اسباب غزوه تبوک
مورخان اسباب و انگیزههای متعددی برای این جنگ یادآور شدهاند. آنان بر این عقیدهاند که توسط نبطیهایی که از شام به مدینه روغن میآوردند، به پیامبر اکرم جخبر رسید که رومیها لشکر بزرگی با همکاری طوایف لحم، جذام و دیگر عربها فراهم نمودهاند و قصد یورش به مدینه را دارند و دستههای نخست آن تا بلقا رسیده است پیامبر اکرم جبر آن شد تا بر دشمن پیشگام باشد و برای این منظور به راه افتادهاند [۱۴۳۹].
اما ابن کثیر بر این عقیده است که غزوۀ تبوک انگیزهای جز ادای فریضۀ جهاد و نبرد با کفار نداشت. بنابراین، پیامبر قصد نبرد با رومیها را نمود که از سایر کفار آن زمان به پیامبر نزدیکتر بودند تا به این آیه جامۀ عمل بپوشاند که میگوید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَٰتِلُواْ ٱلَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ ٱلۡكُفَّارِ وَلۡيَجِدُواْ فِيكُمۡ غِلۡظَةٗۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ١٢٣﴾[التوبة: ۱۲۳].
«ای مؤمنان، با کافرانی که نزدیک شما هستند، بجنگید تا از شما غلظت و درشتی ببینند و بدانید که خدا با پرهیزکاران است».
امّا عقیده ابن کثیر درست به نظر میرسد؛ چراکه مسلمانان در این آیه موظف به نبرد با تمام کافران شدهاند، به ویژه کافران اهل کتاب که بیشتر از سائرین برای مسلمانان ایجاد مزاحمت مینمودند [۱۴۴۰].
این انگیزه با آنچه دیگر مورخان نوشتهاند که رومیها قصد یورش به مدینه را داشتند، تضادی ندارد؛ زیرا اگر رومیها چنین عزمی بکنند، به خاطر آن است که از جانب مسلمانان تهدید میشدند.
از روایت عمر بن خطاب نیز چنین استنباط میگردد که مسلمانان به شدت از ناحیۀ غسان تحت تهدید وترس به سر میبردند؛ چنانکه عمر میگوید: روزی که نوبت همکار من رسید. هنگامی که از محضر پیامبر برگشت و من در خواب بودم، در خانهام را محکم کوبید و گفت: اتفاق بزرگی رخ داده است. گفتم: غسان حمله کردهاند؟ گفت: از این هم بزرگتر است و افزود که پیامبر، زنانش را طلاق داده است [۱۴۴۱].
[۱۴۳۹] الطبقات الکبری، ابن سعد، ج ۲، ص ۱۶۵. [۱۴۴۰] البدایة والنهایة، ج ۵، ص ۳. [۱۴۴۱] البخاری، کتاب النکاح، باب موعظة الرجل البنته، ج ۶، ص ۱۸۰، شماره ۵۱۹۱.