خانه ارقم
حکمت، چنین ایجاب میکرد که رسو ل خدا جدر برابر این فشارها، به مسلمانان دستور دهد اسلامشان را آشکار نکنند. زیرا اگر آشکارا جلسه میگرفت و با آنها نشست و برخاست مینمود، نمیگذاشتند پیامبر جپیامش را برساند و آنها را تزکیه نماید و به آنها قرآن و دانش بیاموزد و چه بسا اگر برنامههای پیامبرعلنی بود، بین دو گروه مؤمن و کافر درگیری رخ میداد. چنانچه این درگیری در سال چهارم بعثت رخ داد، هنگامی که مسلمانان پنهانی در درهای نماز میخواندند و گروهی از کفار قریش، آنها را دیدند و به آنان دشنام دادند و با آنها درگیر شدند، همانجا بود که سعد بن ابی وقاصسمردی از قریش را آن چنان زد که بدنش خونین شد و این، اولین خون یک کافر بود که توسط یک مسلمان به خاطر خدا و اسلام پس از بعثت پیامبر جریخته شد. [۱۵۳]
بدیهی است که اگر این درگیریها افزایش مییافت و به درازا میکشید، منجر به نابودی مسلمانان میشد. بنابراین باید جلسات و تعلیم و تزکیه، سری و پنهانی انجام میگرفت.
از این رو تمام صحابه، عبادات و دعوت و اجتماعاتشان را پنهانی انجام میدادند. اما پیامبر ج، هم آشکارا دعوت میداد و هم آشکارا عبادت میکرد و هیچ چیز نمیتوانست مانع او شود و جلویش را بگیرد. اما جلساتش با مسلمانان پنهانی بود؛ زیرا مصلحت و حفظ مسلمانان را در این کارمی دید.
خانه أرقم ابن ابی الأرقم مخزومی کنار صفا قرار داشت و از دید مشرکان دور بود. به همین دلیل رسول خدا جآنجا را از سال پنجم بعثت مرکز اجتماع و دعوتش قرار داد. [۱۵۴]
[۱۵۳] سیرة ابن هشام (۱/۲۶۳)؛ مختصر سیرة الرسول از محمد بن عبدالوهاب رحمه الله، ص ۶۰. [۱۵۴] مختصر سیرة الرسول، ص ۶۱