مقدّمه مترجم
«اِنَّمَا الْاَعْمالُ بِالنِيّاتِ وَاِنَّما لِكذلِّ اِمْرِىٍء مَانَوى، فَمَنْ كَاَنت هِجْرتُه اِلىاللهِ وَرَسُولِهِ، فَهِجَرتُه اِلى اللهِ وَرَسُولِه، وَمَن كانَتْ هِجْرَتُه اِلى الدُّنيا يُصِيْبُها، اَوْ اِلَى اِمرَأَه يَنْكِحُهَا فَهِجْرَتُهُ اِلى مَا هَاجَرَ اِليهِ». (رواهالبخارى).
اِنَّ الحَمْدَلِلَّهِ نَحْمِدُه وَنَستَعِيْنُه وَنَستَغْفِرُه وَنَتُوْبُ اِليهِ وَنَعُوْذُ بِاللهِ مِن شُرُورِ اَنْفُسِنا وسَيِّئاتِ اَعْمَـالِنا مَن يَهْدِه الله فَلا مُضِلَّ لَه، وَمَن يُضْلِل فَلا هَادِيَ لَه، وَنَشْهَدُ اَنْ لا إله إلا الله وَحْدَهُ لا شريكَ لَه، وَنَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُه وَرَسُولُه.
نیازمندىهاى مبرم جامعه ما به فهم و درک اسلام از خلال مراجع معتمد آن، و قلت آن و کمبود چنان ذخیرههاى گرانبها و پر ارج، از جمله ضرورتهاى مشهود مىباشد. در این راستا گرچه تلاشهایی صورت گرفته، و کتابهاى مفید و ارزشمندى در دوران جهاد و قبل از آن تالیف و یا ترجمه گردیده، که تا حدّى این مشکلات را حل نموده، ولى آن هم به درجهاى نبوده که پاسخگوى همه ضرورتهاى مردم باشد. به این لحاظ به تلاشها و مجاهدتهاى وسیع و فراگیر خستگى ناپذیرى درین راه ضرورت است. تا بتوانیم در خلال آن، خلأهاى موجود، و نقیصههاى دامن گیر جامعه را، در چنین اوضاع دشوار، که در بحبوحه هجوم فرهنگى منحرف بیگانگان قرار داریم، برطرف گردانیده، و راه را براى گسترش فرهنگ اصیل اسلامى و خودى بگشاییم.
به خاطر تحقق این هدف و آرمان، مرکز ترجمه تراث اسلامى تصمیم گرفت، تا با انتخاب کتابهاى معتمد که بتوان از آنها به عنوان مرجع استفاده نمود، گامى درین مسیر بردارد. همین بود که به عنوان تلاشى براى برآورده ساختن این هدف ترجمه کتاب گرانبهاى «حیاة الصحابة» را انتخاب نمود. این کتاب، آیینه و تصویر گویایى از زندگى داعیانه و مجاهدانه پیامبر خدا ص و یاران پاک طینتش مىباشد، و در ردیف مفصّلترین و معتمدترین کتابهاى سیرت قرار دارد، و به گفته دانشمندى، انعکاس دهنده زندگى «نخستین مردانى است که در دشوارترین شرایط به محمّد صگرویدند، و در راه او از شکنجه، تبعید، از دست دادن جان، مال و خانواده و سعادت و آرامش زندگى دریغ نکردند.
و زندگىنامه، کسانى است که اگر ظهور اسلام در تاریخ به بیدارى و کمال معنوى و تمدّن و فرهنگ بشرى خدمتى بزرگ بوده است، اینان نه تنها به گردن مسلمانان بلکه به گردن بشریت و تمدّن و اخلاق بشرى حقى بزرگ دارند، و شناخت اینان نه تنها ما را در شناخت اسلام در سرچشمه زلال نخستینش کمک مىکند، بلکه سیماى راستین محمّد صرا در چشمهاى اینان روشنتر مىتوان دید».
