الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

بیعت الرضوان

بیعت الرضوان

هنگامی که به پیامبر اکرم جخبر رسید که عثمان ستوسط مشرکان مکه کشته شده است، ایشان یاران خود را فرا خواند و از آنان بر جنگ و مبارزه و مرگ بیعت گرفت [۸۷۰]. آنها بی‌درنگ با او بیعت کردند و آمادۀ کارزار شدند، به جز فردی از منافقان به نام جد بن قیس که از بیعت خودداری نمود [۸۷۱]. در روایت دیگری از بخاری آمده است که از آنها بیعت بر صبر و استقامت گرفت [۸۷۲]و در روایت مسلم آمده است که بیعت برفرار ننمودن از جنگ فرار گرفت [۸۷۳]که این سه مورد با همدیگر تعارضی ندارند؛ زیرا بیعت گرفتن بر مرگ، مستلزم صبر و استقامت است [۸۷۴].

نخستین کسی که با ایشان بیعت کرد، ابوسنان عبدالله بن وهب اسدی سبود؛ سپس تمامی مسلمانان حاضر بیعت کردند و سلمه بن اکوع سسه بار بیعت کرد [۸۷۵].

در پایان پیامبر اکرم جدست راست خود را بلند کرد و گفت: این دست عثمان ساست و آن را بر دست دیگر خود گذاشت [۸۷۶].

تعداد اصحابی که زیر درخت با پیامبر اکرم جبیعت کردند، هزار و چهارصد نفر بود [۸۷۷].

قرآن نیز از این بیعت سخن به میان آورده و فضل کسانی را که در آن شرکت داشتند، بیان نموده است که برخی از این آیات را ذکر می‌نماییم.

۱- خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ ٱللَّهَ يَدُ ٱللَّهِ فَوۡقَ أَيۡدِيهِمۡۚ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَوۡفَىٰ بِمَا عَٰهَدَ عَلَيۡهُ ٱللَّهَ فَسَيُؤۡتِيهِ أَجۡرًا عَظِيمٗا١٠[الفتح: ۱۰].

«بی‌گمان کسانی که در بیعه الرضوان باتو پیمان می‌بندند، در حقیقت با خدا پیمان می‌بندند و در اصل دست خدا بالای دست آنان است. هر کس پیمان‌شکنی کند، به زیان خود پیمان‌شکنی می‌کند و آن کس که در برابر پیمانی که با خدا بسته است، وفادار بماند و آن را رعایت بدارد، خدا پاداش بسیار بزرگی به او عطا می‌کند».

در این آیه، کسانی که در بیعت رضوان شرکت داشته‌اند، مورد تحسین و تجلیل قرار گرفته‌اند و خداوند بیعت با پیامبر اکرم جرا بیعت با خدا دانسته است که این بیانگر شأن و منزلت والای شرکت کنندگان در این بیعت است.

ابن قیم می‌گوید: در این سخن خدا، بیندیشید که می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ ٱللَّهَ يَدُ ٱللَّهِ فَوۡقَ أَيۡدِيهِمۡ.

وقتی آنها دست خود را بر دست پیامبر اکرم جکه سفیر و نمایندۀ مستقیم خدا است، گذاشتند، گویا با خدا بیعت کردند و دست خدا هم از فراز آسمانها و عرش، بالای دستهای آنان قرار گرفته بود [۸۷۸].

۲- همچنین خداوند، به صراحت اعلام داشته که از آنان راضی است:

﴿لَّقَدۡ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ يُبَايِعُونَكَ تَحۡتَ ٱلشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ فَأَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ عَلَيۡهِمۡ وَأَثَٰبَهُمۡ فَتۡحٗا قَرِيبٗا١٨ وَمَغَانِمَ كَثِيرَةٗ يَأۡخُذُونَهَاۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا١٩[الفتح: ۱۸-۱۹].

«به تحقیق، خداوند از مومنانی که با تو زیر درخت بیعت کردند، راضی شد و آنچه را در دلهای آنان بود، دانست؛ پس برای آنان آرامش نازل نمود و پیروزی نزدیکی پاداششان داد. همچنین غنیمت‌های فراوانی که بدست خواهند گرفت و خدا غالب و با حکمت است».

در این آیات، خداوند به پیامبرش جاعلام داشت که ای محمد ج! خداوند از مؤمنانی که زیر درخت با تو بر مبارزه، استقامت و مرگ بیعت کردند، راضی شد؛ زیرا خدا از آنچه درون سینه‌ها نهفته است، آگاه است و دانست که این‌ها از صمیم قلب و با نیت صادق با تو بیعت کردند.

﴿فَأَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ عَلَيۡهِمۡپس خدا به آنان آرامش و استقامت بخشید و پیروزی نزدیکی را که فتح خیبر است، به عنوان پاداش به آنها عطا نمود.

