جنگ بدر به روایت قرآن
درباره مسایل جنگ بدر، سوره انفال نازل شد. درحقیقت این سوره، بیانیهای است الهی – اگر این تعبیر درست باشد- که با همه بیانههای شاهان و رهبران سیاسی جهان پس از پیروزی، متفاوت است.
در این سوره خداوند، ابتدا توجه مسلمانان را به این نکته جلب کرد که همچنان برخی از نارساییهای اخلاقی دوره جاهلیت د رآنان وجود دارد تا سعی کنند خود را ازاین نارساییها پیراسته سازند و به تزکیه و درجات کامل روحی و اخلاقی آراسته شوند.
سپس خداوند، از یاریها و کمکهای غیبی خودش برای مسلمانان سخن به میان میآورد و به آنها گوشزد میکند که مبادا به شجاعت و قهرمانی و قدرت بازویشان مغرور شوند. بدین سان تصویری از قلبهای متکبران و سرکشان را ازنظرشان میگذراند تا به خدا تکیه و توکل کنند و از او و پیامبرش پیروی و اطاعت نمایند. آنگاه خداوند اهداف و برنامههای پسندیدهای را بیان میکند که پیامبر جبه خاطر آنها وارد چنین جنگ خونین و وحشتناکی شده بود و به مسلمانان صفات و اخلاقی را آموزش میدهد که در جنگها موجب پیروزی و موفقیت میشود و سپس مشرکان و منافقان و یهودیان و اسیران این جنگ را مخاطب قرار میهد و به آنها پندهای جالبی میدهد تا بلکه تسلیم حق و حقیقت شوند و خود را به حق و حقیقت ملزم بدانند.
دوباره مسلمانان را مخاطب قرارمی دهد و اصول و مبانی مسأله غنایم جنگی را تبیین میکند و آنگاه برای مسلمانان قوانین و برنامههای جنگ و صلح را برحسب نیاز وقت و در آن مرحله از دعوت اسلامی که مسلمانان نیازمند دانستن احکام جنگ و صلح بودند، تبیین وتشریع میکند تا جنگهای اسلامی از جنگهای دوره جاهلیت، متمایز و مشخص گردد و مسلمانان از نظر اخلاقی، ارزشها و نمونههای اخلاقی بر دیگران برتری یابند و به دنیا بفهمانند که اسلام صرفاً مجموعهای از قوانین نظری و تئوری نیست؛ بلکه دینی است که مردم را بر اساس اصول و مبانی دعوت خود، آموزش عملی میدهد.
سپس قسمتی از قوانین حکومت اسلامی را بیان میکند که در آن فرق بین مسلمانان ساکن در داخل سرزمین اسلامی و مسلمانان مقیم در خارج سرزمین اسلامی تبیین میگردد.
در سال دوم هجری روزه ماه مبارک رمضان فرض شد و فطریه آن نیز فرض گردید و خداوند، نصابهای مختلف زکات را نیز برای مسلمانان معین کرد. وجوب زکات فطره و بیان نصاب زکاتهای دیگر، به منظور کاستن بارهای سنگینی بود که بر دوش مهاجرین پناهنده به مدینه قرار داشت. زیرا آنان، مستمند و بینوا بودند و توان تأمین نیازهایشان را نداشتند.
یکی از زیباترین مناسبتها، این بود که مسلمانان، نخستین عید را درطول حیات اسلامی خود جشن میگرفتند؛ جالب اینکه این عید در شوال سال دوم هجری با پیروزی بدر، متقارن شده بود. خداوند، تاج عزت را بر سر مسلمانان نهاد. این عید سعید، چه مناظر به یادماندنی و دل انگیزی داشت. مسلمانان از خانههایشان با فریادهای بلند الله اکبر و لا اله الا الله و الحمدلله به طرف عیدگاه رفتند و عید فطر را جشن گرفتند. دلهایشان سرشار از رغبت و اشتیاق به خداو عشق و آرزو به رحمت و رضوان الهی بود. باید هم اینگونه میبود؛ چراکه خداوند، به آنها نعمتهای فراوانی داده و آنها را با نصرت و پشتیبانی خویش، تأیید کرده بود. خدای متعال، به آنان خاطر نشان ساخت:
﴿وَٱذۡكُرُوٓاْ إِذۡ أَنتُمۡ قَلِيلٞ مُّسۡتَضۡعَفُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ تَخَافُونَ أَن يَتَخَطَّفَكُمُ ٱلنَّاسُ فََٔاوَىٰكُمۡ وَأَيَّدَكُم بِنَصۡرِهِۦ وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٢٦﴾[الأنفال: ۲۶].
یعنی: «(ای مومنان!) به یاد آورید هنگامی را که شما، گروه اندک و ضعیفی در سرزمین مکه بودید و میترسیدید که مردم، شما را بربایند، ولی خدا شما را در سرزمین مدینه پناه و مأوا داد و با یاری خود، شما را (در جنگ بدر، پیروز کرد و) نیرو بخشید وغنائم پاکیزهای بهره شما نمود تا سپاسگزاری نمایید».