حیات صحابه – جلد اول

فهرست کتاب

پیامبر صو دعوت نمودن قبایل در مِنى

پیامبر صو دعوت نمودن قبایل در مِنى

ابن اسحاق از ربیعه بن عِباد سروایت نموده، که مى‏گوید: در آن هنگام من پسر جوانى با پدرم در منى بودم، که پیامبر خدا صدر اقامتگاه‏هاى قبایل عرب حاضر شده مى‏گفت: «اى بنى فلان، من فرستاده خدا به‌سوى شما هستم، شما را امر مى‏کنم تا خداوند را عبادت کنید، و چیزى را شریک او نسازید، آن چیزهایى را که غیر از وى به عنوان مثل و مانند، عبادت مى‏کنید کنار بگذارید، و به من ایمان آورید، و مرا تصدیق نمایید، و از من، حمایت و پشتیبانى کنید تا بتوانم از خداوند آنچه را مرا به آن مبعوث نموده است بیان نمایم». ربیعه مى‏گوید: در دنبال پیامبر صمرد کج چشمى که صورت درخشان و دو گیسو داشت، و لباس عدنى بر تن نموده بود، قرار داشت، و چون پیامبر خدا صاز صحبت و دعوت خود فارغ مى‏شد، آن مرد مى‏گفت: اى بنى فلان، این مرد شما را به طرف این فرا مى‏خواند که شما از هم پیمانانتان از جنیان بنى مالک بن اُقَیش و از عبادت لات و عُزّى دست بردارید، و آنها را از گردنهاى‌تان بیرون کشید، و پیروى بدعت و گمراهیى را که وى آورده است، نمایید، بنابراین از وى اطاعت نکنید و سخنانش را نشنوید. وى مى‏گوید: از پدرم پرسیدم اى پدر، این مردى که وى را تعقیب نموده و گفته‏هایش را رد مى‏کند، کیست؟ پدرم گفت: او عمویش ابولهب عبدالعزى بن عبدالمطلّب است [۱۴۵]. این چنین در البدایه (۱۳۸/۳) آمده و این را عبدالله بن احمد [۱۴۶]و طبرانى از ربیعه به این معنا روایت کرده‏اند. هیثمى (۳۶/۶) مى‏گوید: درین روایت حسین بن عبدالله بن عبیدالله آمده که ضعیف مى‏باشد، و ابن معین وى را در روایتى ثقه دانسته است. مى‏گویم (مؤلف): در روایت ابن اسحاق مردى آمده که از وى نام برده نشده است.

[۱۴۵] ضعیف. بیهقی در «الدلائل» (۲/۱۸۶) از طریق ابن اسحاق. در سند آن یک مجهول وجود دارد. [۱۴۶] ضعیف. احمد (۳/۴۹۳) و طبرانی در «الکبیر» (۴۵۸۳) در اسناد آن حسین بن عبدالله بن عبیدالله بن عباس است که ضعیف است. نگا: «مجمع الزوائد» (۶/۳۶).