طبری در مورد آیۀ ﴿وَمَغَانِمَ كَثِيرَةٗ يَأۡخُذُونَهَامی‌گوید: خدا به عنوان پاداش کسانی که زیر درخت با پیامبر اکرم جبیعت کردند، از آنان خشنود گردید و به آنها آرامش و استقامت بخشید و آنان را به پیروزی نزدیکی مژدۀ داد؛ چنانکه دیری نگذشت که خیبر فتح گردید و پس از آن همواره شاهد پیروزی و موفقیت و نعمت بودند تا اینکه مکه فتح شد و پس از آن شهرها و مناطق دیگری فتح گردید و مسلمانان پیشرفت‌های مسلمانان روز به روز افزایش یافت بنابراین وعدۀ خداوند تحقق یافت آنجا که فرمود: ﴿وَمَغَانِمَ كَثِيرَةٗ يَأۡخُذُونَهَا [۸۷۹].

۳- خداوند، شرکت کنندگان بیعت الرضوان را ملزم به کلمۀ تقوا که همان کلمۀ توحید است ساخته و خاطرنشان کرده است که آنها اهل این کلمه بوده و شایستگی آن را داشته‌اند. چنانکه می‌فرماید:

﴿إِذۡ جَعَلَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَكِينَتَهُۥ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَعَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَأَلۡزَمَهُمۡ كَلِمَةَ ٱلتَّقۡوَىٰ وَكَانُوٓاْ أَحَقَّ بِهَا وَأَهۡلَهَاۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا٢٦[الفتح: ۲۶].

«آن‌گاه که کافران، تعصب و نخوت جاهلیت را در دل‌هایشان جای دادند، خدا اطمینان خاطری بهرۀ پیغمبرش و بهرۀ مومنان کرد. همچنین خدا، ایشان را بر روح ایمان ماندگار کرد و آنان از هر کسی دیگر سزاوارتر برای پروا از خدا و برازندۀ آن بودند و خدا از هر چیزی آگاه و بر هر کاری تواناست».

برخی از فضائل شرکت‌کنندگان بیعت الرضوان را از دیدگاه قرآن بیان نمودیم، اما احادیث زیادی نیز در این باره وجود دارد که به ذکر برخی از آنها می‌پردازیم:

الف ـ جابر بن عبدالله سمی‌گوید: پیامبر اکرم جدر روز حدیبیه خطاب به مسلمانان گفت: «شما بهترین افراد روی زمین هستید.» جابر سمی‌گوید: تعداد ما در آن روز هزار و چهارصد نفر بود و اگر چشمانم می‌دید، جای درخت را به شما نشان می‌دادم [۸۸۰].

این حدیث، بیانگر فضل و برتری شرکت‌کنندگان بیعت الرضوان است و در آن زمان این فضیلت شامل تعداد زیادی از مسلمانان در مدینه و مکه نگردید.

برخی از این روایت به برتری علی سبر عثمان ساستدلال می‌نمایند می‌گویند: علی سدر بیعت الرضوان شرکت داشت اما عثمان سدر این بیعت حضور نداشت بنابراین، علیسبر عثمان سبرتری دارد، اما استناد چنین استدلالی باطل است؛ زیرا اولاً این بیعت به خاطر انتقام خون عثمان سگرفته شد؛ ثانیاً پیامبر اکرم جدست خود را به نمایندگی از عثمان سبر دست دیگرش گذاشت و بیعت کرد بنابراین، عثمان سنیز در این بیعت فضایلی را کسب نمود که دیگران از آن بهره‌مند گردیدند [۸۸۱].

ب - جابر بن عبدالله سمی‌گوید: ام‌‌مبشر به من خبر داد که پیامبر اکرم جنزد حفصه فرمود: «انشاء الله هیچ کدام از شرکت‌کنندگان بیعت الرضوان وارد دوزخ نمی‌شوند. حفصه گفت: خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وَارِدُهَایعنی همۀ شما وارد آن می‌شوید. پیامبر اکرم جاین آیه را تلاوت فرمود:

﴿وَإِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَاۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتۡمٗا مَّقۡضِيّٗا٧١ ثُمَّ نُنَجِّي ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّنَذَرُ ٱلظَّٰلِمِينَ فِيهَا جِثِيّٗا٧٢[مریم: ۷۱-۷۲].

«همه شما وارد آن خواهید شد و این قضیه‌ای حتمی نزد پروردگارت می‌باشد. سپس ما پرهیزگاران را نجات داده، ستمکاران را در آن ذلیلانه رها می‌سازیم».

نووی می‌گوید: علما در مورد این سخن پیامبر اکرم جکه فرمود: انشاء الله هیچ کدام از آنها وارد دوزخ نمی‌شود، گفته‌اند: این بدان معنا است که قطعاً هیچ یکی از آنها وارد دوزخ نخواهد شد و کلمۀ انشاء الله، به خاطر تبرک گفته شده است نه به خاطر شک و تردید. و در جواب استدلال حفصه لکه گفت: خداوند فرموده است:

﴿وَإِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَاپیامبر اکرم جفرمود: خداوند در ادامۀ این آیه فرموده است: ﴿ثُمَّ نُنَجِّي ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ. در اینجا ما به نوعی مناظره و سؤال و جواب علمی بر می‌خوریم؛ زیرا هدف حفصه تردید سخن پیامبر اکرم جنبود بلکه هدف وی فهم این آیه بود؛ چنانکه پیامبر اکرم جهدف این آیه را عبور بر پل صراط دانست که روی دوزخ نصب شده است. آن گاه دوزخیان به داخل آتش می‌افتند و بهشتیان با عبور از آن، وارد بهشت می‌شوند [۸۸۲].

