حیات صحابه – جلد اول

فهرست کتاب

نامه نجاشى به پیامبر خدا ص

نامه نجاشى به پیامبر خدا ص

نجاشى در جواب براى پیامبر صنوشت:

«بِسمِ‏اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيْمِ. اِلى مُحَمَّدٍ رَّسُولِ الله مِنَ النَّجَاشِيّ الاَصْحَمِ ابنِ اَبْجَر: سَلامٌ عَليْكَ يَا نَبِيّ الله من الله! وَرَحْمَهاللهِ وَبَرَكاتُهُ، لاَاِلهَ اِلاّ هُوَ الَّذِىْ هَدَانِي اِلَى الاِسْلامِ. فَقَد بَلَغَنِي كِتَابُكَ يَا رَسُوْلَ الله فِيْمَا ذَكَرْتَ مِن اَمْرِ عِيْسى، فَوَ رَّبِّ السَّمَاءِ وَالْاَرْضِ اِنَّ عِيْسى مَا يَزِيْدُ عَلى مَا ذَكَرْتَ. وَقَدْ عَرَفْنَا مَا بَعَثْتَ بِهِ اِلَيْنَا ؛ وَقَرَيْنَا اِبْنَ عَمَّكَ وَاَصْحَابَهُ، فَاَشْهَدُ اَنَّكَ رَسُوُلُ الله صَادِقاً وَمُصَدِقاً وَقَدْ بَايَعْتُك وَبَايَعْتُ اِبنَ عَمَّكَ وَاَسْلَمْتُ عَلى يَدَيْهِ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِيْنَ. وَقَدْ بَعَثْتُ اِلَيْكَ - يَا نَبِيّ الله اَرِيْحَا بنِ الاَصْحَمِ بنِ اَبْجَرَ، فَاِنّيِ لَا اَمْلِكُ اِلَّا نَفْسِى وَاِنْ شِئْتَ اَنْ آتِيَكَ فَعَلْتُ يَا رَسُوْلَ الله فَاِنِّيْ اَشْهَدُ اَنَّ مَا تَقُولُ حَقٌّ».

«به نام خداى بخشاینده مهربان. از نجاشى اصحم ابن ابجر به محمّد رسول خدا. سلام بر تو اى نبى خدا از طرف خدا، و رحمت خدا و برکت‏هاى وى بر تو، معبودى جز اونیست، که مرا به اسلام هدایت نمود. اى پیامبر خدا نامه‌ات و آنچه درباره عیسى متذکر شده‏اى به من رسید، به پروردگار آسمان و زمین سوگند، عیسى زیاده از آن چیزى که تو آن را متذکر شده‏اى چیزى نمى‏گوید [۲۰۹]. و آنچه را تو براى ما فرستاده بودى دانستیم و پسر عمویت را با همراهانش عزت نموده و گرامى داشتیم، گواهى مى‏دهم که تو رسول خدا، صادق و تصدیق شده هستى، و من با تو بیعت نمودم، و با پسر عمویت بیعت نموده و به دست‏هاى وى به خدایى که پروردگار جهانیان است، اسلام آوردم. واى نبى خدا، من اریحا [۲۱۰]بن اصحم بن ابجر را نزدت فرستادم، من جز مالک نفس خودم مالک چیز دیگرى نیستم و اگر خواسته باشى تا نزدت بیایم اى پیامبر خدا، این کار را مى‏کنم و من شهادت مى‏دهم که آنچه تو مى‏گویى حق است [۲۱۱]. این چنین در البدایه (۸۳/۳) آمده.

[۲۰۹] یعنى نمى‏گوید که فرزند خداوند أو چنین و چنان هستم.م. [۲۱۰] در شرح حیاه الصحابه، بیان داشته که «ارها» صحیح است. [۲۱۱] ضعیف. بیهقی در «الدلائل» (۳۰۹، ۳۱۰) و نگا: «البدایة والنهایة» (۳/۸۳، ۸۴).