آثار معنویت در جامعه
با این حکمت و تدبیر بودکه رسول خدا جبنیان جامعه را ترسیم کرد و پایههای جامعه نو را استوار نمود که نشانههای ظاهری آن، بیانگر میزان اثرگذاری معارف و مفاهیمی است که اصحاب فرزانه رسول خدا جدر پرتو مصاحبت با آن حضرت، از آن برخوردار شدند. پیامبر جبا تعهد و احساس مسئولیت، آنان را با تعالیم اسلام آشنا میکرد و مشغول تربیت و تزکیه فرد فرد جامعه نوپایش بود و آنان را به خوبیهای اخلاق تشویق میکرد و به آداب دوستی و برادری و بزرگواری و شرافت و عبادت و اطاعت خدا آراسته میساخت.
شخصی از آن حضرت جپرسید: کدام اسلام بهتر است؟ فرمود: «اینکه گرسنگان را غذا بدهی و به همه چه بشناسی و چه نشناسی، سلام کنی». [۳۱۰]
عبدالله بن سلامسمیگوید: وقتی پیامبر جبه مدینه آمد، نزدش رفتم و به دقت به چهرهاش نگریستم؛ یقین کردم که این چهره، چهره یک انسان دروغگو نیست و اولین چیزی که از او شنیدم، این بود که فرمود: «ای مردم! فرهنگ سلام کردن به یکدیگر را ترویج دهید و به گرسنگان غذا بدهید و پیوند خویشاوندی را برقرار کنید و شب هنگام در حالی که مردم به خواب میروند، نماز بخوانید و اگر چنین کنید به سلامتی، وارد بهشت خواهید شد». [۳۱۱]
و میفرمود: «کسی که همسایهاش از شرش در امان نباشد، داخل بهشت نخواهد شد». [۳۱۲]
و نیز میگفت: «مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبانش آسوده باشند». [۳۱۳]
و میفرمود: « فرد، ایمان ندارد تا اینکه آنچه برای خود میپسندد، برای دیگران نیز بپسندد». [۳۱۴]
و میگفت: «مؤمنان، همانند یک شخص هستند؛ اگر چشمش به درد آید، تمام بدنش دردناک و بی قرار میگردد و اگر سرش به دردآید، تمام اندام او به درد میآیند». [۳۱۵]
و میگفت: « مؤمن، همانند اجزای ساختمان است که بعضی، بعضی دیگر را محکم میسازد». [۳۱۶]
و میفرمود: «نسبت به یکدیگر بغض و حسد نداشته باشید و بایکدیگر اختلاف و دشمنی نورزید و برای خدا بندگانی باشید که برادر یکدیگرند و برای هیچ مسلمانی روا نیست که بیشتر از سه روز از برادرش دوری گزیند». [۳۱٧]
و میفرمود: «مسلمان، برادر مسلمان است؛ به او ظلم روا نمیدارد و او را تسلیم دشمن نمیکند و هر کس، در پی رفع نیاز برادر مسلمانش باشد، خداوند، حاجتش را برآورده خواهد کرد و هر کس، مشکلی از مشکلات برادر مسلمانش را حل کند، خداوند در قیامت یکی از مشکلاتش را بر طرف خواهد کرد و هر کس، عیب مؤمنی را بپوشاند، خداوند عیوبش را در روز قیامت خواهد پوشاند». [۳۱۸]
و میفرمود: « با ساکنان زمین مهربان باشید تا آنکه در آسمان است، بر شما رحم کند». [۳۱٩]
و میفرمود: «مسلمان نیست کسی که سیر میخورد و همسایهاش در مجاورت او، گرسنه است». [۳۲۰]
و میفرمود: «دشنام دادن مؤمن فسق است و جنگیدن با او کفر». [۳۲۱]
آن حضرت جکنار زدن خار و خاشاک و سایر اشیاء آزار دهنده را از سر راه مردم، صدقه بشمار آورده و آن را شعبهای از شعبههای ایمان دانسته است. [۳۲۲]
رسو ل خدا جمسلمانان را به انفاق در راه خدا تشویق میکرد و از خوبیهای انفاق چیزهایی میگفت که قلبها را به حرکت در میآورد و میگفت: «صدقه دادن، خطاها و گناهان را چنان از بین میبرد که آب، آتش را خاموش میکند». [۳۲۳]
و میفرمود: «هر مسلمانی که مسلمان برهنه و بی لباس را، جامهای بپوشاند، خداوند، از لباسهای سبز و زیبای بهشتی بر او خواهد پوشاند و هرمسلمانی که مسلمان گرسنهای را غذا بدهد، خداوند او را از میوههای بهشتی خواهد خورانید و هرمسلمانی که مسلمان تشنهای راسیراب کند، خداوند، او را از شراب پاک و خالص بهشتی، خواهد نوشانید». [۳۲۴]
و میفرمود: «از آتش جهنم دوری کنید اگر چه با نصف خرمایی باشد و اگر این را هم نیافتید با گفتن کلمهای خوب و نیکو صدقه بدهید.» [۳۲۵]
همچنین رسول اکرم جیارانش را شدیداً از گدایی کردن باز میداشت و همواره خوبیهای قناعت و شکیبایی را به آنان یادآوری و گوشزد میکرد و گدایی را تیرگی و خراشیدگی و بی نوری چهره گدا و بی آبرویی سائل، عنوان مینمود، [۳۲۶]مگر آنکه واقعاً از روی ناچاری باشد.
