آمادگی رزمی و قلعه های خیبر
در شبی که فردایش وارد خیبر شدند، پیامبر جفرمود: «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خداوند و رسول نیز او را دوست دارند». وقتی صبح شد، همه نزد رسول خدا جآمدند و یکایک آنان امیدوار بودند که پرچم جنگ به ایشان داده شود. پیامبر جپرسید: علی کجاست؟ گفتند: چشمانش درد میکند. فرمود: کسی را دنبالش بفرستید. وقتی علیسرا آورند، پیامبر جاز آب دهان مبارک به چشمان وی مالید و برای او دعا کرد؛ علی، بهبود یافت چنان که گویی اصلا دردی نداشته است. آنگاه پرچم را به علیسداد. علی گفت: ای رسول خدا! با آنان میجنگیم تا همانند ما شوند. پیامبر جفرمود: «عادی و آرام، راهت را در پیش بگیر و برو تا در حریم آنها فرود آیی، آنگاه آنها را به اسلام دعوت کن و حقوق الهی را در اسلام که بر عهده آنان است، به آنها گوشزد نما؛ زیرا سوگند به خدا اگر خداوند، یک نفر را به وسیله تو هدایت کند، برایت از شتران سرخ موی فراوان بهتر است». [۵۲۴]
خیبر به دو بخش تقسیم میشد که در یک بخش آن، پنج قلعه وجود داشت: ۱- قلعه ناعم ۲- قلعه صعب بن معاذ ۳- قلعه زبیر ۴- قلعه ابی ۵- قلعه نزار
سه قلعه اول در منطقهای به نام نطاه و دو قلعه دیگر در منطقهای به نام شق واقع شده بودند.
بخش دیگر خیبر به نام کتیبه، سه قلعه داشت: ۱- قلعه قموص: که قلعه بنی ابی الحقیق از بنی نضیر بود. ۲- قلعه وطیح ۳- قلعه سلالم. در خیبر علاوه بر این هشت قلعه، قلعههای دیگری نیز وجود داشت؛ با این تفاوت که این قلعهها، از هشت قلعه مذکور، کوچکتر بودند و در نتیجه همچون هشت قلعه اصلی، محکم و نفوذناپذیر نبودند. جنگ و کشتار سخت، در بخش اول خیبر درگرفت و بخش دیگر خیبر با وجود سه قلعه محکم و فراوانی مردان جنگاوری که در آن بودند، بدون جنگ تسلیم شد.
[۵۲۴] صحیح بخاری (۲/۶۰۵)