حیات صحابه – جلد اول

فهرست کتاب

مقدّمه مترجم

مقدّمه مترجم

«اِنَّمَا الْاَعْمالُ بِالنِيّاتِ وَاِنَّما لِكذلِّ اِمْرِىٍ‏ء مَانَوى، فَمَنْ كَاَنت هِجْرتُه اِلى‏اللهِ وَرَسُولِهِ، فَهِجَرتُه اِلى اللهِ وَرَسُولِه، وَمَن كانَتْ هِجْرَتُه اِلى الدُّنيا يُصِيْبُها، اَوْ اِلَى اِمرَأَه يَنْكِحُهَا فَهِجْرَتُهُ اِلى مَا هَاجَرَ اِليهِ». (رواه‏البخارى).

اِنَّ الحَمْدَلِلَّهِ نَحْمِدُه وَنَستَعِيْنُه وَنَستَغْفِرُه وَنَتُوْبُ اِليهِ وَنَعُوْذُ بِاللهِ مِن شُرُورِ اَنْفُسِنا وسَيِّئاتِ اَعْمَـالِنا مَن يَهْدِه الله فَلا مُضِلَّ لَه، وَمَن يُضْلِل فَلا هَادِيَ لَه، وَنَشْهَدُ اَنْ لا إله إلا الله وَحْدَهُ لا شريكَ لَه، وَنَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُه وَرَسُولُه.

نیازمندى‏هاى مبرم جامعه ما به فهم و درک اسلام از خلال مراجع معتمد آن، و قلت آن و کمبود چنان ذخیره‏هاى گرانبها و پر ارج، از جمله ضرورت‏هاى مشهود مى‏باشد. در این راستا گرچه تلاش‌هایی صورت گرفته، و کتاب‏هاى مفید و ارزشمندى در دوران جهاد و قبل از آن تالیف و یا ترجمه گردیده، که تا حدّى این مشکلات را حل نموده، ولى آن هم به درجه‏اى نبوده که پاسخگوى همه ضرورت‌هاى مردم باشد. به این لحاظ به تلاش‌ها و مجاهدت‏هاى وسیع و فراگیر خستگى ناپذیرى درین راه ضرورت است. تا بتوانیم در خلال آن، خلأهاى موجود، و نقیصه‏هاى دامن گیر جامعه را، در چنین اوضاع دشوار، که در بحبوحه هجوم فرهنگى منحرف بیگانگان قرار داریم، برطرف گردانیده، و راه را براى گسترش فرهنگ اصیل اسلامى و خودى بگشاییم.

به خاطر تحقق این هدف و آرمان، مرکز ترجمه تراث اسلامى تصمیم گرفت، تا با انتخاب کتاب‏هاى معتمد که بتوان از آنها به عنوان مرجع استفاده نمود، گامى درین مسیر بردارد. همین بود که به عنوان تلاشى براى برآورده ساختن این هدف ترجمه کتاب گرانبهاى «حیاة الصحابة» را انتخاب نمود. این کتاب، آیینه و تصویر گویایى از زندگى داعیانه و مجاهدانه پیامبر خدا ص و یاران پاک طینتش مى‏باشد، و در ردیف مفصّل‏ترین و معتمدترین کتاب‏هاى سیرت قرار دارد، و به گفته دانشمندى، انعکاس دهنده زندگى «نخستین مردانى است که در دشوارترین شرایط به محمّد صگرویدند، و در راه او از شکنجه، تبعید، از دست دادن جان، مال و خانواده و سعادت و آرامش زندگى دریغ نکردند.

و زندگى‏نامه، کسانى است که اگر ظهور اسلام در تاریخ به بیدارى و کمال معنوى و تمدّن و فرهنگ بشرى خدمتى بزرگ بوده است، اینان نه تنها به گردن مسلمانان بلکه به گردن بشریت و تمدّن و اخلاق بشرى حقى بزرگ دارند، و شناخت اینان نه تنها ما را در شناخت اسلام در سرچشمه زلال نخستینش کمک مى‏کند، بلکه سیماى راستین محمّد صرا در چشم‏هاى اینان روشن‏تر مى‏توان دید».