با در نظر داشت و توجّه به این نکته، که کتاب مذکور توسط مؤلّف گرانقدر از مراجع معتمد و مختلف جمعآورى شده، و مجموعهاى از نصوص را تشکیل مىدهد، مشکلاتى را در ترجمه فارسى با خود همراه داشت. مترجم که تلاش نهایى خود را در امر برگردانیدن این کتاب به فارسى به خرج داده است، با این همه براین باور است که شاید اشکالاتى در کارش مشهود باشد، لذا امیدوار است با دریافت انتقادها و پیشنهادهاى سالم و سازنده علماى کرام، دانشمندان و دانشجویان عزیز، در رفع این نقیصه خود تلاش نماید، و متمنّى است تا او را با ارسال نظریههاى خود، در چاپ آینده کتاب مساعدت و یارى رسانید.
در پایان از عالم جلیل القدر شیخ الحدیث مولانا محمّد حسن جان، علماى همکار ایشان، و عالم سترگ ومشهور کشور شیخ الحدیث مولوى صاحب محمّد نعیم، و از برادر مجاهد محترم عبدالله «صامت» رئیس مرکز ترجمه، که متن فارسى ترجمه را با عربى آن تطبیق دادند، و از محترم شیخ محمّد یوسف عبّاس رئیس مکتب الخدمات العالمى، که همه با اصلاحات و رهنمایىهاى عالمانه خویش ما را در انجام این مسؤولیت بزرگ باشوق و علاقه یارى رسانیدند و از برادران هیئت مراجعه و تدقیق مرکز ترجمه، محترم قارى محمّد دین، محمّد عوض، قارى محمّد یوسف و مسؤولین کمپیوتر، برادر محترم بیشرو عزالدین «رائد»، ذبیحالله «مومند»، محمّد على، که از هیچ نوعى تلاش و همکارى صادقانه در تصحیح و پیشبرد کارها دریغ نکردند، و از بقیه برادرانى که در این عمل مقدّس سهیم شدند، قلباً اظهار امتنان و سپاسگزارى نموده، و از خداوند منّان براىشان پاداش و اجر بزرگ خواستاریم.
تا اواخر سال ۱۹۹۵ میلادى، ترجمه کتاب ادامه داشت. سال ۱۹۹۶ میلادى در حقیقت با فرجام اندوهبار امور ترجمه، آغاز گردید و کتاب از ترجمه باز ماند. دفتر ترجمه و طبع، به وسیله حکومت پاکستان بدون دلیل توقیف شد، به دلیل این که نظام حاکم تحمل هضم بار تکاپوى معنوى و اعتقادى دفتر را نداشت، اجازه فعالیت دوباره به دفتر داده نشد. تهدید نمودن کارکنان دفتر به جرم پخش و ترویج تفکر ناب اسلام از طرف رژیم آغاز شد. تعقیب و تفتیش بىدلیل ادامه یافت و بالاخره بعضى به زندان افکنده شدند، و بعضى از بیم جان فرارى شدند، بدین سان تسلسل ترجمه کتاب مختل شد. ولى با این همه صبر و شکیبایى و استوارى و ثبات را در راستاى تکمیل کتاب از دست ندادیم و با توکل و اعتماد کامل به مدد و کمک پروردگار، در این مسیر به پیش رفتیم، تا این که کمک و نصرت خداوند فرا رسید و مسؤول قبلى دفتر، شیخ ابوالقاسم رها گردید، و برادر مجاهد محترم عبدالله «صامت» بار دیگر از کشور مصر به پشاور تشریف آورد، و با سازمان دهى مجدد دفتر و کارها، امر چاپ و توزیع کتاب را فراهم ساخت.
