الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

بازگشت به مدینه و نازل‌شدن سورۀ فتح

بازگشت به مدینه و نازل‌شدن سورۀ فتح

پیامبر اکرم جتصمیم گرفت از حدیبیه به سوی مدینه حرکت نماید، در این اثنا، سورۀ فتح بر او نازل گردید و خداوند فرمود:

﴿سَيَقُولُ لَكَ ٱلۡمُخَلَّفُونَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ شَغَلَتۡنَآ أَمۡوَٰلُنَا وَأَهۡلُونَا فَٱسۡتَغۡفِرۡ لَنَاۚ يَقُولُونَ بِأَلۡسِنَتِهِم مَّا لَيۡسَ فِي قُلُوبِهِمۡۚ قُلۡ فَمَن يَمۡلِكُ لَكُم مِّنَ ٱللَّهِ شَيۡ‍ًٔا إِنۡ أَرَادَ بِكُمۡ ضَرًّا أَوۡ أَرَادَ بِكُمۡ نَفۡعَۢاۚ بَلۡ كَانَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرَۢا١١[الفتح: ۱۱].

«به زودی متخلفین (از جهاد) به تو خواهند گفت: به خاطر مشغولیت با مال‌ها و فرزندان خود نتوانستیم با شما بیاییم. پس برای ما طلب آمرزش نمایید. با زبانهای خود چیزهایی می‌گویند که در دلهایشان نیست. بگو : اگر خدا بخواهد به شما ضرر یا فایده‌ای برساند، چه کسی جلوی آن را خواهد گرفت، ‌بلکه خدا به آنچه عمل می‌کنید آگاه است».

پیامبر اکرم جبعد از نازل شدن این آیات، بسیار خوشحال گردید و فرمود: دیشب بر من سوره‌ای نازل گردید که از آنچه خورشید برآن طلوع می‌کند، برایم محبوب‌تر است [۹۰۷]. صحابه شبه آن حضرت جتبریک گفتند و پرسیدند دربارۀ چه نازل شده است؟ آن گاه این آیه نازل گردید:

﴿لِّيُدۡخِلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنۡهُمۡ سَيِّ‍َٔاتِهِمۡۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عِندَ ٱللَّهِ فَوۡزًا عَظِيمٗا٥[الفتح: ۵].

«تا خدا مردان و زنان مومن را وارد باغ‌هایی بنماید که زیر آنها نهرها جاری است. در آن جاودانه خواهند ماند و تا خدا گناهانشان را نابود گرداند و این نزد خدا رستگاری بزرگی است».

بعد از نزول این آیه، اصحاب و یاران پیامبر اکرم جنزد ایشان رفتند. ایشان سوار بر مرکب خود در محلی به نام «کراع غمیم» ایستاده بود و سورۀ فتح را برای آنان تلاوت می‌نمود و فرمود: ﴿إِنَّا فَتَحۡنَا لَكَ فَتۡحٗا مُّبِينٗا١[الفتح: ۱]. مردی گفت: ای پیامبر اکرم ج! آیا این فتحی است؟ پیامبر اکرم جفرمود: آری، به خدا سوگند این فتحی است [۹۰۸]. بر این اساس غم و ناراحتی یاران پیامبر اکرم جبه هلهله و شادی تبدیل شد و آنها به این نتیجه رسیدند که در هر صورت باید تسلیم امر خدا و پیامبرش جگردید؛ چرا که این امر، به نفع آنان و دعوت اسلامی خواهد بود [۹۰۹].

قرآن در سورۀ فتح از حادثه بزرگ حدیبیه سخن گفت و به شیوه‌ای خاص به بیان رویدادهای این غزوه پرداخت؛ چنانکه صلحی را که در حدیبیه اتفاق افتاد، با آنکه چنگی در آن رخ نداد، فتح بزرگ نامید.

با توجه به اسباب نزول سوره فتح، در می‌یابیم که این سوره بعد از صلح حدیبیه و در مسیر بازگشت به مدینه نازل گردیده است؛ یعنی، بعد از آنکه پیامبر اکرم جو مسلمانان وقایع تلخ و تجربه‌های بزرگی مانند، آمدن برای انجام عمره، بر خورد با مشرکان، بیعت رضوان و صلحی که برای همگان نا خوشایندبود، کسب کرده بودند.