با در نظر داشت و توجّه به این نکته، که کتاب مذکور توسط مؤلّف گرانقدر از مراجع معتمد و مختلف جمع‌آورى شده، و مجموعه‏اى از نصوص را تشکیل مى‏دهد، مشکلاتى را در ترجمه فارسى با خود همراه داشت. مترجم که تلاش نهایى خود را در امر برگردانیدن این کتاب به فارسى به خرج داده است، با این همه براین باور است که شاید اشکالاتى در کارش مشهود باشد، لذا امیدوار است با دریافت انتقادها و پیشنهادهاى سالم و سازنده علماى کرام، دانشمندان و دانشجویان عزیز، در رفع این نقیصه خود تلاش نماید، و متمنّى است تا او را با ارسال نظریه‏هاى خود، در چاپ آینده کتاب مساعدت و یارى رسانید.

در پایان از عالم جلیل القدر شیخ الحدیث مولانا محمّد حسن جان، علماى همکار ایشان، و عالم سترگ ومشهور کشور شیخ الحدیث مولوى صاحب محمّد نعیم، و از برادر مجاهد محترم عبدالله «صامت» رئیس مرکز ترجمه، که متن فارسى ترجمه را با عربى آن تطبیق دادند، و از محترم شیخ محمّد یوسف عبّاس رئیس مکتب الخدمات العالمى، که همه با اصلاحات و رهنمایى‏هاى عالمانه خویش ما را در انجام این مسؤولیت بزرگ باشوق و علاقه یارى رسانیدند و از برادران هیئت مراجعه و تدقیق مرکز ترجمه، محترم قارى محمّد دین، محمّد عوض، قارى محمّد یوسف و مسؤولین کمپیوتر، برادر محترم بیشرو عزالدین «رائد»، ذبیح‏الله «مومند»، محمّد على، که از هیچ نوعى تلاش و همکارى صادقانه در تصحیح و پیشبرد کارها دریغ نکردند، و از بقیه برادرانى که در این عمل مقدّس سهیم شدند، قلباً اظهار امتنان و سپاسگزارى نموده، و از خداوند منّان براى‌شان پاداش و اجر بزرگ خواستاریم.

تا اواخر سال ۱۹۹۵ میلادى، ترجمه کتاب ادامه داشت. سال ۱۹۹۶ میلادى در حقیقت با فرجام اندوهبار امور ترجمه، آغاز گردید و کتاب از ترجمه باز ماند. دفتر ترجمه و طبع، به وسیله حکومت پاکستان بدون دلیل توقیف شد، به دلیل این که نظام حاکم تحمل هضم بار تکاپوى معنوى و اعتقادى دفتر را نداشت، اجازه فعالیت دوباره به دفتر داده نشد. تهدید نمودن کارکنان دفتر به جرم پخش و ترویج تفکر ناب اسلام از طرف رژیم آغاز شد. تعقیب و تفتیش بى‏دلیل ادامه یافت و بالاخره بعضى به زندان افکنده شدند، و بعضى از بیم جان فرارى شدند، بدین سان تسلسل ترجمه کتاب مختل شد. ولى با این همه صبر و شکیبایى و استوارى و ثبات را در راستاى تکمیل کتاب از دست ندادیم و با توکل و اعتماد کامل به مدد و کمک پروردگار، در این مسیر به پیش رفتیم، تا این که کمک و نصرت خداوند فرا رسید و مسؤول قبلى دفتر، شیخ ابوالقاسم رها گردید، و برادر مجاهد محترم عبدالله «صامت» بار دیگر از کشور مصر به پشاور تشریف آورد، و با سازمان دهى مجدد دفتر و کارها، امر چاپ و توزیع کتاب را فراهم ساخت.

