اوضاع اخلاقی
بی شک در میان عربهای جاهلیت قبل از اسلام، پستیها و زشتیها و کارهایی رواج داشت که از نظر عقلی غیر قابل قبول و زشت و ناپسند هستند و وجدان سالم، نمیتواند آنها را بپذیرد. با این حال در بین آنها اخلاق نیکو و پسنیدهای نیز وجود داشت که کاملاً با سرشت آدمی سازگار است. از این رو وجود خلق و خویهای پسندیده توأم با کارهای زشت و ناپسند، انسان را به شگفت وا میدارد. بخشی از خویهای پسندیده آنها عبارتند از:
۱- سخاوت: عربها در باب سخاوت از یکدیگر سبقت میگرفتند و به سخاوت افتخار مینمودند تا جایی که نصف اشعار آنها در این مورد سروده شده است؛ آنان در اشعارشان، سخاوتمند را ستوده و بخیل را نکوهش میکردند.
اگر در شدت گرسنگی و سرما مهمانی برای یک عرب میآمد که چیزی جز شتری که با آن تمام زندگی خود وخانوادهاش را اداره میکرد، نداشت، از روی سخاوت و مهمان نوازی، شترش را برای مهمان میکشت.
یکی دیگر از کارهایی که جوانمردی عربها را ثابت میکند، این است که گاهی به خاطر جلوگیری از جنگ و خونریزی، دیهها و تاوانهای بسیار بزرگ و سنگین را خود به دوش میکشیدند تا از نسل کشی جلوگیری کنند و یکدیگر را در این زمینه میستودند و رؤسا، در این مواقع بر رؤسای دیگر قبایل فخر میکردند.
از دیگر آثار جوانمردیشان، این است که به خوردن شراب افتخار میکردند، نه از آن جهت که نوشیدن شراب، صلاحیت افتخار دارد، بلکه بدین خاطر که باده نوشی، راهی به جوانمردی و سخاوت بود و انفاق مال را در نظر آسان مینمود!
به همین دلیل به تاک انگور، «کرم» میگفتند که معنایش جود و سخاوت است و شرب انگور را «بنت الکرم» یعنی دختر انگور مینامیدند.
اگر به اشعار دوران جاهلیت، نظری بیفکنیم، میبینیم که باده گساری و مسایل جانبی آن، بخش زیای از اشعار را به خود اختصاص داده است. چنانچه عنتره بن شداد عبسی، در معلقه خود، چنین سروده است:
ولقد شربت من المدامة بعد ما
ركد الهواجر بالمشوف المعلم
بـزجاجـة صفــراء ذات أسـرة
قـرنت بازهر بالشمال مقــدم
فاذا شـربت فإننــي مستهلـك
مـالي وعرضي وافر لم يكلم
وإذا صحوت فما أقصر عن ندي
وكما علمت شمائلي وتكرمي
ترجمه: «چون از گرمای نیمروز کاسته شد، با پرداخت دینارهای نشاندار، شراب فراوان نوشیدم؛ در جامی بلورین شراب نوشیدم که دارای خطوط برجسته بود؛ با دست چپ از ساغری که تابان و سر به مهر بود؛ در آن هنگام، ثروتم را بی حساب، به این و آن میدادم و البته ثروتم، آنقدر زیاد است که با این همه سخاوت و بخشش، کم نمیشود. وقتی به خود ایم، باز هم از بخشش و سخاوت دست نمیکشم و خودت از سخاوت و اخلاق من، باخبری».
یکی از پیامدهای سخاوتشان، این بود که آنها را به قماربازی وا میداشت؛ زیرا آنان، قماربازی را یکی از راههای سخاوت میپنداشتند و از سود قمار، به بینوایان کمک میکردند و یا سهم افزوده برندگان را به مساکین میدادند. به همین سبب، قرآن، از همان آغاز و بکلی، قمار و شراب را حرام نکرد؛ بلکه فرمود: «گناهِ قمار و شراب، از فایده شان بیشتر است». [۶۵]
۲- از دیگر عادات و اخلاق پسندیده عربهای جاهلیت، این بود که به عهد و پیمانشان وفا میکردند؛ آنها، وفای به عهد را دین و عقیدهای میدانستند که سخت به آن پایبند بودند و حتی به خاطر وفای به عهد، کشته شدن فرزندان و ویران شدن خانههایشان، برایشان مسئلهای نبود؛ برای شناختن این حقیقت داستانهای هانی بن مسعود شیبانی، سموأل بن عادیا و حاجب بن زراره تمیمی را مطالعه نمایید.
۳- از دیگر اخلاق نیکوی آنها عزت نفس و خودداری از پذیرفتن ذلت و خواری و ظلم و ظالم بود؛ نتیجهاش، اینکه در برابر دشمن شجاع و غیور بودند و خیلی زود واکنش نشان میدادند. عربها از کلمهای که از آن بوی ذلت و خواری و پستی، به مشام میرسید، چنان متنفر بودند که به مجرد شنیدن آن دست به شمشیر برده و از جنگ باکی نداشتند؛ بدین سان بی پروا در این راه قربانی میشدند و درگیریهای خونینی به راه میانداختند.
۴- یکی دیگر از عادات جالب و پسندیده شان، این بود که وقتی برای انجام کار خیری، تصمیم میگرفتند، هیچکس و هیچ چیز جلودارشان نبود؛ بلکه جانشان را در اینگونه راهها به خطر میانداختند.
۵- آرامش و بردباری از دیگر صفات پسندیدۀ آنها بود و افراد بردبار و حلیم را میستودند؛ البته به خاطر عزتی که نسبت به خودشان قائل بودند که برخاسته از نهایت شجاعت و جسارت آنها بود؛ لذا خیلی سریع اقدام به جنگ مینمودند.
۶- از دیگر خوبیهای اعراب، ساده زیستن و صحرانشینی و عدم گرفتاری به دام تمدن و فرهنگ تشریفاتی و نیرنگهایش بود که نتایج آن، راستی و امانتداری و تنفر از نیرنگ، فریب و خیانت است.
بدین ترتیب میبینیم که این اخلاق گرانمایه به همراه موقعیت جغرافیایی جزیره العرب نسبت به سایر مناطق جهان، سبب برگزیده شدن عربها برای بدوش کشیدن مشکلات و سختیها و رهبری امت انسانی و جامعه بشری شده است.
گرچه رفتار و فرهنگ یادشده گاهی منجر به شر و بدی میشد و حوادث ناگوار و دردناکی را پدید میآورد، اما درکل، گرانبها و باارزش و قابل تقدیر بود؛ چراکه پس از اندکی اصلاح میتوانست تمام منافع اجتماعی بشری را تأمین نماید و این، همان کاری است که اسلام، انجام داد و با اصلاح فرهنگ عربها، بهترین تمدن را ساخت.
می توان گفت: پس از وفای به عهد و پیمان، عزت نفس و قاطعیت در تصمیم گیری و وفاداری به عهد و سوگند، ارزشمندترین ویژگی اخلاقی عربها بوده است. زیرا تنها با نیروی اراده و وفاداری به آرمانها میتوان، به ریشه کنی فساد و رذالت پرداخت و نظامی خوب و عادلانه، برپا نمود. عربها، ویژگیهای پسندیده دیگری نیز داشتهاند که ما، به موارد یادشده، بسنده میکنیم.
[۶۵] ر.ک: سوره بقره: ۲۱٩.