قرآن این صلح، را فتحی آشکار نامید و پذیرفتن این صلح را از جانب پیامبر اکرم ج، امری درست دانست. همچنین قرآن بیان می‌دارد که توفیق الهی شامل حال مسلمانان شد که به آنها صبر و حوصله و تحمل داد که آخر الامر صلح را پذیرفتند و از پیامبر اکرم جپیروی نمودند؛ چنانکه می‌فرماید:

﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ لِيَزۡدَادُوٓاْ إِيمَٰنٗا مَّعَ إِيمَٰنِهِمۡۗ وَلِلَّهِ جُنُودُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا٤[الفتح: ۴].

«او بود که در دل‌های مومنین آرامش ‌انداخت تا ایمانشان افزایش یابد و خدا دارای لشکریانی در آسمان‌ها و زمین است و خدا دانا و با حکمت است بدین صورت قرآن بیان می‌داد که خدا، سکینه و آرامش نازل کرد تا آنها فضل خدا را از یاد نبرند و همواره شکرگزار او باشند».

همچنین قرآن به بیعت صحابه با پیامبر اکرم جبر مرگ، اشاره نمود و آن را تحسین کرد و بیعتی با خدا داشت چنانکه می‌فرماید:

بدین صورت به ویژگی قرآن در بیان نمودن رویدادهای غزوه‌ها پی می‌بریم؛ چراکه قرآن در خلال بیان آن، به بیان حقایق نیز می‌پردازد و عقاید را تصحیح می‌نماید و نفوس را تربیت می‌کند و پرده از چهره‌های منافقین برمی‌دارد و مسلمانان را به فتحی قریب مژده می‌دهد و عذر کسانی را که نتوانسته‌اند در غزوه شرکت نمایند، بیان داشته و عذر بعضی‌ از آنان را موجه دانسته است؛ سپس در حالی که مسلمانان موفق به ادای عمره نشدند و در مسیر بازگشت به مدینه بودند، خداوند به بیان این موضوع پرداخت که خواب پیامبرش به واقعیت پیوسته است. و به زودی محقق خواهد شد؛ چنانکه می‌فرماید:

﴿لَّقَدۡ صَدَقَ ٱللَّهُ رَسُولَهُ ٱلرُّءۡيَا بِٱلۡحَقِّۖ لَتَدۡخُلُنَّ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمۡ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَۖ فَعَلِمَ مَا لَمۡ تَعۡلَمُواْ فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَٰلِكَ فَتۡحٗا قَرِيبًا٢٧[الفتح: ۲۷].

«خداوند خواب را درست به پیامبرش نشان داده است، یقیناً شما به خواست خدا با امنیت در حالی که سرهایتان را تراشیده یا کوتاه نموده‌اید وارد مسجد الحرام خواهید شد. ولی خداوند چیزهایی می‌دانست که شما نمی‌دانستید و به همین خاطر فتح نزدیکی (صلح حدیبیه) پیش آورد».

و سوره را با توصیف پیامبر و اصحابش به خصلت‌های پسندیده پایان داد و فرمود:

﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدٗا٢٨ مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطۡ‍َٔهُۥ فَ‍َٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا٢٩[الفتح: ۲۸-۲۹].

«خداست که پیامبر خود را همراه با رهنمون و آیین راستین فرستاده است تا آن را بر همۀ آیین‌ها پیروز گرداند. کافی است که خدا گواه باشد. محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کافران تند و سر سخت و نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوزند. ایشان را در حال رکوع و سجود می‌بینی. آنان همواره فضل خدای را می‌جویند و رضای او را می‌طلبند. نشانۀ ایشان بر اثر سجده در پیشانیهایشان نمایان است، این، توصیف آنان در تورات است و اما توصیف ایشان در انجیل چنین است که همانند کشتزاری هستند که جوانه‌های خود را بیرون زده و آنها را نیرو داده و سخت نموده و بر ساقه‌های خویش راست ایستاده باشد به گونه‌ای که برزگران را به شگفت آورد تا کافران را به سبب آن خشمگین کند خداوند به کسانی از ایشان که ایمان بیاورند و کارهای شایسته بکنند، آموزش و پاداش بزرگی را وعده می‌دهد».

