حرکت مسلمانان به سوی مکه
مسلمانان به طرف مکه حرکت نمودند و هنگامی که به ذی الحلیفه رسیدند، شترهای مخصوص قربانی را قلاده و نشانه گذاری کردند و برای عمره، احرام بستند. پیشاپیش، جاسوسی از قبیله خزاعه را مأمور کردند که اخبار قریش را به ایشان برساند. وقتی به عسفان رسیدند، جاسوس ایشان خبر آورد که کعب بن لؤی، احابیش را علیه شما بسیج کرده و جمعیت زیادی را برای جنگ با شما تدارک دیدهاند تا شما را از زیارت کعبه باز دارند. پیامبر جبا یارانش مشورت نمود و گفت: اگر مناسب میبینید به خانه و فرزندان این جماعت که به یاری آنان رفتهاند حمله کنیم و اینها را به اسارت بگیریم تا اگر سرجایشان بنشینند، شکست خورده و غمگین باشند و در غیر این صورت، به مثابه گردنی خواهند بود که خدا، آن را قطع کرده است یا میخواهید همچنان به قصد خانه خدا برویم و با هرکس که مانع ما شود، بجنگیم؟ ابوبکر فرمود: خداوند و رسولش داناترند؛ ما به نیت عمره آمدهایم نه برای جنگ؛ اما هرکس مزاحم عبادت ما بشود، با او میجنگیم. پیامبر جفرمود: پس حرکت کنید و همه به راه افتادند.