در مدّت مسدود شدن دفتر، که براى جلب همکارى برادران فکر مىنمودم، چون خودم به عنوان یک محصل از توانایى مادى کافى در این بخش برخوردار نبودم، روزى با برادر گرانقدر و محترم الحاج حبیب الدین «عزیزى»، یکى از تاجران مشهور کشور، تماس گرفتم و موضوع را با وى در میان گذاشتم، موصوف بدون درنگ در حالى که با من شناخت قبلى هم نداشت، از عمل انجام شده قدردانى نمود، و آمادگى کاملش را در اکمال این عمل بزرگ اعلام کرد. همین بود که دفتر ترجمهاى را جنب مدرسه ضیاء المدارس، که مربوط به آنان است، با خریدارى همه وسایل مورد ضرورت و فراهم آوردن زمینههاى لازم گشود، و ما توانستیم با کمکهاى فیاضانه وى و همکارىهاى مخلصانه و شبانهروزى برادرانش، به ویژه الحاج نورالدین «عزیزى»، که در واقع همیشه در خدمت قرار داشت، و با تشویق و همکارى و تعاون برادرانهاش در برآورده شدن این آرزو نقش حیاتى را ایفا نمود، به کار پیگیر خویش ادامه دهیم، که بر این اساس از علم دوستى و توجّه و عنایت ایشان قلباً سپاس گزارم، و از خداوند منّان براى همه آنان اجر جزیل و توفیق هر چه بیشتر در راه علم و خدمت به فرهنگ اسلامى آرزو مىکنم، و امیدوارم که مرکز ترجمه ضیاءالمدارس بتواند، در آینده مصدر خدمات بهترى براى کشور گردد.
بخش مراجعه و تدقیق: این مسؤولیت بزرگ و سنگین را برادر محترم مولوى محمدطاهر «عطایى» به عهده گرفت، و با تحمّل همه مشکلات رسالت اسلامى و علمى خود را بهطور شایسته و قابل تقدیر در مراجعه و تطبیق ترجمه فارسى با اصل کتاب و تدقیق آن انجام داد، که بنده از وى قلباً سپاسگزارم، و از خداوند تبارک و تعالى برایشان اجر و پاداش مزید توأم با موفقیتهاى بیشتر در خدمت علم و اسلام مسئلت مىنمایم.
بخش کامپیوتر و تولید: این بخش را برادران محترم محمّد نسیم «ریحان» و نور احمد «تمکین» به عهده گرفتند، و با شوق، علاقه، اخلاص و روحى سرشار از محبّت به اسلام و خدمت در راه علم، این وظیفه مهم و ارزشمند را به پایه اکمال رسانیدند، که اگر زحمات شبانهروزى این دو برادر به ویژه نور احمد «تمکین» نمىبود، برآورده شدن این آمال به این زودىها متصوّر نبود. بنده با اظهار امتنان و سپاس از ایشان از خداوند تبارک و تعالى براىشان اجر و پاداش بىپایان آرزو مىکنم.
از پدر گرانقدرم الحاج عبدالرحیم خان، که در یک دست سلاح مبارزه علیه کفر و الحاد و تجاوز گران روسى را حمل نمود، و با دست دیگر مرا پروراند، و در تربیت اسلامى و دینى ام لحظهاى فروگزار نکرد، و از مادر مهربان و عزیزم که در کنار خدمت به جهاد مقدّس و کفر شکن ملّت افغان، دوشادوش پدر در رشد و تربیتام نقش اساسى ایفا نمود، و در عین ضرورت، و نیاز مندى شدیدشان به من، اجازه دادند تا در دیار هجرت در اکمال این عمل مقدّس براى مدت چهار سال اقامت گزینم، قلباً اظهار امتنان مىکنم، و اذعان مىنمایم که اگر توجّه و عنایت آنان توأم با دعاهاى مخلصانهشان نمىبود، و خداوند براى آنان و به من توفیق عنایت نمىفرمود، این آرزو هرگز برآورده نمىشد. من در حالى که برآورده شدن این هدف را براىشان مبارک باد عرض مىکنم، از خداوند قدّوس با دست نیاز التجامندم، که پاداش و اجر آن همه صبر و شکیبایى و زحمتهاى فراموش ناشدنىشان را از طرف خود، طورى که مناسب خدایى اوست، عطا نماید.
