نامه پیامبر صبه اسقف ابوحارث
«بِسمِاللهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ. مِنْ مُحَمَّدِ النَّبِيّ لِلْاُسْقُف اَبي الْحَارِث، وَاُسَاقِفَه نَجْران، وَكَهَنَتِهِم وَرُهْبَانِهِم، وَكُلَّ مَا تَحْتَ أَيْدِيْهم مِنْ قَلِيْلٍ وَكَثِيْر: جَوَاراللهِ وَرَسُوْلِهِ، لاَ يُغَيَّرُ اُسْقُفٌ مُنْ اُسْقُفَتِه وَلَاَ رَاهِبٌ مِنْ رُهْبَانِيَتِهِ وَلَا كَاهِنٌ مِنْ كَهَانَتِهِ، وَلَا يُغَيِّرُ حَقَ مِنْ حُقُوْقِهِمْ، وَلَا سُلْطَانِهِم وَلَا مَا كَانُوا عَلَيْهِ مِنْ ذلِكَ. جَوَاَراللهِ وَرَسُوْلِهِ اَبدًا مَا اَصْلَحُوا وَنَصَحُوا عَلَيْهِمْ غَيْرَ مُبْتَلِيْن بِظُلِمِ وَلَا ظَالِمِيْن».
«به نام خداى بخشاینده مهربان. از محمّد نبى براى اسقف ابوحارث، اسقفان نجران، کاهنان آنجا، رهبانهایشان و هر کم و زیادى که در زیر دستهاى آنها است: اینها در پناه خدا و رسول وىاند، هیچ اسقفى از اسقفیت خود، و راهبى از رهبانیت خود، و کاهنى از کهانت خود، معزول نمى شود، و نه هم حقى از حقوقشان تغییر داده مىشود، و نه هم قدرتمندىشان و چیزى که آنها از آن بهرهمند بودند. اینها همیشه در پناه خدا و پیامبر وىاند، تا وقتى که اصلاح کردند و نصیحت نمودند، بدون این که به ظلم مبتلا شوند و یا ظلم روا دارند» [۲۳۶].
و نامه را مغیره بن شعبه نوشته بود. آنچه در البدایه (۵۵/۵) بود پایان یافت.
[۲۳۶] ضعیف. بیهقی در «الدلائل» (۵/۳۸۵: ۳۹۱) در سند آن چند ناشناخته وجود دارند.