حیات صحابه – جلد اول

فهرست کتاب

پیامبر صو دعوت نمودن یک اعرابى در حالت سفر

پیامبر صو دعوت نمودن یک اعرابى در حالت سفر

حاکم ابو عبدالله نیشابورى از ابن عمر بروایت نموده که گفت: ما در یک سفر با پیامبر صهمراه بودیم که اعرابیى از پیش روى ما آمد، چون به پیامبرصنزدیک شد، پیامبر خدا صاز وى پرسید: «کجا مى‏روى؟» گفت: به طرف اهل و دیار خود، پیامبر صگفت: «آیا خواهان چیز بهتر و نیکویى هستى؟» اعرابى پرسید: آن چیست؟ پیامبر صفرمود: «گواهى بده که معبودى جز خداى واحد و لا شریک وجود ندارد، و محمّد بنده و پیامبر اوست». اعرابى گفت: آیا بر صدق گفته تو هیچ شاهدى وجود دارد؟ پیامبر صفرمود: (آرى) «این درخت». به این صورت پیامبر خدا صآن درخت را که در کنار درّه‏اى قرار داشت طلب نمود، درخت درحالى که زمین را پاره مى‏کرد به طرف پیامبر صروى آورد [۱۶۹]تا این که در پیش رویش ایستاد، و پیامبر صسه مرتبه از آن شهادت و گواهى خواست، آن درخت گواهى داد که او در گفته خود صادق است. و بعد به همانجا که روییده بود برگشت، اعرابى به قوم خود برگشته گفت: اگر قومم از من اطاعت و پیروى نمودند آنها را برایت مى‏آورم، و اگر این طور ننمودند، خودم برگشته و با تو خواهم بود. این اسناد یک اسناد جید است، ولى آنها این را روایت ننموده‏اند، و نه هم امام احمد این را روایت کرده است، این چنین در البدایه (۱۲۵/۶) آمده. هیثمى (۲۹۲/۸) مى‏گوید: این حدیث را طبرانى روایت نموده [۱۷۰]، و رجال وى رجال صحیح‌اند، ابویعلى و بزار نیز این را روایت کرده‏اند.

[۱۶۹] ضعیف. عبدالله بن احمد در زیاداتش بر مسند احمد (۴/۷۴). در سندش ابن سعد العرجی وجود دارد که مجهول است. همینگونه هیثمی در «المجمع» می‌گوید. (۶/۵۸). [۱۷۰] صحیح. ابویعلی (۵۶۶۲) و بیهقی در «الدلائل» (۶/۱۴،۱۵) و ابن حبان (۶۵۰۵ – احسان) و طبرانی در «الکبیر» (۳۵۸۲). نگا: «معجزات النبی» تالیف حافظ ابن کثیر، انتشارات دارغد الجدید.