اوضاع و حالات حاکم بر زندگى ما، بدون تردید براى نسل همین دوره قابل درک است، چون خود در کورههاى آتش جنگ و استبداد روس و ایادى مزدورش و بعد در جریان فتنه درگیرىهاى بین خود مسلمانان زیر عناوین مختلف زندگى به سر بردهاند، و درد آوارگىها و مهاجرتها و فقر و... را چه در داخل کشور و چه در کشورهاى همسایه دیدهاند و احساس نمودهاند، و بر همین اساس اوضاع زیستى و زندگى روزانه ما براىشان محسوس است، ولى شاید این حالت و اوضاع براى نسلهاى بعدى، اگر خدا بخواهد و تحول مثبتى به میان بیاید، قابل درک نباشد. در چنان اوضاعى بدون تردید، کار فرهنگى و علمى و حتّى درس و تعلیم به صورت پدیدههاى مضحک و بىمفهومى درآمدهاند، و علّت هم تشتّت و بىارزش شدن معیارها و ارزشهاى اسلامى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و فرهنگى است که اکثریت را بهسوى بیراهه و بىهدفى سوق مىدهد، و درزهاى اجتماعى شگفت انگیزى را در میان مردم به وجود آورده است، که همه در یک کلمه بهسوى جمعآورى دنیا و سرمایه در حرکتاند. بنا بر این تقدیر و تمجید ما از کسانى که در انجام این عمل با ما همکارى نمودهاند، و تشویق کردهاند، مفهوم ویژهاى دارد، و همین که عدّهاى ما را در انجام این عمل «دیوانه» خطاب نکردهاند، قابل تقدیراند، و من در این راستا از همسرم حمیراء «رحیمى» که از ابتداى ازدواج در چهار سال قبل تا حال شب و روزش را بدون وقفه در خدمت و انجام این رسالت اسلامى سپرى نموده اظهار امتنان مىکنم، و امیدوارم خداوند به ایشان نیز اجر و پاداش جزیل عطا فرماید.
بعد از انتشار جلد اوّل کتاب و مسدود شدن دفتر، که دیگر موفّق نشدیم جلدهاى بعدى را طبق وعده به چاپ برسانیم، بنابر خواهش ما از برادران دانشمند و علم دوست که نظرها و انتقادات خویش را براى ما درباره کتاب بفرستند، تا در چاپ بعدى و ترجمه جلدهاى بعدى از آن استفاده کنیم، عدّهاى از دوستان نظرات و پیشنهادات خوبى را براى ما ارسال داشتند، که در روشنایى آن و اندوختههاى تجربهاى خودمان در خلال چهار سال کار بر کتاب، تغییراتى در جلد اوّل، در نوشته، اصلاح و یکنواخت سازى همه کتاب با افزودن و کاستىهاى لازم به عمل آوردیم، که امید است در رفع نقیصههاى قبلى مثمر ثمر باشد.
و همچنان از برداران پژوهشگر و علم دوست خواهانم، که روند نقد و بررسىهاى سالم علمى را در بخشهاى مختلف متوقف نسازند، و با نقد و بررسى علمى سازنده و سالم خویش در بارور شدن سرمایههاى فرهنگى و علمى نقش به سزاى خویش را ایفا نمایند، باشد تا نسل کنونى و نسلهاى بعدى در روشنایى و پرتو همین رهنمودهاى سازنده شما گامهاى متینى در راه انکشاف و ترقى علم و فرهنگ و شکوفایى ذخیرههاى علمى و فرهنگى بردارند. بنده متأسّفم و سوگمندانه اعلام مىکنم، که از سال ۱۳۷۴ ھ. ش، که جلد اوّل را براى ابراز نظرهاى شما چاپ نمودیم، و در دسترس قرار دادیم، تا کنون فقط نامههاى انگشت شمارى در زمینه مطلوب براى ما ارسال شده است، که نباید چنین مىبود.
قبل از اختتام سخن مىخواهم توجّه خوانندگان عزیز را به نکات ذیل در کار ترجمه این کتاب معطوف دارم:
۱- به خاطر این که کتاب متشکل از نصوص است، در ترجمه آنها نهایت احتیاط بهکار گرفته شده، تا ترجمه کلمات و در صورت عدم امکان مفهوم آن به صورت دقیق نقل گردد.
۲- به خاطر جلوگیرى از طولانى شدن، و مُمِل واقع شدن کتاب و ترجمه، جز در مقدّمه کتاب، از نقل احادیث اجتناب شده، و طبق نقل از اصل کتاب ترجمه احادیث در میان گیومهها («») درج گردیده است.