درباره اینگونه مسائل آن گونه با یارانش سخن میگفت که در مورد عبادات و دیگر خوبیها و پاداش و ثواب الهی صحبت مینمود.
آن حضرت جپیوسته یارانش را با وحیی که از آسمان نازل میشد، پیوند میداد و وحی را برایشان میخواند وآنان نیز با یکدیگر تلاوت میکردند وبدین سان ارتباط با وحی، آنان را متوجه حقوق دعوت اسلامی و پیروی از رسالت آن حضرت جمیکرد و به خوبی میزان مسئولیتشان را روشن میساخت و فهم و درک و اندیشه شان را رشد میداد.
بدین ترتیب پیامبر جسطح معنویات آنها را بالا برد و به آنان بهترین توشه و ارزش درونی را بخشید تا جایی که نمونههای بی نظیری شدند که پس از پیامبران، به اوج کمال بشری رسیدند.
عبدالله بن مسعودسمیگفت: «هرکس میخواهد روشی نیکو اختیار کند، باید از کسانی که مردهاند (یعنی از صحابه) پیروی کند؛ زیرا زندگان از فتنهها در امان نیستند. آنها، (یاران محمد ج) بهترینهای این امت و از همه بهتر بودند و قلبهای پاکتری داشتند؛ بی تکلفتر از همه زندگی میکردند و خداوند، آنان را برای همراهی پیامبرش و اجرای احکامش برگزید. بنابراین برتری مقامشان را فراموش نکنید و قدرشان را بدانید و از آنان پیروی کنید و راهشان را در پیش بگیرید و تا میتوانید در اخلاق و رفتار از آنها پیروی نمایید؛ زیرا آنان، بر هدایت و راه مستقیم بودند». [۳۲٧]
وانگهی پیامبر جکه پیشوای بزرگ آنان بود، صفات معنوی و ظاهریی داشت و دارای کمالاتی از موهبتهای الهی و فضائل و بزرگی و خوبیهای اخلاق و ارزشهایی بودکه قلبها را به خودش جذب میکرد و همه را جان نثار خویش مینمود؛ لذا همین که سخنی میگفت، صحابه، سر تا پا گوش میشدند و به سخنانش گوش فرا میدادند و به هر کاری که آنها را راهنمایی میکرد، در عمل به آن از یکدیگر سبقت میگرفتند.
آری! بدین سان پیامبر جتوانست درمدینه، جامعه جدیدی بسازد که بهترین و شریفترین جامعهای است که در تاریخ بشر، یافت میشود.
پیامبر جبرای مشکلات جامعه، راهکارهایی ارائه داد که بشریت در آن مقطع زمان، نفس راحتی کشید؛ این در حالی بود که انسانیت، قبل از ظهور اسلام در سیاه چالهای زمان فرو رفته و راهش را در تاریکیها گم کرده بود.
با این رهنمودها، عناصر و ارکان جامعه جدید شکل گرفت و به اوج کمال رسید و در برابر تندبادهای منحرف کننده، ایستادگی کرد و مسیر تاریخ را تغییر داد.
[۳۱۰] صحیح البخاری(۱/۶، ٩) [۳۱۱] روایت ترمذی و ابن ماجه و دارمی نگا: مشکاة المصابیح ۱/۱۶۸). [۳۱۲] مسلم و مشکاة المصابیح (۲/۴۲۲). [۳۱۳] بخاری (۱/۶). [۳۱۴] بخاری (۱/۶). [۳۱۵] مسلم و مشکاة (۲/۴۲۲) [۳۱۶] متفق علیه ؛ مشکاة المصابیح ۲/۴۲۲ ؛ صحیح البخاری (۲/۸٩۰). [۳۱٧] بخاری،حدیث شماره (۶۰٧۶) [۳۱۸] متفق علیه؛ مشکاة المصابیح (۲/۴۲۲) [۳۱٩] بیهقی در شعب الایمان روایت کرده، مشکاة( ۲/۴۲۲) [۳۲۰] این حدیث در صحیح مسلم و بخاری روایت شده، مشکاه ۱/۱۲، ۱۶٧ [۳۲۱] بخاری ۲/۸٩۳ [۳۲۲] این حدیث در صحیح مسلم و بخاری روایت شده، مشکاة ۱/۱۲، ۱۶٧. [۳۲۳] احمد، ترمذی، ابن ماجه، مشکاة المصابیح (۱/۱۴) [۳۲۴] سنن ابی داوود، جامع ترمذی (۴/۵۴۶، حدیث ۲۴۴٩) و مشکاة المصابیح (۱/۱۶٩). [۳۲۵] بخاری ۱/۱٩۰ و ۲/۸٩۰ [۳۲۶] ابوداوود و ترمذی و ابن ماجه و دارمی و مشکاة ۱/۱۶۳ [۳۲٧] نگا: مشکاة المصابیح (۱/۳۲)