دعوت و تبليغ در حجاز و بقيه كشورهاى اسلامى:
علّامه محمّد یوسف علاقمند بود، تا شاهد رونق و انتشار تبلیغ و دعوت در مکه و مدینه باشد، و از طرف اهل حرمین عنایت و توجّهى را درین بخش ببیند، وى معتقد بود که اگر دعوت ریشه خود را در این دیار مقدّس که حیثیت مرکز اسلام را دارد محکم سازد، از طریق زائران خانه خدا به تدریج به هر گوشه و اکناف جهان انتقال خواهد یافت. به همین دلیل وى سلسله فعالیتهاى ابتدایى خود را از بندر کراچى و بمبئى که محلّ اجتماع حجاج بود، آغاز نمود، و گروههاى تبلیغ را جهت تنویر و رسانیدن پیام تبلیغ به حجاج و زائران خانه خدا مؤظّف گردانید، تا باشد که تأثیر پذیرى اینها از دعوت، تأثیرى بر برادران عرب داشته باشد، و اینان بتوانند در جریان اداى مراسم حج در مکه و مدینه این پیام را بدان جا منتقل سازند، تا به این صورت زمینه فعّالیتهاى بعدى در امر توسعه و شروع کارهاى دعوت از آنجا آسان و فراهم گردد. او فقط به این اکتفا نکرد، بلکه خودش در بندر کراچى از کشتىهاى حجّاج دیدن نمود، و علما و گروههاى تبلیغ را در میانشان به تدریس و تعلیم مؤظّف گردانید، و در حجاز نیز به زیارتشان شتافت، و حلقات درس و تعلیم را در خود حرمین شریفین آغاز نمود.
هنگامى که سفرگروههاى تبلیغ به حجاز افزایش یافت، و گروههایى از بقیه کشورهاى عربى با آن آشنایى پیدا کردند، از علّامه محمّد یوسف خواستند تا گروههایى را جهت تبلیغ به دیار آنها بفرستد. وى نیز در پاسخ به درخواست آنها گروههاى زیادى را به مرکز کشورهاى مختلف عربى اعزام داشت، که اوّلین دسته آنها را به مصر، سپس به سودان و عراق ارسال نمود. با گذشت اندک زمانى پایههاى این کار در آنجا مستحکم گردید، و گروههاى مختلف مردم به آن علاقمند گردیده و آشنایى پیدا نمودند، تا این که شمار زیادى از علما و عامه مردم آن دیار به نظامالدّین - مرکز تبلیغ در دهلى - به زیارت علّامه محمّد یوسف مشرّف گردیدند. گذشته از این، او گروههاى تبلیغ را به بخشهاى مختلف آسیا، اروپا و بقیه کشورهاى عربى ارسال نموده بود، که با صحبتهاى مخلص و فیاضانهاش، آن چنان روح فداکارى و ایثار را در آنان پدید آورده بود، که همه تکالیف و مصرف مسافرت را به کشورهاى دور دست جهان، خود متحمّل مىشدند، و نیازى به دیگران و مساعدت آنها نداشتند.