در مدّت مسدود شدن دفتر، که براى جلب همکارى برادران فکر مى‏نمودم، چون خودم به عنوان یک محصل از توانایى مادى کافى در این بخش برخوردار نبودم، روزى با برادر گرانقدر و محترم الحاج حبیب الدین «عزیزى»، یکى از تاجران مشهور کشور، تماس گرفتم و موضوع را با وى در میان گذاشتم، موصوف بدون درنگ در حالى که با من شناخت قبلى هم نداشت، از عمل انجام شده قدردانى نمود، و آمادگى کاملش را در اکمال این عمل بزرگ اعلام کرد. همین بود که دفتر ترجمه‏اى را جنب مدرسه ضیاء المدارس، که مربوط به آنان است، با خریدارى همه وسایل مورد ضرورت و فراهم آوردن زمینه‏هاى لازم گشود، و ما توانستیم با کمک‏هاى فیاضانه وى و همکارى‏هاى مخلصانه و شبانه‏روزى برادرانش، به ویژه الحاج نورالدین «عزیزى»، که در واقع همیشه در خدمت قرار داشت، و با تشویق و همکارى و تعاون برادرانه‏اش در برآورده شدن این آرزو نقش حیاتى را ایفا نمود، به کار پیگیر خویش ادامه دهیم، که بر این اساس از علم دوستى و توجّه و عنایت ایشان قلباً سپاس گزارم، و از خداوند منّان براى همه آنان اجر جزیل و توفیق هر چه بیشتر در راه علم و خدمت به فرهنگ اسلامى آرزو مى‏کنم، و امیدوارم که مرکز ترجمه ضیاءالمدارس بتواند، در آینده مصدر خدمات بهترى براى کشور گردد.

بخش مراجعه و تدقیق: این مسؤولیت بزرگ و سنگین را برادر محترم مولوى محمدطاهر «عطایى» به عهده گرفت، و با تحمّل همه مشکلات رسالت اسلامى و علمى خود را به‌طور شایسته و قابل تقدیر در مراجعه و تطبیق ترجمه فارسى با اصل کتاب و تدقیق آن انجام داد، که بنده از وى قلباً سپاسگزارم، و از خداوند تبارک و تعالى برای‌شان اجر و پاداش مزید توأم با موفقیت‏هاى بیشتر در خدمت علم و اسلام مسئلت مى‏نمایم.

بخش کامپیوتر و تولید: این بخش را برادران محترم محمّد نسیم «ریحان» و نور احمد «تمکین» به عهده گرفتند، و با شوق، علاقه، اخلاص و روحى سرشار از محبّت به اسلام و خدمت در راه علم، این وظیفه مهم و ارزشمند را به پایه اکمال رسانیدند، که اگر زحمات شبانه‏روزى این دو برادر به ویژه نور احمد «تمکین» نمى‏بود، برآورده شدن این آمال به این زودى‏ها متصوّر نبود. بنده با اظهار امتنان و سپاس از ایشان از خداوند تبارک و تعالى براى‌شان اجر و پاداش بى‌پایان آرزو مى‏کنم.

از پدر گرانقدرم الحاج عبدالرحیم خان، که در یک دست سلاح مبارزه علیه کفر و الحاد و تجاوز گران روسى را حمل نمود، و با دست دیگر مرا پروراند، و در تربیت اسلامى و دینى ام لحظه‏اى فروگزار نکرد، و از مادر مهربان و عزیزم که در کنار خدمت به جهاد مقدّس و کفر شکن ملّت افغان، دوشادوش پدر در رشد و تربیت‏ام نقش اساسى ایفا نمود، و در عین ضرورت، و نیاز مندى شدید‌شان به من، اجازه دادند تا در دیار هجرت در اکمال این عمل مقدّس براى مدت چهار سال اقامت گزینم، قلباً اظهار امتنان مى‏کنم، و اذعان مى‏نمایم که اگر توجّه و عنایت آنان توأم با دعاهاى مخلصانه‌شان نمى‏بود، و خداوند براى آنان و به من توفیق عنایت نمى‏فرمود، این آرزو هرگز برآورده نمى‏شد. من در حالى که برآورده شدن این هدف را براى‌شان مبارک باد عرض مى‏کنم، از خداوند قدّوس با دست نیاز التجامندم، که پاداش و اجر آن همه صبر و شکیبایى و زحمت‏هاى فراموش ناشدنى‌شان را از طرف خود، طورى که مناسب خدایى اوست، عطا نماید.