۳- در جاهاى لازم، نصّ بعضى دعاها توأم با ترجمه آنها نقل و نوشته شده، و همچنین متن نامههاى پیامبر صو اکثر نامههاى اصحاب به خاطر پرمحتوا بودن و مفید بودن آنها نقل شده، و بعد از آن ترجمه شدهاند.
۴- در بعضى جاهاى لازم و ضرورى، با استفاده از پاورقى که در اصل کتاب موجود است و نیز از دیگر کتب، معلومات کوتاه و شرحهاى لازم به خاطر فهم موضوع، در پاورقى ارائه گردیده است.
۵- به خاطر حفظ نص کتاب از خلط شدن، و مراعات اصول و موازین ترجمه، کلماتى که براى توضیح و یا فهم و تسهیل در خواندن متن کتاب از طرف مترجم اضافه گردیده، و همچنین بعضى اسمهایی که در پاورقى براى توضیح مطلب نقل گردیده، در داخل این علامت [] گنجانده شده است.
۶- ترجمه فارسى این کتاب چنان که ذکر شده زیر نظر شیخ الحدیث مولانا محمّد حسن جان، علماى همکار ایشان، شیخ الحدیث مولوى صاحب محمدنعیم، برادر عبدالله «صامت»، محترم مولوى صاحب محمّد طاهر «عطایى» و هیئت تدقیق مرکز ترجمه تراث اسلامى و مراجعههاى مکرّر مترجم، انجام شده است.
۷- در ترجمه آیات قرآن کریم، تفسیر کابلى که ترجمه تحت اللّفظىاش به فارسى معتمد است، اساس قرار داده شده، و از تفاسیر و تراجم دیگر نیز استفاده گردیده، تا ترجمه سلیس و روان بیاید.
۸- به خاطر این که در کتاب بعضى اصطلاحات حدیث به کار رفته، جهت سهولت فهم آن براى عامه خوانندگان در آخرین جلد کتاب، مصطلح الحدیثى به فارسى تدوین شده است.
۹- ترجمه فارسى کتاب، از روى اصلى که توسط دارالقلم در سال ۱۴۰۶ ھ. مصادف با ۱۹۸۶م چاپ گردیده، و مراجعه و تحقیق نایف عبّاس و محمّد على دوله را نیز با خود دارد، به خاطر بعضى ویژگىهاى آن نظر به چاپهاى دیگر، چون گذاردن عناوین در متن کتاب که در اصل هندى آن وجود ندارد و بعضى اصلاحات لازم دیگر، انتخاب گردیده است.
۱۰- بعضى شعرهاى موجود در کتاب، که ارتباط و پیوند نزدیک با عبارت کتاب داشتند، ترجمه گردیدند، و برخى دیگر آنها نقل شده و ترجمه نشدهاند.
۱۱- مترجم در فهم معانى کلمات و جملات از اساتید گرانقدر و قاموسها و کتب مختلف یارى جسته، که در آخرین جزء کتاب از آنها یاد خواهیم کرد.
در پایان سخن یک بار دیگر از همه برادران و دوستانى که ما را در انجام این عمل یارى نمودند اظهار امتنان مىکنم و از خداوند براىشان اجر و پاداش خواهانم و امیدوام خداوند همه ما را در جنات فردوس با هم یکجا سازد، و از خوانندگان محترم خواهشمندیم، مترجم کتاب و برادرانى را که در این عمل مقدّس سهیم شدهاند، از دعاى خیر خویش محروم نسازند.
به امید آن که خداوند أاین عمل ناچیز را مورد قبول قرار داده، و لغزشهایم را به فضل و کرم خود عفو نموده، و هموطنان عزیز، و دانش پژوهان گرانقدر از آن بهرهمند شوند.
﴿رَّبَّنَا عَلَيۡكَ تَوَكَّلۡنَا وَإِلَيۡكَ أَنَبۡنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ﴾[الممتحنة: ۴].
مجیب الرحمن "رحیمى"
پاکستان
۱۵ میزان ۱۳۷۶ ه.ش
۴ جمادى الثانى ۱۴۱۸ ﻫ.ق