ورود به مکه، طواف و سعی
پیامبر اکرم جاز بطن وادی یأجج بهسوی مکه ادامۀ مسیر داد و از گردنهی مشرف به حجون وارد شهر شد. مسلمانان نیز در حالی که صدای لبیک آنان در فضا پیچیده بود، در رکاب ایشان پیش میرفتند و به محافظت ایشان از گزند مشرکان میپرداختند [۱۱۰۰].
این تلبیه دست جمعی و صدای لبیک مسلمانان که از مدینه تا مکه و در اثنای طواف، همه جا میپیچید، در واقع اعلان توحید و رسمیت دادن به شعار وحدانیت الله و بیانگر پایان یافتن دولت کفر و سقوط پرچم شرک بود و در ضمن ابراز شکر و سپاس از خداوند است که به آنها توفیق ادای چنین عبادتی را داده است. این است معنی تلبیه که میگوید: «لبیك اللهم لبیك. لبیك لا شریك لك لبیك. ان الـحمد والنعمة لك والـملك لاشریك لك».
عبدالله بن رواحه در حالی که افسار شترش را گرفته بود، چنین رجز میخواند:
خلو بنی الکفار عن سبیله
خلو فکل الخیر في رسوله
«ای کافران از سر راه او دور شوید، راه را باز کنید؛ چراکه پیامبر اکرم ججامع تمام خوبیهاست».
یا رب انی مؤمن بقیله
اعرف حقالله في قبوله
«پروردگارا! من به سخنان او ایمان دارم و حق خدا را در پذیرفتن رسالت او میدانم».
ضرباً یزیل الهم عن مقیله
ویذهل الخلیل عن خلیله
[۱۱۰۱]
«واگر نه ضربهای به شما وارد خواهد شد که عقل و خرد را از شما زایل گرداند و دوست را از دوست بیگانه سازد».
کاروان عظیم پیامبر اکرم جو همراهانش با ظاهری زیبا و مهیب وارد شهر مکه شد و از میان خانههای مکه درحالی که صدای لبیک آنان بلند بود، به سوی کعبه پیش میرفتند. عدهای از اهالی شهر، آن طور که برخی از سیرهنگاران و مؤرخان نوشتهاند، بر کوههای اطراف مکه رفتند و از آنجا کاروان مسلمانان را تماشا میکردند، اما بیشتر آنان در کنار دارالندوه که در مجاورت کعبه بود، گرد آمده و نظارهگر پیامبر اکرم جو همراهانش هنگام ورود به مسجدالحرام بودند [۱۱۰۲].
مشرکان قبل از رسیدن مسلمانان، شایع کرده بودند که اینها را گرمای مدینه ضعیف و رنجور ساخته است. بنابراین، پیامبر اکرم جبه خاطر تکذیب این شایعه و اثبات نادرستی این عقیده به مسلمانان دستور داد تا در سه مرحلۀ نخست طواف، سینهها را جلو بزنند و شانهها را تکان بدهند،تا مشرکان به توان جسمی آنان آگاه گردند [۱۱۰۳].
پیامبر اکرم جدر حالی که ردای احرام بر دوش انداخته بود، وارد مسجدالحرام گردید و به طواف کعبه پرداخت. صحابه نیز پشت سر ایشان به طواف پرداختند. مشرکان با مشاهدۀ این وضعیت، گفتند: شما میگفتید: اینها را گرمای مدینه ضعیف ساخته است در حالی که آنان را قوی و نیرومند مشاهده مینمایید [۱۱۰۴].
پیامبر اکرم جبا این شیوۀ خاص ورود خویش و ردای احرام و هروله و بلند کردن صدا با تلبیه، درصدد به وحشت انداختن قریش و نمایاندن قدرت و همت مسلمانان بود؛ چنانکه مشرکان تحت تأثیر قرار گرفته و زبون شده بودند [۱۱۰۵]. بدین صورت پیامبر اکرم جعوامل خشمگینی مشرکان را فراهم ساخت و قبل از این هم در غزوۀ احد به ابودجانه اجازه داد که با عمامهای سرخ رنگ در انظار مشرکان خرامان راه برود تا عزت و عظمت مسلمانان را به نمایش بگذارد.
همچنین پیامبر اکرم جدر غزوۀ حدیبیه، سوار بر شتر ابوجهل که در جنگ بدر به غنیمت گرفته شده بود، سوار میشد تا یادآور شکست و زبونی مشرکان در جنگ بدر باشد و اکنون در عمره القضا به مسلمانان دستور میدهد که سینهها را جلو بزنند و شانهها را بجنبانند و خرامان راه بروند تا موجبات خشم و عصبانیت و همچنین ذلت و زبونی مشرکان را فراهم سازد [۱۱۰۶].
بدین صورت آن حضرت جنگی روانی علیه قریش ترتیب داد و مسلمانان در مدت سه روزی که در آنجا اقامت گزیدند، پرچم توحیدرا برافراشتند و اذان و اقامه میگفتند و نمازهای پنجگانه را پشت سر پیامبر اکرم جبا جماعت برگزار مینمودند و بلال با صدای رسایش ندای ملکوتی الله اکبر را سر میداد که همچون ساعقهای آسمانی بر فرق سر مشرکان فرود میآمد [۱۱۰۷].
همچنین نگهبانان را فراموش نکرد و میزان اشتیاق آنان به طواف بیتالله را درک مینمود. بنابراین، افرادی رابه جای آنان فرستاد تا نگهبان سلاحها باشند و آنها جهت سعی وطواف به بیت الله الحرام آمدند و بدین صورت به رعایت حقوق تمامی سپاهیان خویش پرداخت و این امر از شیوۀ تربیتی آن حضرت نشأت میگرفت [۱۱۰۸].
[۱۱۰۰] التاریخ السیاسی والعسکری، ص ۳۵۳. [۱۱۰۱] صحیح السیرة النبویة، ص ۴۸۱. [۱۱۰۲] منهج الاعلام الاسلامی، فی صلح الحدیبیه، ص ۳۱۴. [۱۱۰۳] بخاری، کتاب المغازی، ج ۵، ص ۶، شماره ۴۲۵۶. [۱۱۰۴] صحیح السیرة النبویة، ص ۴۸۱. [۱۱۰۵] منهج الاعلام الاسلامی، ص ۳۱۵. [۱۱۰۶] صلح الحدیبیة، ابیفارس، ص ۲۸۲. [۱۱۰۷] همان، ص ۲۷۰. [۱۱۰۸] همان، ص ۲۷۷.