الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

مختار گذاشتن ازواج پیامبر

مختار گذاشتن ازواج پیامبر

خداوند می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيۡنَ أُمَتِّعۡكُنَّ وَأُسَرِّحۡكُنَّ سَرَاحٗا جَمِيلٗا٢٨ وَإِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ فَإِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلۡمُحۡسِنَٰتِ مِنكُنَّ أَجۡرًا عَظِيمٗا٢٩[الأحزاب: ۲۸-۲۹].

«ای پیغمبر به همسران خود بگو:اگر شما زندگی دنیا و زرق وبرق آن را میخواهید ،بیاییدتا به شما هدیه ای مناسب بدهم وشما را به طرز نیکویی رها کنم و اگر خدا و پیامبرش و سرای آخرت را می‌خواهید؛ پس همانا خدا برای نیکوکاران شما پاداش بزرگی تدارک دیده است».

براساس احادیث صحیح، این دو آیه پس از سوگند خوردن پیامبر اکرم جمبنی بر اینکه از زنانش به خاطر مسئله‌ای که رخ داده بود، تا یک ماه دوری خواهد کرد، نازل شدند. این جریان در سال نهم اتفاق افتاد [۱۶۰۱]. سبب نزول این آیات در خواستی بود که زنان پیامبر در مورد ازدیاد نفقۀ خود مطرح نموده بودند؛ چنانکه مسلم از جابر نقل می‌کند که ابوبکر به خانه پیامبر آمد و مردم را در کنار دروازۀ منزل ایشان نشسته دید و به هیچ کس اجازۀ ورود داده نمی‌شد. راوی می‌گوید: به ابوبکر اجازه داده شد. ایشان وارد حجره گردید؛ سپس عمر آمد و اجازه خواست به ایشان نیز اجازه داده شد. وقتی عمرسوارد شد، پیامبر را در حالت سکوت و ناراحتی دید و عمر با خود گفت: امروز پیامبر را به خنده در می‌آورم. آن گاه گفت: ای رسول خدا! اگر همسرم از من نفقۀ بیشتری بخواهد، ضربه‌ای به گردنش وارد خواهم ساخت پیامبر خندید و گفت این‌ها آمده‌اند تا از من نفقۀ بیشتری طلب نمایند. آن گاه ابوبکر دستش را بر دخترش عایشه و عمر دستش را بر حفصه بلند کرد و گفتند: چرا از پیامبر چیزی را می‌طلبید که در اختیار ندارد؟ آنها گفتند به خدا سوگند! دوباره از پیامبر چیزی را که ندارد، طلب نخواهیم کرد؛ سپس پیامبر به مدت یک ماه از همسرانش دوری کرد. آن گاه آیات فوق نازل گردید [۱۶۰۲].

زندگی معیشتی در خانه‌های پیامبر اکرم جعلی رغم فتوحاتی که نصیب اسلام می‌شد، یکنواخت بود و از آنجا که همسران آن حضرت مانند سایر انسان‌ها سرشت بشری داشتند، دوست داشتند تا از معیشت بهتری برخوردار گردند [۱۶۰۳]. دکتر ابوشهبه می‌گوید: پیامبر خانه‌های مسکونی خود را با سنگ در اطراف مسجدش ساخت. خانه‌های آن حضرت شبیه کاخ‌ها و ایوان‌های پادشاهان ایران و روم نبود؛ بلکه بسان خانه‌های کسی بود که به دنیا و مظاهر فریبنده آن بی‌رغبت و به آخرت چشم دوخته است.

خانه‌های آن حضرت مانند مسجد ایشان از خشت و گل و مقداری سنگ ساخته شده و سقف آنها با تنۀ درخت خرما پوشانیده شده بود و به قدری پایین بودند که حسن بصری فرزند کنیز ام‌سلمه خیره می‌گوید: من وقتی نوجوانی کم سن و سال بودم، دستم به سقف حجرۀ رسول خدا می‌رسید. هر حجره دو در داشت: یکی به داخل مسجد و دیگری به بیرون از مسجد باز می‌گردید تا ورود پیامبر آسان گردد [۱۶۰۴].

چراغی نیز در خانه‌های پیامبر افروخته نمی‌شد؛ چنانکه بخاری روایتی از عایشه نقل کرده است که می‌گوید: من در حالی که پیامبر نماز می‌خواند، جلوی ایشان دراز کشیده بودم، وقتی به سجده می‌رفت و دستهایش به پاهایم می‌خورد، پاهایم را جمع می‌کردم؛ سپس وقتی بر می‌خاست، آنها را پهن می‌نمودم و در آن روزها، چراغ در خانه‌ها وجود نداشت [۱۶۰۵].