ج ـ امام مسلم از جابر بن عبدالله سروایتی نقل می‌کند که فرمود: پیامبر اکرم جدر حدیبیه به ما گفت: هر کسی که از شما از این گردنه (حدیبیه مشرف به مکه) عبور بکند، گناهانش مانند گناهان بنی اسرائیل بخشوده خواهد شد.

جابر سمی‌گوید: نخستین دسته‌ای که از آن عبور نمود، سوارکاران ما (خزرج) بودند، بعد از آن تمامی مردم از آنجا عبور کردند. آن گاه پیامبر اکرم جفرمود: گناهان همۀ شما بخشیده شد به جز صاحب شتر سرخ. جابر سمی‌گوید: او مردی بود که دنبال شترش می‌گشت. ما نزد او رفتیم و گفتیم: بیا تا پیامبر اکرم جبرای تو طلب آمرزش نماید. گفت: به خدا برای من یافتن شترم بهتر از دعای سرور شما است [۸۸۳].

این حدیث بیانگر فضیلت بزرگی است شرکت‌کنندگان بیعت حدیبیه به آن نائل آمدند و آن عبارت از مغفرت و آمرزش الهی است که آنان به خاطر اخلاص و اطاعت خدا و رسول جمستحق آن گردیدند [۸۸۴].

شرکت‌کننده‌گان صلح در حدیبیه دارای ویژگیهای مهمی هستند. چرا که آنها بهترین افراد امت محمد جبودند که خدا از آنان راضی شده بود و هیچ کدام از آنها به دوزخ راه نخواهد یافت. و آنان از اهل بدر و کسانی بودند که در جهت هر دو قبله نماز خواندند.

با تأمل در تعداد افراد مهاجران شرکت‌کننده در این غزوه به این نتیجه خواهیم رسید که تعداد آنها در غزوۀ بدر، هشتاد و سه نفر بود، امّا در این غزوه تعداد آنان به هشتصد نفر رسیده بود و علت آن مسلمان شدن و گرویدن جوانان قبایل اطراف مدینه به جامعۀ اسلامی دانست؛ چرا که آنان با پذیرش اسلام، زیر پرچم پیامبر اکرم جدر می‌آمدند و در سفر و حضر، در رکاب ایشان علم و عمل و اخلاص و آموزشهای نظامی را می‌آموختند. از جملۀ این قبایل می‌توان به قبیلۀ اسلم و غفار اشاره نمود؛ زیرا ابوذر غفاری جکه از پیشگامان دعوت اسلامی است، بعد از اینکه مسلمان شد و به عنوان دعوتگر دین اسلام نزد قوم خود برگشت، بعد از غزوۀ احد با هفتاد خانواده از آنها به مدینه آمد. همچنین بریده بن حصیب اسلمی سکه با پیامبر اکرم ج(در مسیر هجرت و) قبل از رسیدن ایشان به مدینه ملاقات نمود، با هفتاد نفر از افراد قومش مسلمان شد [۸۸۵].

[۸۷۰] بخاری، شماره ۴۱۶۹. [۸۷۱] السیرة النبویة فی ضوء المصادر الاصلیة، ص ۴۸۶. [۸۷۲] صحیح بخاری، شماره ۴۱۹۶. [۸۷۳] صحیح مسلم، شماره ۱۸۵۶. [۸۷۴] السیرة النبویة فی ضوء المصادر الاصلیه، ص ۴۸۶. [۸۷۵] زاد المعاد، ج ۳، ص ۲۹۱. [۸۷۶] صحیح السیرة النبویة، ص ۴۰۴. [۸۷۷] السیرة النبویة فی ضوء المصادر الاصلیة، ص ۴۸۲. [۸۷۸] مختصر الصواعق المرسلة، ج ۲، ص ۱۷۲. [۸۷۹] تفسیر طبری، ج ۱، ص ۸۵-۸۶ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۷۸. [۸۸۰] مسلم، ج ۳، ص ۱۴۸۵. [۸۸۱] فتح الباری، ج ۷، ص ۴۴۳. [۸۸۲] شرح النووی، علی صحیح مسلم، ج ۱۶، ص ۸۵. [۸۸۳] صحیح مسلم، ج ۴، ص ۲۱۴۴-۲۱۴۵. [۸۸۴] عقیدة اهل السنة و الجماعة، ج ۱، ص ۲۱۲. [۸۸۵] التربیة القیادیة، ج ۴، ص ۲۱۴.