نامه خالدبن ولید به اهل مدائن
و ابن جریر (۵۵۳/۲) از مجالد از شعبى روایت نموده، که گفت: بنو بقیله نامه خالد بن ولید را به اهل مدائن برایم خواندند:
«مِنْ خَالِد بنِ الوَليدِ اِلَى مَرازِبه اَهْلِ فَارِس. سَلامٌ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى. اَمَّا بَعْدُ: فَالْحَمْدُللَّهِ الَّذِىْ فَضَّ خَدَمَتَكُم، وَسَلَبَ مُلْكَكُم، وَوَهَنَ كَيْدَكُم، وَاِنَّهُ مَنْ صَلَّى صَلَاَتَنَا، وَاسْتَقْبَلَ قِبْلَتَنَا، وَاَكَلَ ذَبِيْحَتَنَا، فَذَلِكَ المُسْلِمُ الَّذِى لَهُ مَالَنَا وَعَلَيْهِ مَا عَلَيْنَا، اَمَّا بَعْدُ: فَاِذَا جَاءَكُمْ كِتَابِيْ فَاْبَعثُوا اِلَىَّ بِالرُّهُنِ، وَاعْتَقِدُوا مِنِّى الذِّمَّه، وَاِلاَّ فَوَالَّذِى لَا اِلَهَ غَيْرُهُ لَاَ بْعَثَنَّ اِلَيْكُمْ قَوْمَا يُحِبُّونَ المَوْتَ كَمَا تُحِبُّونَ الْحَيَاه».
ترجمه: «از خالدبن ولید به مرزبانهاى اهل فارس، سلام بر کسى که از هدایت پیروى نماید. اما بعد: ستایش خدایى راست که جماعت شما را متفرق ساخت، و ملکتان را باز گرفت و مکرتان را سست گردانید، و کسى که نماز ما را بخواند، و به قبله ما روى آورد، و ذبیحه ما را بخورد، او همان مسلمانى است که از آنچه چیزى ما برخوردار هستیم برخوردار است، و بر وى همان چیزى است که بر ما مىباشد. گذشته از این: چون این نامهام برایتان رسید، براى من گروگان بفرستید و عهد و ذمه را از من بپذیرید، و به آن باور کنید، وگرنه سوگند به ذاتى که جز او دیگر خدایى نیست، قومى را بهسوى شما خواهم فرستاد، که مرگ را چنان که شما زندگى را دوست دارید، دوست مىدارند».
هنگامى که آنها نامه را خواندند به تعجیب افتاده و از آن شگفت زده شدند و این واقعه در سال دوازدهم اتفاق افتاده بود.