اوضاع و حالات حاکم بر زندگى ما، بدون تردید براى نسل همین دوره قابل درک است، چون خود در کوره‏هاى آتش جنگ و استبداد روس و ایادى مزدورش و بعد در جریان فتنه درگیرى‏هاى بین خود مسلمانان زیر عناوین مختلف زندگى به سر برده‏اند، و درد آوارگى‏ها و مهاجرت‏ها و فقر و... را چه در داخل کشور و چه در کشورهاى همسایه دیده‏اند و احساس نموده‏اند، و بر همین اساس اوضاع زیستى و زندگى روزانه ما براى‏شان محسوس است، ولى شاید این حالت و اوضاع براى نسل‏هاى بعدى، اگر خدا بخواهد و تحول مثبتى به میان بیاید، قابل درک نباشد. در چنان اوضاعى بدون تردید، کار فرهنگى و علمى و حتّى درس و تعلیم به صورت پدیده‏هاى مضحک و بى‌مفهومى درآمده‏اند، و علّت هم تشتّت و بى‌ارزش شدن معیارها و ارزش‏هاى اسلامى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و فرهنگى است که اکثریت را به‌سوى بیراهه و بى‏هدفى سوق مى‏دهد، و درزهاى اجتماعى شگفت انگیزى را در میان مردم به وجود آورده است، که همه در یک کلمه به‌سوى جمع‌آورى دنیا و سرمایه در حرکت‏اند. بنا بر این تقدیر و تمجید ما از کسانى که در انجام این عمل با ما همکارى نموده‏اند، و تشویق کرده‏اند، مفهوم ویژه‏اى دارد، و همین که عدّه‏اى ما را در انجام این عمل «دیوانه» خطاب نکرده‏اند، قابل تقدیر‌اند، و من در این راستا از همسرم حمیراء «رحیمى» که از ابتداى ازدواج در چهار سال قبل تا حال شب و روزش را بدون وقفه در خدمت و انجام این رسالت اسلامى سپرى نموده اظهار امتنان مى‏کنم، و امیدوارم خداوند به ایشان نیز اجر و پاداش جزیل عطا فرماید.

بعد از انتشار جلد اوّل کتاب و مسدود شدن دفتر، که دیگر موفّق نشدیم جلدهاى بعدى را طبق وعده به چاپ برسانیم، بنابر خواهش ما از برادران دانشمند و علم دوست که نظرها و انتقادات خویش را براى ما درباره کتاب بفرستند، تا در چاپ بعدى و ترجمه جلدهاى بعدى از آن استفاده کنیم، عدّه‏اى از دوستان نظرات و پیشنهادات خوبى را براى ما ارسال داشتند، که در روشنایى آن و اندوخته‏هاى تجربه‏اى خودمان در خلال چهار سال کار بر کتاب، تغییراتى در جلد اوّل، در نوشته، اصلاح و یکنواخت سازى همه کتاب با افزودن و کاستى‏هاى لازم به عمل آوردیم، که امید است در رفع نقیصه‏هاى قبلى مثمر ثمر باشد.

و همچنان از برداران پژوهشگر و علم دوست خواهانم، که روند نقد و بررسى‏هاى سالم علمى را در بخش‏هاى مختلف متوقف نسازند، و با نقد و بررسى علمى سازنده و سالم خویش در بارور شدن سرمایه‏هاى فرهنگى و علمى نقش به سزاى خویش را ایفا نمایند، باشد تا نسل کنونى و نسل‏هاى بعدى در روشنایى و پرتو همین رهنمودهاى سازنده شما گام‌هاى متینى در راه انکشاف و ترقى علم و فرهنگ و شکوفایى ذخیره‏هاى علمى و فرهنگى بردارند. بنده متأسّفم و سوگمندانه اعلام مى‏کنم، که از سال ۱۳۷۴ ھ. ش، که جلد اوّل را براى ابراز نظرهاى شما چاپ نمودیم، و در دسترس قرار دادیم، تا کنون فقط نامه‏هاى انگشت شمارى در زمینه مطلوب براى ما ارسال شده است، که نباید چنین مى‏بود.

قبل از اختتام سخن مى‏خواهم توجّه خوانندگان عزیز را به نکات ذیل در کار ترجمه این کتاب معطوف دارم:

۱- به خاطر این که کتاب متشکل از نصوص است، در ترجمه آن‏ها نهایت احتیاط به‌کار گرفته شده، تا ترجمه کلمات و در صورت عدم امکان مفهوم آن به صورت دقیق نقل گردد.

۲- به خاطر جلوگیرى از طولانى شدن، و مُمِل واقع شدن کتاب و ترجمه، جز در مقدّمه کتاب، از نقل احادیث اجتناب شده، و طبق نقل از اصل کتاب ترجمه احادیث در میان گیومه‏ها («») درج گردیده است.

