مشورت و رایزنی رسول خدا با یاران
آن حضرت پس از اطلاع کافی از سپاه قریش، در مورد باقیماندن در مدینه و یا خروج از آن و چگونگی رویاروشدن با دشمن، به مشورت با اصحاب و یارانش پرداخت.
اعتقاد پیامبر اکرم جبر این بود که در مدینه بمانند و فرمود: مدینه را باغستان تسخیرناپذیری احاطه نموده است [۱۸۸].
عبدالله بن ابی بن سلول نیز همین رأی را پسندید [۱۸۹]؛ البته تعدادی از مسلمانان که در جنگ بدر حضور نداشتند و مشتاق جهاد بودند گفتند: ای رسول خدا جاز مدینه بیرون برو و ما را با دشمنان روبرو بگردان.
ابن کثیر میگوید: «اکثر اصحاب، بیرون رفتن از مدینه و روبرو شدن با دشمن را پیشنهاد کردند و این عده کسانی بودند که در بدر حضور نداشتند و به فضیلتی که اهل بدر نائل شده بودند، آگاهی داشتند» [۱۹۰].
ابن اسحاق میگوید: مردم همچنان بر رویارویی مستقیم با دشمن اصرار میورزیدند، تا اینکه رسول خدا جوارد منزل خود شد و لباس جنگی پوشید. در این هنگام قوم، به سرزنش یکدیگر پرداختند و گفتند: پیامبر اکرم جبر این عقیده بود که برای رویارویی با دشمن در مدینه بمانیم، امّا شما پیشنهاد ایشان را نپذیرفتید و به حمزه گفتند: نزد رسول خدا جبرو و بگو: هر طور که خود صلاح میدانی، عمل کن. رسول خدا جبه حمزه گفت: «هرگاه پیامبری لباس جنگی بپوشد، آن را بیرون نخواهد آورد مگر اینکه به جنگ بپردازد» [۱۹۱].
[۱۸۸] تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۶۰. [۱۸۹] غزوة احد دراسة دعویه، ص ۸۲. [۱۹۰] البدایة والنهایة، ج ۴، ص ۱۴. [۱۹۱] السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۳، ص ۷۱.