حیات صحابه – جلد اول

فهرست کتاب

وفات:

وفات:

علّامه محمّد یوسف، پس از یک سال از برگشت حج، مسافرت طولانى را در ۱۰ شوال ۱۳۸۴ ھ.ق، مصادف با ۱۲ فوریه ۱۹۶۵م شروع نمود. او در این مسافرت از همه شهرهاى بزرگ پاکستان و بنگلادش دیدن به عمل آورد، و در اجتماعات بى‌نظیرى از توده‏هاى مردم صحبت نمود، که این صحبت‏هاى مستمر و بلاوقفه باعث تب و سرفه برایش گردید، ولى علّامه در ضمن تکلیف و مریضى به اداى واجب خود ادامه داد. در پایان وى در یک مجلس در "لاهور" قبل از بازگشتش به هند بیانیه‏اى ایراد نمود، که پس از آن به شدّت مریض اش افزوده شد، و درد و تکلیف بر وى فشار آورد. مردم با شتاب و عجله، بعد از دگرگونى وضع سلامتى‏اش خواستند او را به مقرّش انتقال دهند، ولى قبل از رسیدن به آنجا بیهوش گردید، و شب را توأم با درد و تکلیف مریضى خود سپرى نمود. در روز بعد از آن - که روز جمعه بود - به بیمارستان انتقال داده شد، ولى قبل از رسیدن به آنجا، به رحمت الهى، و جوار حق پیوست، و طائر روحش به‌سوى جنان رحمان پرواز کرد«انا للَّه وانا الیه راجعون».

وى قبل از درگذشت خود این کلمات را زمزمه مى‏نمود: «لا اله الا الله، اِلحمدُلله الذى اَنْجَزَ وَعْدَه، لااله الاالله مُحَمّدً رَّسُولُ الله، الله اكبر،الله اكبر، الحمدللَّهِ الَّذِى اَنْجَزَ وَعْدَه، وَ نَصَرَ عَبْدَه، وَ هَزَمَ الاحْزابَ وَحْدَه، لا شَىْ‏ءَ قَبْلَهُ وَ لا شى‏ءَ بَعْدَه، لا شى‏ءَ قَبله و لا شى‏ءَ بعده». ترجمه: «معبودى جز خدا نیست، ستایش خدایى راست که وعده خود را عملى نمود. معبودى جز خدا نیست، و محمّد صرسول خداست. خدا بزرگ است، خدا بزرگ است. ستایش خدایى راست که وعده خود را عملى ساخت، و بنده‏اش را کامیاب گردانید، و احزاب را خود به تنهایى شکست داد. نه چیزى قبل از وى است، و نه چیزى بعد از وى، نه چیزى قبل از وى است، و نه چیزى بعد از وى». و در لحظات جان دادن به جان آفرین کلمه طیبه و بقیه دعاهاى مأثور را تکرار مى‏کرد.

رسیدن به بیمارستان، پس از درگذشت وى در خلال راه بود، و پزشکان تلاش زیادى به خرج دادند، امّا نتیجه‏اى نداشت. خبر درگذشت آن جناب عالیمقام به سرعت در میان توده‏هاى مردم، و در سراسر کشور پخش گردید. غم و اندوه بر فضاى شهر و دیار کشور سایه افکند. همین بود که در لاهور دو مرتبه بر وى نماز جنازه خوانده شد، و سپس جسد مبارکش با هواپیما به دهلى منتقل گردید، و در حدود هفتاد هزار مسلمان به امامت شیخ محمّد زکریا در نظام‏الدین، هنگام طلوع آفتاب بر وى نماز خواندند و در جانب غربى آرامگاه پدرش محمّد الیاس در نظام‏الدین دهلى دفن خاک گردید.