انگیزه این غزوه:
بعد از این که رسول خدا جاز ناحیه قویترین جناح احزاب، یعنی قریش آسوده خاطر شد و از جانب آنان، احساس امنیت نمود، تصمیم گرفت با دو جناح دیگر یعنی یهودیان و قبایل نجد، تسویه حساب کند تا امنیت و صلح کاملا استقرار یابد و آرامش، بر منطقه حاکم شود و مسلمانان از درگیریهای خونین پیاپی فراغت یابند و بتوانند دین خدا را تبلیغ کنند و مردم را به سمت آن دعوت دهند. از آنجا که خیبر لانه دسیسهها و کارشکنیها و مرکز برنامه ریزیهای نظامی علیه پیامبر جو پایگاه تحریکات و شعله ور نمودن جنگها علیه ایشان بود، شایسته بود که مسلمانان پیش از هر اقدامی، این پایگاه را از بین ببرند. زیرا اهل خیبر بودند که احزاب را بر ضد رسول خدا جمتحد نمودند و بنی قریظه را نیز تحریک کردند؛ همچنین اهل خیبر بودند که با منافقین –ستون پنجم دشمن در جامعه اسلامی- و نیز با جناح سوم احزاب یعنی قبیله غطفان و بادیه نشینان، ارتباط تنگاتنگی برقرار نمودند و خودشان را برای رویایی مستقیم با مسلمانان آماده کردند و مصایب و رنجهای زیادی به مسلمانان رساندند و حتی برای ترور پیامبر جدسیسه چیدند.
برای رویارویی با چنین اقداماتی بود که مسلمانان مجبور شدند، مأموریتهایی نظامی تدارک ببینند و سران این نیرنگبازان از قبیل سلام بن ابی الحقیق و اسیر بن زرام را از بین بردند. قطعا وظیفه دینی مسلمانان در برابر این یهودیان، فراتر و بیشتر از این بود و تنها عاملی که پرداختن به این وظیفه را به تأخیر انداخت، وجود دشمنی نیرومند و سرسختتر در برابر اسلام به نام قریش بود. با پایان یافتن جبهه نبرد با قریش، شرایط برای حسابرسی این تبهکاران فراهم گردید و روز تسویه حساب با آنها فرا رسید.