مردم گروه گروه، به دین خدا میگروند
همان طور که گفتیم فتح مکه جنگ سرنوشت سازی بود که برای همیشه بت پرستی را از جزیره العرب برچید. در پرتو این جنگ، عربها، حق را از باطل باز شناختند و شک و شبههها، از بین رفت و در پذیرش اسلام از همدیگر سبقت گرفتند. عمرو بن سلمه گوید: ما، کنار چشمه آبی که محل رفت و آمد مردم بود، زندگی میکردیم؛ کاروانها پیوسته از آن جا رفت و آمد میکردند و ما از آنها سؤال میکردیم: چه خبر؟! چه خبر؟! این مرد –پیامبر- کیست و چه میگوید؟ در پاسخ میگفتند: این مرد، تصور میکند که فرستاده خداوند است و به او وحی میشود و میگوید: خداوند به من چنین وحی کرده است؛ من حرفهایی را که میگفتند، چنان حفظ میکردم که گویا در قلبم نقش بسته است. عربها، اسلام آوردن را به فتح مکه موکول کرده بودند و میگفتند: او را با قوم و قبیلهاش واگذارید؛ اگر پیروز شد، پیامبر راستین است.آن گاه که مکه فتح شد، هر قبیله برای مسلمان شدن، شتاب میکرد. پدرم، پیش از قوم و قبیلهاش به ملاقات پیامبر جرفت و مسلمان شد و گفت: سوگند به خدا که از نزد پیامبری راستین به نزد شما آمدم که میفرمود: نماز بخوانید و وقت هر نماز را به ما یاد داد. و میگفت: هرگاه وقت نماز فرا رسد، باید یک نفر از شما اذان بگوید و هرکس از شمابیشتر قرآن میداند، پیشنماز شما شود. [۶۱۲]
این حدیث بیانگر میزان تأثیر فتح مکه و دگرگونی شرایط و نیرومندی اسلام و تعیین موقعیت اعراب و تسلیم شدنشان در برابر دین خداست! این آثار، پس از جنگ تبوک، دو چندان شد؛ به همین خاطر میبینیم که نمایندگان قبایل گروه گروه و پیاپی در سال نهم و دهم هجری وارد مدینه میشدند و اسلام میآوردند. چنانچه سپاهیان اسلام در فتح مکه ۱۰۰۰۰ نفر بودندو آمار سپاه اسلام در جنگ تبوک به ۳۰۰۰۰ نفر رسید که همچون سیل موج میزد! بدین ترتیب در مدت زمانی کمتر از یک سال، سپاهیان اسلام سه برابر شده بودند؛ سپس در حجه الوداع دریایی از مردان مسلمان را میبینیم که تعدادشان را ۱۰۰ هزار تا ۱۴۴ هزار نفر گفتهاند و در آن روز پیرامون رسول خدا جموج میزدند. و ندای لبیک، تکبیر، تسبیح و تحمید مسلمانان در هر سو طنین انداز بود و سرزمین حجاز را به لرزه درآورده بود.
[۶۱۲] نگا: صحیح بخاری (۲/۶۱۵، ۶۱۶).