حیات صحابه – جلد اول

فهرست کتاب

دعوت نمودن طفیل از پدر و همسرش و اسلام آوردن آنها

دعوت نمودن طفیل از پدر و همسرش و اسلام آوردن آنها

هنگامى که پایین رفتم، پدرم - که مرد بزرگ سالى بود - نزدم آمد، گفتم: اى پدر از من دور شو، چون نه تو از من هستى، و نه من از تو. پرسید: چرا اى فرزندم؟ گفتم: اسلام آورده‏ام، و پیرو دین محمّد صشده‏ام، پدرم پاسخ داد: دین من نیز همان دین توست، بعد از آن غسل نمود و لباس‏هاى خود را پاک ساخت، بعد از آن آمد و من اسلام را به وى عرضه نمودم و اسلام آورد. طفیل مى‏گوید: پس از آن همسرم آمد، به او گفتم: از من دور شو، من از تو نیستم وتو از من نیستى، پرسید: پدر و مادرم فدایت این چرا؟ مى‏گوید گفتم: اسلام در میان من وتو جدایى افکنده است. او اسلام آورد، و دوس را نیز به‌سوى اسلام دعوت نمودم، ولى آنها بر من تأخیر کردند.