جستجوی شهدا و رسیدگی به مجروحین
پس از بازگشت مشرکان، مسلمانان فرصت پیدا کردند تا در صدد جستجوی شهدا و رسیدگی به مجروحان برآیند. زید بن ثابتسگوید: رسول خدا جمرا به جستجوی سعد بن ربیع جفرستاد و به من گفت: اگراو را زنده یافتی، سلامم را به او برسان و بگو: پیامبر جمرا فرستاده تا ببینم در چه حالی؟ زیدسمیگوید: در بین کشتهها میگشتم که او را نیمه جان پیدا کردم و هفتاد ضربه تیر و شمشیر و سرنیزه به بدنش اصابت کرده بود؛ گفتم: ای سعد! پیامبر خدا جتو را سلام میرساند و میگوید: حالت چطور است؟ سعدسگفت: سلامم را به رسول خدا جبرسان و بگو: یارسول الله! بوی بهشت را احساس میکنم و به انصار بگو: به اندازه چشم برهم زدنی از حمایت رسول خدا غافل نشوید که در این حالت اگر کسی به آن بزرگوار سوء قصدی کند، شما هیچگونه عذری در پیشگاه خداوند، ندارید. سعدسهمان لحظه جان داد. [۴۱۸]
یکی دیگر از زخمیها - اصیرم عمرو بن ثابت – بود؛ در حالی او را دیدندکه اندکی رمق به تن داشت. این فرد، کسی است که هرچه قبلاً میگفتند: مسلمان شو، قبول نمیکرد. گفتند: این، اصیرم است. او که منکر اسلام بود؛ پس چرا به اینجا آمده است؟!
سپس از او پرسیدند: به چه منظور به جنگ آمده ای؟ آیا به خاطر دفاع از قبیله ات آمدهای یا به خاطر تمایل به اسلام؟
گفت: البته به خاطر اسلام و همان دم جان باخت.
جریان را به رسول خدا جگفتند، رسو ل خدا جفرمود: «هومن اهل الجنة»یعنی: «او، بهشتی است».
ابو هریرهسمیگوید: (اصیرم) یک رکعت نماز هم نخوانده بود. [۴۱٩]
یکی دیگر از زخمیها قزمان بود. او در جنگ احد در کنار مسلمانان جنگید و میگویند: هفت یا هشت نفر از مشرکان را کشت.
مسلمانان که دیدند قزمان، جراحت زیادی برداشته است، او را به دار بنی ظفر بردند و برای تبریک و تهنیت، نزد او میرفتند.
گفت: به خدا سوگند فقط بری دفاع از شرافت قوم و قبیلهام جنگیدم.
چون درد زخمها بر او فشار آورد، تیری بیرون آورد و رگ گلویش را برید و خودکشی کرد.. پیشتر رسول خدا جدرباره قزمان گفته بود: «هومن أهل النار»یعنی: «او دوزخی است». آری! این است سرانجام کسانی که در دفاع از قبیله و ملیت و میهن و یا در راهی غیر از راه خدا و اعتلای اسلام، بجنگند؛ هرچند که زیر لوای اسلام و در لشکر پیامبر جو درکنار صحابه کارزار کنند.
یکی از یهودیان بنی ثعلبه نیز در میان کشته شدگان بود؛ وی به قومش گفته بود: ای یهودیان! به خدا سوگند به خوبی میدانید که یاری محمد بر شما لازم است؟!
گفتند: امروز شنبه است؛ مخیریق، گفت: امیدوارم شنبه دیگری نداشته باشید و سپس شمشیر برداشت و لباس جنگی پوشید و به یاری رسول خدا شتافت.
وی، خطاب به نزدیکانش گفت: اگر من در جنگ کشته شدم، تمام اموالم از آن پیغمبر اسلام جاست تا هر گونه که خواست، به مصرف برساند. آنگاه رهسپار احد شد و جنگید و کشته شد.
پیامبر جدربارهاش فرمود: «مخیریق، بهترین مرد یهود است». [سیره ابن هشام (۲/۸۸)].
[۴۱۸] زادالمعاد (۲/٩۶). [۴۱٩] زادالمعاد (۲/٩۴)، سیرة ابن هشام (۲/٩۰)