قول عبّاس بن عباده هنگام بیعت
واز ابن اسحاق از عاصم بن عمر بن قتاده سروایت است: هنگامى که قوم براى بیعت با پیامبر خدا صجمع شدند، عبّاس بن عباده بن نضله - که از بنى سالم بن عوف است - گفت: اى گروه خزرج، آیا مىدانید که با این مرد بر چه بیعت مىکنید؟ گفتند: آرى. افزود: شما با وى بر جنگ همه مردم اعم از سرخ و سیاه بیعت مىنمایید، اگر شما بر این باورید که وقتى آفتى اموالتان را ضایع بسازد، و سرانتان به قتل برسند وى را تسلیم مىکنید، این کار را از هم اکنون انجام دهید؟ چون این - به خدا قسم اگر انجامش دهید - رسوایى دنیا و آخرت است، ولى اگر بر این باورید که با وى على رغم از بین رفتن اموال و کشته شدن اشراف و سران، بر همان وعدههاى خویش که وى را بهسوى خود فراخواندهاید، وفا مىکنید، وى را بگیرید، زیرا او، به خدا سوگند، خیر دنیا و آخرت است؟ پاسخ دادند: ما وى را على رغم از بین رفتن اموال و کشته شدن اشراف مىپذیریم و - اى رسول خدا - اگر ما این عمل را انجام دادیم و وفا نمودیم براى مان در بدل آن چیست؟ فرمود: «جنت». گفتند: دست خود را پیش آور، پیامبر صدست خود را دراز نمود و آنها با وى بیعت کردند [۳۷۷]، این چنین در البدایه (۱۶۲/۳) آمده.
و ابن اسحاق همچنین از معبد بن کعب از برادرش عبدالله روایت نموده که: بعد از آن پیامبر خدا صفرمود: «به طرف اقامتگاههاى خویش متفرق شوید». (راوى) مىگوید: آن گاه عبّاس بن عباده گفت: اى رسول خدا، سوگند به ذاتى که تو را به حق مبعوث گردانیده، اگر خواسته باشى فردا با شمشیرهاى خویش بر اهل منى روى خواهیم آورد!! (راوى) مىافزاید: پیامبر صگفت: «ما به این مأمور نشدهایم، ولى بهسوى اقامتگاه خویش برگردید» [۳۷۸]. این چنین در البدایه (۱۶۴/۳) آمده.
[۳۷۷] ضعیف مرسل. به روایت ابن اسحاق همانگونه که در «سیرت ابن هشام» (۲/ ۲۸۲) آمده است. و همچنین از طریق ابن جریر طبری در «تاریخ الرسل والملوک» (۲/ ۳۶۳، ۳۶۵) و بیهقی در «الدلائل» (۲/۴۵۰). [۳۷۸] حسن. به روایت ابن اسحق همانگونه که در «سیرت ابن هشام» (۲/ ۲۸۳) آمده و طبری در «الدلائل» (۲/ ۴۵۰) و بیهقی در «الدلائل» و طبرانی در «الکبیر» (۱۹/ ۸۷) که همه آنها این روایت را از طریق ابن اسحاق نقل کردهاند. البته این داستان شاهدی از حدیث جابر دارد که آن را احمد (۳/ ۳۲۲) و حاکم (۲/ ۶۲۴) روایت نمودهاند.