دعوت نمودن سلمان فارسى در روز قصر سفید مدت سه روز
ابونعیم در الحلیه (۱۸۹/۱) از ابوالبخترى روایت نموده که: ارتشى از ارتشهاى مسلمانان که رهبرى آن را سلمان فارسى به عهده داشت، قصرى از قصرهاى فارس را محاصره نمودند. ارتشیان عرض کردند: اى ابوعبدالله، آیا برایشان هجوم نیاوریم؟ سلمان پاسخ داد: مرا بگذارید، تا آنها را چنان که از پیامبر خدا صشنیدم که دعوتشان مىنمود، دعوت کنم. سلمان در دعوت خود براى اهل آن قصر گفت: من مردى فارسى از شما هستم، آیا عربها را نمىبینید که از من اطاعت مىکنند، اگر اسلام آوردید، همان چیزى که براى ماست براى شما نیز هست، و همان چیزى که بر ماست، بر شما نیز مىباشد، و اگر امتناع ورزیدید، و دینتان را رها نکردید، ما شما را بر دینتان مىگذاریم، ولى به دستهایتان در حالى که ذلیل مىباشید، جزیه بپردازید، - مىگوید: به زبان فارسى به آنها گفت، و شما در آن حالت ناستودنى مىباشید - و اگر از این هم ابا ورزیدید، در آن صورت همراهتان دست به جنگ خواهیم برد. پاسخ دادند: ما از کسانى که ایمان بیاورد، نیستیم. و نه هم جزیه مىدهیم، ولى همراهتان مىجنگیم. گفتند: اى ابوعبدالله، آیا اکنون بر آنها حمله نکنیم؟ پاسخ داد: نه، به این صورت آنها را سه روز به طرف همین چیز دعوت نمود. بعد از آن گفت: اکنون بر آنها حمله کنید، و مسلمانان بر آنها حمله آوردند. راوى مىگوید: و آنها همان قلعه را فتح کردند. این را همچنان احمد در مسند خود و حاکم در المستدرک، چنان که در نصب الرایه (۳۷۸/۴) آمده، به معناى آن روایت نمودهاند، و در آن آمده: چون روز چهارم فرارسید، براى مردم دستور داد، و آنها آن قلعه را فتح نمودند. این را ابن ابى شیبه چنان که در الکنز (۲۹۸/۲) آمده، روایت کرده. و همچنان ابن جریر (۱۷۳/۴) از ابوالبخترى روایت نموده، که گفت: فرمانده مسلمانان سلمان فارسى بود، و مسلمانان وى را دعوت دهنده اهل فارس گردانیده بودند. عطیه مىگوید: او را براى دعوت نمودن اهل بهر سیر (ده ارد شیر) امیر ساخته بودند، و همچنان او را در روز قصر سفید امیر مقرر نمودند، و او آنها را سه روز دعوت نمود و حدیث را در دعوت نمودن سلمان به معناى آنچه گذشت ذکر نموده.