۳- در جاهاى لازم، نصّ بعضى دعاها توأم با ترجمه آن‏ها نقل و نوشته شده، و همچنین متن نامه‏هاى پیامبر صو اکثر نامه‏هاى اصحاب به خاطر پرمحتوا بودن و مفید بودن آنها نقل شده، و بعد از آن ترجمه شده‏اند.

۴- در بعضى جاهاى لازم و ضرورى، با استفاده از پاورقى که در اصل کتاب موجود است و نیز از دیگر کتب، معلومات کوتاه و شرح‏هاى لازم به خاطر فهم موضوع، در پاورقى ارائه گردیده است.

۵- به خاطر حفظ نص کتاب از خلط شدن، و مراعات اصول و موازین ترجمه، کلماتى که براى توضیح و یا فهم و تسهیل در خواندن متن کتاب از طرف مترجم اضافه گردیده، و همچنین بعضى اسم‌هایی که در پاورقى براى توضیح مطلب نقل گردیده، در داخل این علامت [] گنجانده شده است.

۶- ترجمه فارسى این کتاب چنان که ذکر شده زیر نظر شیخ الحدیث مولانا محمّد حسن جان، علماى همکار ایشان، شیخ الحدیث مولوى صاحب محمدنعیم، برادر عبدالله «صامت»، محترم مولوى صاحب محمّد طاهر «عطایى» و هیئت تدقیق مرکز ترجمه تراث اسلامى و مراجعه‏هاى مکرّر مترجم، انجام شده است.

۷- در ترجمه آیات قرآن کریم، تفسیر کابلى که ترجمه تحت اللّفظى‏اش به فارسى معتمد است، اساس قرار داده شده، و از تفاسیر و تراجم دیگر نیز استفاده گردیده، تا ترجمه سلیس و روان بیاید.

۸- به خاطر این که در کتاب بعضى اصطلاحات حدیث به کار رفته، جهت سهولت فهم آن براى عامه خوانندگان در آخرین جلد کتاب، مصطلح الحدیثى به فارسى تدوین شده است.

۹- ترجمه فارسى کتاب، از روى اصلى که توسط دارالقلم در سال ۱۴۰۶ ھ. مصادف با ۱۹۸۶م چاپ گردیده، و مراجعه و تحقیق نایف عبّاس و محمّد على دوله را نیز با خود دارد، به خاطر بعضى ویژگى‏هاى آن نظر به چاپ‏هاى دیگر، چون گذاردن عناوین در متن کتاب که در اصل هندى آن وجود ندارد و بعضى اصلاحات لازم دیگر، انتخاب گردیده است.

۱۰- بعضى شعرهاى موجود در کتاب، که ارتباط و پیوند نزدیک با عبارت کتاب داشتند، ترجمه گردیدند، و برخى دیگر آنها نقل شده و ترجمه نشده‏اند.

۱۱- مترجم در فهم معانى کلمات و جملات از اساتید گرانقدر و قاموس‏ها و کتب مختلف یارى جسته، که در آخرین جزء کتاب از آن‏ها یاد خواهیم کرد.

در پایان سخن یک بار دیگر از همه برادران و دوستانى که ما را در انجام این عمل یارى نمودند اظهار امتنان مى‏کنم و از خداوند براى‏شان اجر و پاداش خواهانم و امیدوام خداوند همه ما را در جنات فردوس با هم یکجا سازد، و از خوانندگان محترم خواهشمندیم، مترجم کتاب و برادرانى را که در این عمل مقدّس سهیم شده‏اند، از دعاى خیر خویش محروم نسازند.

به امید آن که خداوند أاین عمل ناچیز را مورد قبول قرار داده، و لغزشهایم را به فضل و کرم خود عفو نموده، و هموطنان عزیز، و دانش پژوهان گرانقدر از آن بهره‏مند شوند.

﴿رَّبَّنَا عَلَيۡكَ تَوَكَّلۡنَا وَإِلَيۡكَ أَنَبۡنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ[الممتحنة: ۴].

مجیب الرحمن "رحیمى"

پاکستان

۱۵ میزان ۱۳۷۶ ه.ش

۴ جمادى الثانى ۱۴۱۸ ﻫ.ق