پیامبر صو دعوت نمودن یک اعرابى در حالت سفر
حاکم ابو عبدالله نیشابورى از ابن عمر بروایت نموده که گفت: ما در یک سفر با پیامبر صهمراه بودیم که اعرابیى از پیش روى ما آمد، چون به پیامبرصنزدیک شد، پیامبر خدا صاز وى پرسید: «کجا مىروى؟» گفت: به طرف اهل و دیار خود، پیامبر صگفت: «آیا خواهان چیز بهتر و نیکویى هستى؟» اعرابى پرسید: آن چیست؟ پیامبر صفرمود: «گواهى بده که معبودى جز خداى واحد و لا شریک وجود ندارد، و محمّد بنده و پیامبر اوست». اعرابى گفت: آیا بر صدق گفته تو هیچ شاهدى وجود دارد؟ پیامبر صفرمود: (آرى) «این درخت». به این صورت پیامبر خدا صآن درخت را که در کنار درّهاى قرار داشت طلب نمود، درخت درحالى که زمین را پاره مىکرد به طرف پیامبر صروى آورد [۱۶۹]تا این که در پیش رویش ایستاد، و پیامبر صسه مرتبه از آن شهادت و گواهى خواست، آن درخت گواهى داد که او در گفته خود صادق است. و بعد به همانجا که روییده بود برگشت، اعرابى به قوم خود برگشته گفت: اگر قومم از من اطاعت و پیروى نمودند آنها را برایت مىآورم، و اگر این طور ننمودند، خودم برگشته و با تو خواهم بود. این اسناد یک اسناد جید است، ولى آنها این را روایت ننمودهاند، و نه هم امام احمد این را روایت کرده است، این چنین در البدایه (۱۲۵/۶) آمده. هیثمى (۲۹۲/۸) مىگوید: این حدیث را طبرانى روایت نموده [۱۷۰]، و رجال وى رجال صحیحاند، ابویعلى و بزار نیز این را روایت کردهاند.
[۱۶۹] ضعیف. عبدالله بن احمد در زیاداتش بر مسند احمد (۴/۷۴). در سندش ابن سعد العرجی وجود دارد که مجهول است. همینگونه هیثمی در «المجمع» میگوید. (۶/۵۸). [۱۷۰] صحیح. ابویعلی (۵۶۶۲) و بیهقی در «الدلائل» (۶/۱۴،۱۵) و ابن حبان (۶۵۰۵ – احسان) و طبرانی در «الکبیر» (۳۵۸۲). نگا: «معجزات النبی» تالیف حافظ ابن کثیر، انتشارات دارغد الجدید.