سیرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

رأی ناجوانمردانه دارالندوه مبنی بر قتل پیامبر

رأی ناجوانمردانه دارالندوه مبنی بر قتل پیامبر

پس از آنکه تمام اعضای پارلمان جمع شدند، هرکس طرح و پیشنهادی داد و سخن به درازا کشید. ابوالاسود گفت: او را از میان خود بیرون می‌نماییم و از دیارمان تبعید می‌کنیم؛ وقتی از اینجا رفت، دیگر برای ما مهم نیست که کجا برود و چه بکند. به هر حال از شر او راحت می‌شویم و برنامه هایمان رونق پیدا می‌کند و اتحاد و الفت گذشته ما برقرار می‌گردد.

پیرمرد نجدی گفت: نه! به خدا سوگند، این، فکر درستی نیست. مگر شیرینی گفتار و بیان شیوایش را نمی‌بینید؟ مگر نمی‌دانید که چگونه با آنچه آورده، دل مردم را بدست می‌آورد و بر آن‌ها چیره می‌شود؟! به خدا سوگند! اگر چنین کنید، امنیت ندارید؛ زیرا او به میان هر یک از قبایل عرب که برود، با گفتار و بیانش بر آن‌ها مسلط می‌شود و همگی از او پیروی می‌کنند! آنگاه به سوی شما می‌آیند و شما را در خانه هایتان نابود می‌کنند؛ آن وقت هر کاری که بخواهند، انجام می‌دهند. به هرحال به فکر چاره‌ای غیر از این باشید.

ابوالبختری گفت: او را به زنجیر بکشید و زندانی کنید و درب را بر روی او ببندید تا بمیرد. همانطور که شاعرانی چون زهیر و نابغه، زندانی شدند و مردند.

پیرمرد نجدی گفت: نه! به خدا سوگند این هم رأی درستی نیست؛ به خدا سوگند اگر چنان که می‌گویید، او را زندانی کنید، موضوع از پشت درب‌های بسته به اطلاع یارانش می‌رسد و شک نداریم که بر شما یورش می‌آوردند واو را از دست شما، رها می‌کنند و بعد هم با شما می‌جنگند و شما را مغلوب می‌سازند. چاره‌ای بیندیشید که این، رأی درستی نیست.

پس از آنکه این دو نقشه مورد قبول قرار نگرفت، پیشنهاد دیگری ارائه شد که همگی، آن را پذیرفتند و تصویب کردند.

ابوجهل بن هشام بزرگترین جنایتکار مکه، گفت: من درمورد او چاره‌ای اندیشیده‌ام که سوگند به خدا گمان نمی‌کنم چاره‌ای غیر از این داشته باشیم. گفتند: ای ابوالحکم! بگو آن چیست؟

گفت: پیشنهاد می‌کنم که از هر قبیله، جوانی چابک و نیک نژاد برگزینیم و به دست هر یک شمشیر برنده‌ای بدهیم. آن وقت همگی به یکباره به او حمله کنند و او را بکشند تا از شر او راحت شویم. زیرا در این صورت خون او میان همه قبایل تقسیم می‌شود و فرزندان عبدمناف را یارای جنگ با همه قبایل نیست؛ در نتیجه به گرفتن خونبهای او راضی می‌شوند و ما نیز خونبهای او را می‌پردازیم.

پیرمرد نجدی گفت: بهترین پیشنهاد، همین است که این مرد می‌گوید.

بالاخره پارلمان مکه، این رأی جنایتکارانه را تصویب کرد و نمایندگان قریش درحالی به خانه‌هایشان بازگشتند که برای اجرای فوری این پیشنهاد مصمم بودند. [۲۶۳]

[۲۶۳] ابن هشام ۱/۴۸۰ تا ۴۸۲.