وفات خدیجهل
دو یا سه ماه پس از وفات ابوطالب (بنا بر اختلاف دو قول) مادر مؤمنان خدیجۀ کبری درگذشت. وفات او در سال دهم بعثت و در سن شصت و پنج سالگی، اتفاق افتاد.
رسول خدا جدر آن وقت پنجاه سال داشت. [۱٩٧]
خدیجه، یکی از نعمتهای بزرگ خدا بود که به رسول خدا ج، ارزانی شده بود؛ وی یک ربع قرن، آن حضرت جرا همراهی کرد و در سختیها و گرفتاریها، همدم ایشان بود؛ در سختترین شرایط پیامبر اکرم جرا یاری کرد و در مسیر دعوت، آن حضرت جرا تنها نگذاشت، بلکه این خدیجه بود که در سختیهای طاقت فرسای دعوت و مبارزه در کنار پیامبر جایستادگی کرد و جان و مالش را در طبق اخلاص نهاد.
پیامبر فرمود: «خدیجه هنگامی به من ایمان آورد که مردم به من کفر ورزیدند و مرا زمانی تصدیق کرد که مردم مرا تکذیب کردند و اموالش را زمانی در اختیار من گذاشت که مردم، مرا محروم نمودند؛ خداوند از او به من فرزندانی عنایت کرد و از سایر همسرانم، به من فرزندی نداد». [۱٩۸]
در حدیثی صحیح از ابوهریرهسروایت شده که جبرئیل÷نزد پیامبر جآمد و گفت: ای پیامبر! این خدیجه است که دارد میآید؛ ظرفی در دست دارد که در آنان خورش یا غذا یا نوشیدنی است. وقتی که آمد، از طرف خدا به او سلام برسان و به او بشارت بده که خداوند، در بهشت خانهای از مرواید برای او ساخته است که در آن اندوه و نگرانی نیست». [۱٩٩]
[۱٩٧] ابن جوزی در التلقیح، ص ٧، به وفات خدیجهل در رمضان سال دهم بعثت تصریح کرده است، همچنین منصورپوری در رحمة للعالمین (۲/۱۶۴) [۱٩۸] روایت امام احمد در المسند(۶/۱۱۸) [۱٩٩] صحیح بخاری، باب تزویج النبی جخدیجة و فضلها (۱/۵۳٩).