تأثیر عمرهالقضاء در شبهجزیره عربستان و اسلام آوردن خالد، عمرو عاص و عثمان بن طلحه
این عمره، در قریش و سایر عربهای جزیره تأثیر ژرفی به جا نهاد و دعوتی مهم بود. به ویژه اهل مکه تحت تأثیر این عمرهی مسالمتآمیز قرار گرفتند.
محمود شیت خطاب میگوید: «عمرة القضاء در این مدت کوتاه، در روحیهی قریش تأثیر مهمی بر جای گذاشت؛ چنانکه جمع کثیری از آنها در کنار دارالندوه و عدهای از مکانهای مرتفع، ورود پیامبر اکرم جو همراهانش را نظاره میکردند. پیامبر اکرم جدر حالی وارد حرم گردید که ردایی بر دوش انداخته ودست راست خود را از آن بیرون آورده بود و به همراهانش گفت: خداوند رحم بکند بر آن کسی که از خود نیرو و توانایی نشان بدهد.» سپس حجرالاسود را لمس نمود و با هروله (خرامان) طواف را آغاز نمود و یارانش نیزبه انجام این مناسک پرداختند.
این شیوۀ پیامبر اکرم جموجب گردید که قبل از ترک مکه، خالد بن ولید درمیان جمعی از قریش بایستد و بگوید: اکنون برای کسی که ذرهای عقل و اندیشه داشته باشد، روشن گردید که محمد، ساحر و شاعر نبوده؛ بلکه آنچه میگفته است، کلام پروردگار جهانیان بوده است و باید صاحبان عقل و خرد از او پیروی نمایند.
ابوسفیان با اطلاع از سخنان خالد، او را به حضور طلبید و گفت: این چه سخنی است که از تو شنیدهام؟ خالد آنچه را که گفته بود، تکرار کرد. ابوسفیان برآشفت و خشمگین شد. عکرمه که آنجا حضور داشت فوراً جلو آمد و گفت: من نیز سخنان خالد را تأیید میکنم ومیترسم که یک سال دیگر همه اهل مکه از او پیروی کنند؛ چنانکه پس از مدت کمی، خالد بن ولید و عمرو بن عاص و نگهبان کعبه، عثمان بن طلحه، مسلمان شدند و اسلام در تمامی خانههای قریش به صورت مستقیم و غیرمستقیم وارد گردید. بنابراین، میتوان گفت که عمرهالقضا، قبل از اینکه مسلمانان، مکه را فتح کنند، دلهای اهل مکه را فتح نمود [۱۱۱۵]، همچنین استاد محمود عقاد میگوید: اینکه عمرهالقضا زمینۀ قناعت فکری برای دو مرد خردمند و معروف و الگو؛ یعنی، خالد بن ولید و عمرو عاص را فراهم نمود، کافی بود [۱۱۱۶].
[۱۱۱۵] الرسول القائد، ص ۲۰۹ – ۲۱۰. [۱۱۱۶] عبقریة محمد، ص ۶۹.