حیات صحابه – جلد اول

فهرست کتاب

پیامبر صو هدایت دادن به امیر "سَرِیه" براى دعوت

پیامبر صو هدایت دادن به امیر "سَرِیه" براى دعوت

ابوداود در (ص۳۵۸) که لفظ حدیث نیز مربوط وى است،و مسلم (۸۲/۲) و ابن ماجه (ص۲۱۰) و بیهقى (۱۸۹/۴) از بُرَیدَه سروایت نموده‏اند: که گفت: هنگامى پیامبر صکسى را به سمت امیر سریه و یا لشکرى مى‏فرستاد او را به ترس از خداوند أدر نفس خودش، و به خیر و نیکویى در ارتباط به مسلمانان، سفارش کرده مى‏گفت: «هنگامى که با دشمنت از کفّار برخوردى آنها را به قبول یکى ازین سه چیز دعوت کن، و چون هر یکى از این سه چیز را از تو پذیرفتند، آن را از ایشان بپذیر و دست از آنها باز دار. آنها را به اسلام دعوت کن، اگر جواب مثبت داده و آن را قبول نمودند، تو هم آن را از ایشان به‏پذیر و از آنها دست بردار. بعد آنها را به برگشت از منزل خودشان به طرف منزل مهاجرین فراخوان و براى‌شان بفهمان که اگر این عمل را انجام دادند براى آنها همان امتیازى است که براى مهاجرین مى‏باشد، و بر آنها همان چیزى مى‏باشد که بر مهاجرین است. اگر ازین کار اجتناب ورزیده، و جاى خود را انتخاب کردند، آگاه‌شان ساز که مانند مسلمانان بادیه نشین مى‏باشند، و همان حکم خداوند بر آنها جارى مى‏شود که بر مؤمنان جارى بود، و در فى‏ء و غنیمت حصه و نصیبى نخواهند داشت مگر این که همراه مسلمانان جهاد نمایند. اگر از اسلام آوردن ابا ورزیدند، آنها را به دادن جزیه فراخوان. اگر این خواست را قبول نمودند، از ایشان پذیرفته و از قتال‌شان دست بازدار. اگر این را هم ردنموده و از قبول آن سرباز زدند، آن گاه ازخداوند مدد خواسته و با ایشان به جنگ. و اگر اهل قلعه‏اى را محاصره نمودى، و از تو خواستند تا آنها را بر حکم خدا پایین کنى، این کار را نکن، چون شما نمى‏دانید که خداوند درباره ایشان چه حکم مى‏کند، ولیکن، آنها را به حکم خود همراه‌شان معامله کنید، و بعد درباره ایشان هر تصمیمى را که خواستید اتخاذ نمایید» [۱۷۵]. ترمذى مى‏گوید: حدیث بریده حدیث حسن و صحیح است.

و این حدیث را همچنان احمد، شافعى، دارمى، طحاوى، ابن حبان، ابن الجارود، و ابن ابى شیبه و غیر ایشان، چنان که در کنز العمال (۲۹۷/۲) آمده، روایت کرده‏اند.

[۱۷۵] مسلم (۱۷۳۱)، ابوداود (۲۶۱۲) و ابن ماجه (۲۸۵۸).