سیرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

عزیمت پیامبر جاز مکه به سوی حنین

عزیمت پیامبر جاز مکه به سوی حنین

در روز دوشنبه ششم شوال سال هشتم هجری، رسول خدا جمکه را به قصد حنین ترک گفت؛ این روز، نوزدهمین روز ورود پیامبر جبه مکه بود. در این روز جمعیت سپاه پیامبر جدوازده هزار نفر بود که ده هزار نفر از مدینه و اطرافش آمده بودند و دو هزار نفر از مکه به آن‌ها پیوستند که اکثریت آنان تازه مسلمان شده بودند. پیامبر جاز صفوان بن امیه صد زره و اسلحه به عاریت گرفت و بر مکه عتاب بن اسید را به عنوان جانشین تعیین کرد. پاسی از شب گذشته بود که سوارکاری نمایان شد و نزد رسول خدا جآمد و گفت: من بر قله فلان کوه رفتم و دیدم که هوازن، یکپارچه با خانه و اموال و چارپایان خود، در حنین، جمع شده‌اند. رسول خدا جتبسمی کرد و گفت: ان شاء الله آن‌ها غنائم مسلمانان خواهند بود. در آن شب انس بن ابی مرثد غنوی داوطلبانه حراست و نگهبانی اردوگاه را بر عهده گرفت. [۵۸٩]

در راه حنین، مردم به درخت سدر بزرگ و سرسبزی برخوردند که به آن «ذات انواط» می‌گفتند. عرب‌ها، اسلحه‌هایشان را به این درخت آویزان می‌کردند و در پای آن درخت، قربانی و اعتکاف می‌نمودند. برخی از سپاهیان گفتند: ای رسول خدا! برای ما ذات انواطی قرار بده همانطور که کافران ذات انواط دارند. پیامبر جتکبیر گفت و فرمود: «سوگند به ذاتی که جان محمد جدر دست اوست، شما حرفی گفتید که در گذشته قوم موسی گفته بودند: برای ما الهی قرار بده مانند خدای آن‌ها! و موسی گفت: شما قومی جهالت پیشه هستید!؟ این، راه و رسم پیشینیان است و شما راه و رسم گذشتگانتان را دنبال می‌کنید»!

برخی از افراد سپاه به خاطر کثرت جمعیت، مغرورانه می‌گفتند: امروز هرگز مغلوب نخواهیم شد!؟ این سخن بر رسول خدا جگران آمد.

[۵۸٩] نگا: سنن ابی داود (۲/۱۰)