بیعت ثوبان بر این که از هیچ کس چیزى طلب نکند
و طبرانى در الکبیر از ابوامامه سروایت نموده، که گفت: پیامبر خداصفرمود: «چه کسى بیعت مىکند؟» ثوبان مولاى [۳۵۸]رسول خدا صگفت: اى پیامبر خدا صبیعت نمودیم، فرمود: «بر این که از هیچ کس چیزى را طلب نکنى». ثوبان پرسید: اى رسول خدا براى کسى که این کار را انجام دهد چیست؟ فرمود: «جنّت». و ثوبان با وى بیعت نمود. ابوامامه مىگوید: من ثوبان را در مکه در جمع زیادى از مردم دیدم، که سوار بود و تازیانهاش از وى مىافتاد، و گاهى بر شانه مردى مىافتاد،آن مرد آن را مىگرفت و به او مىداد، اما او آن را نمىگرفت، تا این که خودش پایین مىآمد و آن را بر مىداشت [۳۵۹]. این چنین در الترغیب (۱۰۰/۲) آمده. احمد، نسائى، و غیر ایشان نیز این را به اختصار از ثوبان روایت کردهاند [۳۶۰]، و آن دو قصه تازیانه را براى ابوبکر [۳۶۱]س، چنان که در الترغیب (۱۰۱ -۹۹/۲) آمده، متذکر شدهاند.
[۳۵۸] مولى در زبان عربى مالک، سید، آقا، ارباب، بنده، آزاد کننده بنده، بنده آزاد شده، ولى نعمت، نعمت دهنده، نعمت یافته، نعمت داده شده، دوست دار، دوست،هم پیمان، همسایه، مهمان، شریک، پسر، پسرعمو، خواهرزاده، عمو، داماد، نزدیک، قریب، خویشاوند و پیرو و تابع را افاده مىکند. بدین خاطر از ترجمه آن در اکثر جاها منصرف شدیم، ومعناى آن طبق قرینه و سیاق جمله که اکثراً غلام و غلام آزاد شده را معنى میدهد باید برداشت گردد. م. [۳۵۹] ضعیف. طبرانی در «الکبیر» (۷۸۳۲) در سند آن علی بن یزید الالهانی است که ضعیف است. نگا: «المجمع» (۳/۹۳) آلبانی این روایت را در «ضعیف الترغیب» (۴۹۳) ضعیف دانسته است. [۳۶۰] صحیح. احمد (۵/۲۷۶) و ابی داوود (۱۶۴۳) و نسائی (۵/۹۶) و ابن ماجه (۱۸۳۷) و حاکم (۱/۴۱۲) حاکم آن را صحیحی دانسته و همینگونه ذهبی و نیز آلبانی در «صحیح الترغیب» (۸۱). [۳۶۱] ضعیف. احمد (۱/۱۱) سند آن بین ابن ابی ملیکه و ابی بکر منقطع است زیرا او وی را ملاقات نکرده است. همچنین در سند آن عبدالله بن مومل وجود دارد که دربارهی وی اختلاف است و قول صحیح این است که وی ضعیف است. آلبانی این روایت را در «ضعیف الترغیب» (۴۹۲) ضعیف دانسته است.