رؤیاى عمرو درباره مبعوث شدن پیامبر ص
رویانى و ابن عساکر از عمروبن مره جهنى سروایت نمودهاند که گفت: در گروهى از قوم مان در جاهلیت به خاطر اداى حج بیرون رفتیم، در خواب در حالى که در مکه بودم نور درخشندهاى را دیدم که از کعبه بلند شد، حتى کوه یثرب و اشعر جهینه [۳۰۱]را برایم روشن گردانید، و از میان نور صدایى را شنیدم که مىگفت: تاریکى برچیده شد و روشنى درخشید و گسترش یافت، و خاتم الانبیاء مبعوث شد. بعد از آن روشنى دیگرى برایم پیدا شد، حتى در همین روشنایى قصرهاى حیره، و مدائن را دیدم، و صدایى را از نور شنیدم که مىگفت: اسلام ظهور نمود، و بتها شکسته شد، و ارحام وصل گردید، از خواب با ترس و هراس بیدار شدم، و به قومم گفتم: به خدا سوگند، در این قریه قریش حادثه جدیدى رخ دادنى است، و آنها را از آنچه در خواب دیده بودم خبر دادم.
[۳۰۱] نام کوهى است از قبیله جهینه در نزدیک بحر.