آیات کریمه فوق، سیمای واقعی اصحاب و یاران پیامبر اکرم جرا به تصویر کشیده است. قرآن با اسلوبی شگفت‌انگیز و خاص، تصاویری از حالت‌های مختلف این جماعت برگزیده را به نمایش گذاشته است که عبارت‌اند از:

۱- آنها در تصویر نخست ﴿أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡمعرفی شده‌اند؛ یعنی، در مقابل کفار، قوی و سرسخت و در مقابل همدیگر مهربان و نرم‌خو هستند؛ در حالی که کفار کسی جز پدران، برادران و نزدیکان آنها نیستند؛ ولی آنان در جهت رضای الهی از آنان بریده‌اند اما در مقابل، نسبت به یکدیگر به خاطر وحدت دین و عقیده و اخوت اسلامی، مهربان‌اند.

۲- در تصویر دوم به﴿رُكَّعٗا سُجَّدٗاتوصیف شده‌اند، گویا این حالت همیشگی آنها است؛ چرا که رکوع و سجده بیانگر عبادت است و آنها در همه حال تسلیم خدایند؛ پس در عبادت به سر می‌برند و گویا همه وقت در رکوع و سجده هستند.

۳- در تصویر سوم، حالت درونی آنها به نمایش گذاشته شده ‌است: ﴿يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗااین تصویر بیانگر احساسات درونی آنها است؛ یعنی، بزرگ‌ترین آرزو و هدف آنان، کسب رضایت الهی است.

۴- تصویر چهارم، سیمای ظاهری و آثار عبادت آنان را به نمایش می‌گذارد: ﴿سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚیعنی بر اثر سجده و عبادت، چهره‌هایشان نورانی گردیده است و آنان را به فروتنی و صفا و محبت واداشته است و در چهره‌های آنان اثر کبر و غرور یافت نمی‌شود.

ویژگی‌ها و خصوصیاتی که از اصحاب و یاران پیامبر اکرم جدر قرآن بیان گردیده است، در تورات و انجیل نیز بیان گردیده است: چنانکه در تورات آمده است: ﴿ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِهمچنین خداوند، ذکر خیر آنها را در انجیل نیز بیان داشته است ﴿وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِو در آنجا محمد جو اطرافیانش به کشتزاری تشبیه شده‌اند: ﴿كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطۡ‍َٔهُمانند کشتزاری که خوشه بیرون زده و تنومند و قوی باشد.

این زراعت به اندازه‌ای زیبا و نیکو است که در نظر کارشناسان زراعت (مؤمنان) زیبا و جذاب جلوه می‌نماید ﴿يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَو آنها را شگفت‌زده می‌نماید، اما در دل کافران، خشم، کینه و نفرت می‌آفریند. ﴿لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَو آنها با دیدن پیامبر و اصحابش ناراحت و پریشان می‌شوند.

بدین صورت خداوند ویژگیهای این جماعت برگزیده را برای همیشه در کتاب خود ثبت کرده است تا نمونه و الگویی برای نسل‌هایی باشد که خواستار تحقق بخشیدن ایمان در زندگی خود می‌باشند.

و مهم‌تر از تمامی موارد ذکر شده پاداشی است که خداوند به آنها وعده داده و‌ آن عبارت است از وعده مغفرت و اجر بزرگ: ﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا.

سید قطب می‌گوید: بار دیگر پس از گذشت چهارده قرن دوست دارم آن نسل برگزیده را مشاهده کنم و به تماشای مردان نیکبختی بنشینم که رضایت و خشنودی پروردگار نصیب آنان گردید و با چشمان خود، اعتبار خود را در میزان خدا می‌دیدند و می‌شنیدند که خدا از آنان خشنود شده و آنها را چنین گرامی داشته است.

دوست دارم به آنان بنگرم که از حدیبیه به سوی مدینه رهسپار شده‌اند و در اثنای راه این سوره نازل می‌شود و بر‌آنان تلاوت می‌گردد؛ چه حال و هوائی دارند! چه احساسی به آنها دست داده است! به یکدیگر می‌نگرند و آثار این نعمت‌ها را در سیمای همدیگر می‌خوانند [۹۱۰].

