آمدن جعفر بن ابی طالب و اشعریان
در اثنای این غزوه پسر عموی پیامبر ججعفر بن ابی طالب و ابو موسی اشعری به اتفاق یارانشان از یمن آمدند. ابوموسیسمیگوید: در یمن بودیم که خبر عزیمت پیامبر جبه سوی خیبر، به ما رسید؛ بنابراین من و دو برادرم با بیش از ۵۰ نفر از افراد قبیلهام به قصد پیوستن به پیامبر جحرکت کردیم و بر کشتی سوار شدیم؛ کشتی، ما را به حبشه و نزد نجاشی برد. در آنجا با جعفر و یارانش ملاقات کردیم. جعفر به ما گفت: پیامبر جما را فرستاده و دستور داده که در این جا بمانیم؛ شما نیز با ما بمانید. ابو موسیسمیگوید: ما نیز با آنها آنجا ماندیم تا این که هنگام جنگ خیبر نزد پیامبر جآمدیم و پیامبر جسهمی برای ما نیز در نظر گرفت این، در حالی بود که جز برای کسانی که در حدیبیه، با آن حضرت، همراه بودند، به هیچ یک از کسانی که در خیبر حضور نداشتند، هیچ سهمی تعلق نگرفت؛ اما برای سرنشینان کشتی ما و همچنین جعفر و همراهانش، سهمی در نظر گرفته شد. [۵۳۴]
وقتی که جعفر آمد، پیامبر جاو را به آغوش کشید و بوسید و گفت: «سوگند به خدا نمیدانم از کدام یک خوشحالتر باشم؛ از فتح خیبر یا از آمدن جعفر؟» [۵۳۵]
آمدن این گروه بعد از آن بود که پیامبر جعمرو بن امیه ضمری را نزد نجاشی فرستاد و از او خواست که جعفر و یارانش را بفرستد، نجاشی نیز آنها را با دو کشتی فرستاد. این عده، شانزده مرد بودند و عدهای از زنان و فرزندانشان نیز، همراهشان بودند؛ سایر مهاجران حبشه، پیشتر به مدینه رفته بودند. [۵۳۶]
[۵۳۴] نگا: صحیح بخاری (۱/۴۴۳) و فتح الباری (٧/۴۸۴- ۴۸٧) [۵۳۵] زادالمعاد (۲/۱۳٩) [۵۳۶] محاضرات تاریخ الأمم الإسلامیه، از خضری (۱/۱۲۸)