حالت احتضار
رسول خدا جبه حال احتضار درآمد و عایشه او را به خودش تکیه داد؛ عایشه همواره میگفت: یکی از نعمتهای الهی بر من، این بود که پیامبر جدر خانهام و روز نوبتم در حالی که میان سینه و گلویم تکیه داده بود، رحلت فرمود. و آب دهانم با آب دهان ایشان هنگام مرگ مخلوط شد. به این صورت که عبدالرحمن بن ابوبکرسدر آن هنگام وارد شد و مسواکی بدست داشت؛ رسول خدا جدر حالی که به من تکیه داده بود، به او نگاه میکرد. عایشه گوید: فهمیدم که دوست دارد، مسواک بزند. به پیامبرجگفتم: میخواهی آن را برایت بگیرم؟
رسول خدا جبا سر اشاره کردند که آری. مسواک را گرفتم و چون زبر بود، گفتم: آیا با دهانم نرمش کنم؟
اشاره کرد که آری؛ با دهانم مسواک را جویدم و به پیامبر جدادم و ایشان بهتر از همیشه مسواک زد. ظرف آبی پیش رویش قرار داشت؛ دستش را با آن آب خیس میکرد و به صورتش میکشید و میگفت: «لا اله الا الله» مرگ سکرات و سختیهای دشواری دارد! [۶۵٩]
چیزی از مسواک زدن پیامبر جباقی نمانده بود که دستش یا انگشتش را بلند نمود. و چشمانش به طرف سقف بلند شد و لبانش حرکتی کرد. عایشه آن حضرت را بطرف خودش مایل نمود و ایشان میگفت: با آن کسانی که به آنان نعمت دادهای، اعم از پیامبران، صدیقان و شهدا و صالحین؛ بار خدایا! مرا بیامرز و مرا مشمول رحمتت بگردان و مرا به ملکوت اعلی برسان؛ بار خدایا! به رفیق اعلی! [۶۶۰]و جمله آخر را سه بار تکرار کرد و دستش افتاد و به رفیق اعلی پیوست. «انا لله و انا الیه راجعون» لحظه وفات رسول خدا جدر شدت گرمای قبل از ظهر روز دوشنبه ۱۲ ربیع الاول سال ۱۱ هجری بود. بدین ترتیب عمر ایشان ۶۳ سال و چهار روز بوده است.
[۶۵٩] صحیح بخاری (۲/۶۴۰) [۶۶۰] صحیح بخاری (۲/۶۳۸- ۶۴۱)