علاوه بر آن زیراندازی که پیامبر بر آن استراحت می‌نمود، حصیری فرسوده بود و بالشتی پوستین زیر سر می‌گذاشت که با برگه‌هایی از درخت خرما پر شده بود [۱۶۰۶]و بدین صورت پیامبر با معیشت سختی مواجه بود؛ چنانکه انس ابن مالک می‌گوید: فکر نمی‌کنم هیچ گاه پیامبر نان گرم و تازه و یا گوشت کباب شدۀ گوسفند چاقی را خورده باشد [۱۶۰۷].

همچنین عایشه می‌گوید گاهی تا سه ماه در خانه‌های ما اجاقی روشن نمی‌شد. عروه ابن زبیر به ایشان گفت: پس چه می‌خوردید؟ عایشه پاسخ داد: آب و خرما می‌خوردیم [۱۶۰۸]. با اینکه مکه، خیبر و تبوک فتح شده بود و غنایم زیادی نصیب مسلمانان گردیده بود، اما باز هم فرماندۀ کل قوا با چنین سختی و مصیبتی زندگی می‌نمود این عوامل از یک طرف و از طرف دیگر از آنجا که ازواج مطهرات از مضامین آیه‌های قرآن اطلاع داشتند که مسلمانان را به بهره‌گیری از نعمت‌های دنیا به شرط افراط و اسراف ننمودن، ترقیب می‌نمود بنابراین، آنان تقاضای ازدیاد نفقه نمودند. قرآن می‌فرماید:

﴿يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمۡ عِندَ كُلِّ مَسۡجِدٖ وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِينَ٣١[الأعراف: ۳۱].

«ای بنی آدم! در هر مسجدی خود را (با لباس ظاهری و باطنی) بیارائید و بخورید و بنوشید، اما اسراف و زیاده‌روی مکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد».

همچنین مسلمانان را به استفاده روزی‌های پاکیزه فرا می‌خواند و می‌فرماید:

﴿قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِينَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّيِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِۚ قُلۡ هِيَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا خَالِصَةٗ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ٣٢[الأعراف: ۳۲].

«بگو چه کسی زینت‌های الهی را برای بندگانش آفریده است. همچنین روزی‌های پاکیزه را تحریم کرده است؟ بگو این چیزهای پاکیزه برای افراد با ایمان در این جهان آفریده شده است».

در جایی دیگر نیز به میانه روی و اعتدال در نفقه فرا می‌خواند و می‌گوید:

﴿وَلَا تَجۡعَلۡ يَدَكَ مَغۡلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبۡسُطۡهَا كُلَّ ٱلۡبَسۡطِ فَتَقۡعُدَ مَلُومٗا مَّحۡسُورًا٢٩[الإسراء: ۲۹].

علاوه بر موارد ذکر شده، نوعی دیگر از روش زندگی وجود دارد که خداوند بدان راهنمایی فرموده و پیامبر نیز همان نوع زندگی را برای خود برگزیده است و ترجیح دادند و به مظاهر دنیا دل نبستند؛ چنانکه قرآن می‌فرماید:

﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيۡنَيۡكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ زَهۡرَةَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا لِنَفۡتِنَهُمۡ فِيهِۚ وَرِزۡقُ رَبِّكَ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰ١٣١[طه: ۱۳۱].

«چشم خود را مدوز به نعمت‌های مادی ای که به برخی از آنان داده‌ایم. این زینت زندگی دنیا است تا آنان را با آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است».

بنابراین، وقتی ازواج پیامبر خواهان نفقه بهتر و بیشتری گردید، خداوند مسئلۀ آزادی انتخاب را مطرح ساخت. یعنی یا زرق و برق زندگی را بر گزینید و یا رسول خدا را.

موضع‌گیری ازواج مطهرات در مقابل این آزادی انتخاب، روشن بود. آنها به هیچ وجه حاضر نبودند پیامبر را در مقابل زرق و برق دنیا از دست بدهند. بنابراین، همه با هم گفتند: خدا و رسولش را بر می‌گزینیم [۱۶۰۹].

عایشه می‌گوید: پیامبر قبل از دیگران، این مسئله را با من درمیان گذاشت و گفت: من با تو سخنی درمیان می‌گذارم. در آن عجله مکن با پدر و مادر مشورت کن، آن گاه جواب مرا بده ضمناً پیامبر می‌دانست که پدر و مادرم به هیچ وجه راضی نمی‌شوند من از ایشان جدا بشوم. آن گاه این آیات را تلاوت فرمود:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيۡنَ أُمَتِّعۡكُنَّ وَأُسَرِّحۡكُنَّ سَرَاحٗا جَمِيلٗا٢٨ وَإِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ فَإِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلۡمُحۡسِنَٰتِ مِنكُنَّ أَجۡرًا عَظِيمٗا٢٩[الأحزاب: ۲۸-۲۹].