پس از صلح حدیبیه، اصحاب پیامبر در یافتند که دعوت اسلامی وارد مرحلۀ جدید و افق گسترده‌تری شده ‌است بنابراین، می‌بایست این دین در چارچوب صلح و امنیت، بیشتر پیش روی و ترقی می‌نمود تا آنها در جنگ و مبارزه و با گذشت روزها، شاهد پیامدهای مثبت صلح حدیبیه می‌شدند که مهم‌ترین آنها عبارت بود از:

۱- قریش با امضاء نمودن قرارداد صلح با مسلمانان، عملاً به کیان دولت اسلامی اعتراف نمود به گونه‌ای که بعد از آن، قبایل اطراف و دیگر اعراب نیز، به دولت اسلامی به عنوان قدرتی مهم می‌نگریستند.

۲- این صلح باعث ایجاد رعب و وحشت در دل‌های مشرکان و منافقان گردید به گونه‌ای که اکثر آنها به پیروزی حتمی اسلام در آینده‌ای نزدیک، یقین پیدا کردند. بنابراین، برخی از چهره‌های مطرح قریش مانند خالد بن ولید و عمرو بن عاص اسلام را پذیرفتند. همچنین بادیه‌نشینان پیرامون مدینه، نزد رسول الله جآمدند و به خاطر شرکت ننمودن در این غزوه عذر خواهی کردند.

۳- این صلح و آرامش، فرصت خوبی برای معرفی و تبلیغ اسلام فراهم نمود و باعث پیوستن قبایل متعددی به اسلام شد، چنانکه امام زهری می‌گوید: اسلام قبل از صلح حدیبیه به چنین پیروزی بزرگی دست نیافته بود؛ زیرا قبلاً آنها فقط در میدان جنگ با مردم روبرو می‌شدند، ولی اکنون آنها در حالت صلح با مردم ملاقات و گفتگو می‌نمودند و سعی می‌کردند آنها را در مورد پذیرفتن اسلام، متقاعد سازند؛ چنانکه تعداد افرادی که در این دو سال به‌ اسلام گرویدند، به اندازه؛ چنانکه پیامبر اکرم جدر غزوه حدیبیه با هزار و چهارصد نفر شرکت کرد، اما دو سال بعد با ده هزار نفر جهت فتح مکه رهسپار گردید [۹۱۱].

۴- مسلمانان بعد از اینکه از ناحیه دشمن اصلی خود (قریش) احساس امنیت نمودند، متوجه یهودیان و قبایل دیگر شدند؛ چنانکه بعد از صلح حدیبیه، غزوۀ خیبر اتفاق افتاد.

۵- مذاکرات صلح باعث شد که هم‌پیمانان قریش، با مواضع مسلمانان آشنا گردند و به آنها تمایل پیدا کنند؛ چنانکه حلیس بن علقمه بعد از دیدن شتران قربانی مسلمانان و صدای لبیک گفتن آنها، نزد قریش برگشت و نظرش را این گونه مطرح کرد که نباید مسلمانان از طواف خانه خدا باز داشته شوند.

۶- صلح حدیبیه، زمینه ساز آمادگی برای غزوه موته گردیدکه گامی جدید برای نشر و تبلیغ دعوت اسلامی به خارج از شبه جزیره عربستان بود.

۷- صلح حدیبیه برای پیامبر اکرم جاین فرصت را فراهم ساخت تا به پادشاهان فارس، روم و قبطی‌ها نامه بنویسد و آنها را به اسلام دعوت نماید.

۸- صلح حدیبیه راه را برای فتح مکه باز کرد؛ چنانکه ابن قیم می‌گوید: این صلح روزنه‌ای برای فتح بزرگی بود که خدا در آن، پیامبر و یارانش را سر بلند نمود و مردم دسته دسته وارد اسلام شدند و این سنت الهی است که پیشاپیش وقایع بزرگ، مقدماتی را فراهم می‌سازند [۹۱۲].

[۹۰۷] البخاری، کتاب المغازی، باب غزوة الحدیبیة، ج ۵، ص ۸۰، شماره ۴۱۷۷. [۹۰۸] سنن ابی داود، معالم السنن، کتاب الجهاد، شماره ۲۷۳۶. [۹۰۹] السیرة النبویة الصحیحة، ج ۲، ص ۴۴۹. [۹۱۰] فی ضلال القرآن، ج ۶، ص ۲۰۲۶. [۹۱۱] السیرة النبویة سیرت ابن هشام، ج ۳، ص ۳۵۱-۳۵۲. [۹۱۲] زاد المعاد، ج ۳، ص ۳۰۹.