد که هر یک از شما دست همنشین خود را بگیرد و او را شناسائی نماید تا بیگانه‌ای وارد صفوف ما نشود. حذیفه می‌گوید: بلافاصله دستم را روی همنشین سمت راست خود گذاشتم و گفتم: تو کی هستی؟ گفت: معاویه بن ابی‌سفیان. سپس دست بر روی کسی که در سمت چپم نشسته بود گذاشتم و گفتم: تو کی هستی؟ گفت: عمرو عاص هستم... [۶۵۳].

بدین صورت او بر آنان پیش دستی نمود و اگر چنین نمی‌کرد، احتمال بروز خطر برای ایشان حتمی بود که بر اثر آن جان خود را از دست می‌داد [۶۵۴].

[۶۴۷] مسلم، کتاب الجهاد و السیر، باب غزوة الاحزاب، ج ۳، ص ۱۴۱۴، شماره ۱۷۸۸. [۶۴۸] همان. [۶۴۹] همان. [۶۵۰] فقه السیرة النبویة، غضبان، ص ۵۰۵- السیرة لنبویه، ابی‌فارس، ص ۳۶۷. [۶۵۱] السیرة النبویة، ابی‌فارس، ص ۳۶۷. [۶۵۲] صور و عبر من الجهاد النبوی فی المدینه، ص ۲۴۶. [۶۵۳] شرح الرزقانی، ج ۲، ص ۱۲۰. [۶۵۴] معین السیرة، ص ۲۹۳.