«ای پیامبر به همسران خود بگو: که اگر شما زندگی دنیا و زرق و برق آن را می‌خواهید، بیائید تا به شما هدیه‌ای مناسب بدهم و شما را به طرز نیکویی رها سازم و اما اگر خدا و پیامبر و سرای آخرت را می‌خواهید، پس خداوند برای نیکوکاران شما پاداش بزرگی تدارک دیده است».

عایشه می‌گوید: من با پدر و مادرم چه مشورتی بنمایم؛ چرا که خدا و پیامبرش را بر می‌گزینیم. سپس تمامی همسران پیامبر همین را گفتند [۱۶۱۰].

این داستان بیان‌گر ایمان و اخلاص همسران پیامبر می‌باشد؛ چرا که خداوند به آنها اختیار داد یا زرق و برق دنیا را انتخاب نمایند و یا خدا و پیامبرش و از ظاهر آیه چنین بر می‌آید که اگر آنها زرق و برق دنیا را انتخاب می‌نمودند، خداوند، دروازۀ زرق و برق دنیا را بر روی آنها می‌گشود، اما آنان نپذیرفتند و خدا و پیامبر و آسایش آخرت را ترجیح دادند. بنابراین، وقتی آنان خدا و پیامبرش را پذیرفتند، براساس نص قرآن جزو محسنات «نیکوکاران» هستند و روز قیامت از پاداش عظیمی که خداوند به آنها داده است، بهره‌مند خواهند گردید؛ چنانکه قرآن از آن به عنوان اجر عظیم یاد کرده است [۱۶۱۱]و نکره بودن «اجر» بیانگر این است که پاداش مورد نظر به قدری بزرگ و گسترده است که جز خدا کسی مقدار آن را نمی‌داند و نمی‌توان آن را با دنیا و زرق و برق آن مقایسه نمود؛ پس نباید به مال و متاع دنیا چشم دوخت [۱۶۱۲].

قضیه آزادی انتخاب به همسران پیامبر از قضایای مهم حیات آن حضرت محسوب می‌گردد که خلفای راشدین آن را سرمشق زندگی خود قرار دادند و شایسته است که رهبران امت اسلام در هر زمان آن را در خانه‌های خود عملی سازند و حقا که این جنبه از زندگی پیامبر معیار بسیار دقیقی است که رهبران امت اسلامی می‌توانندبه خوبی میزان فاصلۀ خود را با آن بسنجند؛ چنانکه برخی از خلفای اسلام و به ویژه خلفای راشدین، آن را رعایت می‌نمودند و در تاریخ درخشان اسلام نمونه‌های زیادی از شیوۀ زندگی آنان به اثبات رسیده است [۱۶۱۳]؛ پس باید دانست که رهبری امت، مسئولیتی است که می‌بایست آن را به خوبی انجام داد، نه غنیمتی است که باید مورد سوء استفاده قرار گیرد؛ پس اهمیت و شوق دیدار خدا و آخرت را به خاطر زرق و برق دنیا، از یاد نبرند [۱۶۱۴].

[۱۶۰۱] قضایا نساء النبی و المومنات، ص ۶۸. [۱۶۰۲] مسلم فی طلاق، ج ۲، ص ۱۱۰۴. [۱۶۰۳] معین السیرة، ص ۴۶۵. [۱۶۰۴] السیرة النبویة فی ضوء القرآن و السنة، ج ۲، ص ۳۵-۳۶. [۱۶۰۵] بخاری، کتاب الصلاة، شماره ۵۱۳. [۱۶۰۶] بخاری، کتاب المظالم و الغصب، شماره ۲۴۶۸. [۱۶۰۷] همان، الدقائق، شماره ۶۴۵۷. [۱۶۰۸] همان، شماره ۶۴۵۹. [۱۶۰۹] قضایا نساء النبی جو المومنات فی سورة الاحزاب، ص ۷۷. [۱۶۱۰] بخاری، کتاب التفسیر، شماره ۴۷۸۶. [۱۶۱۱] قضایا نساء النبی و المومنات فی سورة الاحزاب، ص ۷۹. [۱۶۱۲] تفسیر السعدی، ج ۴، ص ۱۴۸. [۱۶۱۳] البدایة والنهایة، ج ۷، ص ۱۳۶. [۱۶۱۴]