پیامبر صو فرستادن عبدالرحمن بن عوف به دُوْمَه الْجَنْدَل براى دعوت
دار قطنى از ابن عمر بروایت نموده، که گفت: پیامبر صعبدالرحمن بن عوف را فراخوانده فرمود: «خود را آماده کن چون تو را به سریهاى مىفرستم».... حدیث را متذکر شده، و در آن آمده: عبدالرحمن به این صورت بیرون رفت تا این که به یاران خود پیوست و تا رسیدن به دومه الجندل [۱۹۳]به حرکت خود ادامه داد. چون به آنجا داخل گردید، آنها را سه روز به اسلام دعوت نمود، چون روز سوم فرا رسید اصبغ بن عمرو کلبى سکه مرد نصرانى و رئیس آنها بود، اسلام آورد. عبدالرحمن بن عوف این قضیه را - به دست مردى که از جُهَینَه بود، و به او رافع بن مَکیث گفته مىشد - براى پیامبر خدا صگزارش داد، پیامبرصدر جواب به وى نوشت، که با دختر اصبغ ازدواج کن، به اینصورت عبدالرحمن با دختر وى ازدواج نمود، نام این دختر تُمَاضِر است که بعد از آن ابوسلمه بن عبدالرحمن از وى به دنیا آمد. این چنین در الاصابه (۱۰۸/۱) آمده است.
[۱۹۳] قلعه و قریههایی است در میان شام و مدینه نزدیک دو کوه طى.