فقه احناف در پرتو آیات قرآن و احادیث

فهرست کتاب

کتاب طهارت (پاکی و پاکیزگی)

کتاب طهارت (پاکی و پاکیزگی)

[خداوند بلندمرتبه می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ وَيُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِينَ٢٢٢[البقرة: ۲۲۲]

«بی‌گمان خداوند، توبه کاران و پاکان را دوست می‌دارد.»

و رسول خدا ج می‌فرماید: «اَلطُّهُـْوُر شَطْرُ الْاِيْماٰنِ» (مسلم)؛ «پاکیزگی، بخش مهمی از ایمان است».

و طهارت و پاکیزگی، اساس و شالوده‌ی عبادت‌ها است؛ از این رو، نماز تنها با طهارت و پاکیزگی درست و صحیح می‌شود.

رسول خدا ج می‌فرماید: «مِفْتٰاحُ الْجَنَّةِ اَلصَّلٰاةُ، وَمِفْتٰاحُ الصَّلٰاةِ اَلطُّهُوْرُ» (مسند احمد)؛ «کلید بهشت، نماز است و کلید نماز، پاکیزگی».

طهارت در لغت به معنای: «نظافت و پاکیزگی» است؛ و در اصطلاح شرع و فقه، به معنای: «رفع حَدَث (بی‌وضویی و جنابت) و برطرف نمودن نجاست‌ها و ناپاکی‌ها است».

و طهارت، به دو نوع تقسیم می‌گردد:

۱- طهارت از بی‌وضویی و جنابت (حَدَث)؛ و به این نوع از طهارت، «طهارت حکمی» گفته می‌شود که با وضو یا غسل و یا تیمّم - در صورتی که استعمال آب، مشکل و دشوار باشد - حاصل می‌شود.

۲- طهارت از نجاست‌ها و ناپاکی‌ها؛ و به این نوع از طهارت، «طهارت حقیقی» گفته می‌شود که با وسائل پاک کننده از قبیل: آبِ خالص، خاکِ پاک، سنگ، دباغت و پوست پیرایی برای پاکی و زدودگی پوست مردار، حاصل می‌گردد.]

آب‌هایی که برای طهارت و پاکیزگی به کار می‌روند و پاکسازی بدان‌ها جایز است، هفت نوع هستند:

۱- آب باران؛ [خداوند بلندمرتبه می‌فرماید: ﴿وَيُنَزِّلُ عَلَيۡكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ لِّيُطَهِّرَكُم[الأنفال: ۱۱] «و از آسمان، آب بر شما باراند تا بدان شما را (از پلیدی جسمانی) پاکیزه دارد.»]

۲- آب دریا؛ [چون وقتی که درباره‌ی آب دریا از پیامبر ج سؤال شد؛ ایشان در پاسخ فرمودند: «هُوَ الطُّهُوْرُ مـٰاؤُهُ وَاْلحِلُّ مَيْتَتُهُ» (بخاری، مسلم، ترمذی و ابن حبّان)؛ «آب دریا، پاک و پاک کننده و مردار آن، حلال است».]

۳- آب رودخانه؛ [همچون رود سیحون، جیحون، فرات و رود نیل مصر.]

۴- آب چاه؛ [چون در حدیث سهلس آمده است: گفتند: ای فرستاده‌ی خدا! آیا شما به آب چاه «بضاعة» وضو می‌گیرید در حالی که آبِ استعمال شده‌ی مردم و زنان قاعده و کسانی که جنابت دارند در آن است؟ پیامبر ج فرمودند: «اَلْمٰاءُ طُهُوْرٌ لٰا يُنَجِّسُهُ شَيْءٌ» (ترمذی و احمد)؛ «آب، پاکیزه و پاک کننده است و چیزی آن را آلوده نمی‌کند»]

۵ و ۶- آبی که از برف و تگرگ ذوب شده باشد. [ابوهریرهس ‌گوید: هر وقت پیامبرج در نماز تکبیرة الاحرام را می‌گفت، پیش از قرائت فاتحه، اندکی سکوت می‌کرد. گفتم: ای فرستاده‌ی خدا! در مدت سکوت بین تکبیر و قرائت فاتحه، چه می‌گویی؟ فرمود: «چنين مي‌گويم: «اَللّٰهُمَّ بٰاعِدْ بَيْنِيْ وَبَيْنَ خَطٰايٰايَ کَمٰا باعَدْتَ بَيْنَ الْمَشرِقِ وَالْمَغْرِبِ. اَللّٰهُمَّ نَقِّنِيْ مِنْ خَطٰايٰايَ کَمٰا يُنَقّي الثوب الْاَبْيَضُ مِنَ الدَّنَسِ؛ اَللّهُمْ اغْسِلْنِيْ مِن خَطاياي بِالْمٰاءِ والثَّلْجِ وَالْبَرَدِ»؛ «بار خدایا! به اندازه‌ی فاصله‌ی بین مشرق و مغرب، مرا از گناهانم دور ساز. بار خدایا! آن‌چنان‌که لباس سفید از چرک و آلودگی شسته و پاکیزه می‌شود، مرا از گناهانم پاکیزه گردان. خداوندا! مرا از گناهانم بشوی با آبِ برف و باران و تگرگ». (بخاری و مسلم)]

۷- آب چشمه.

اقسام آب‌ها:

علاوه بر این، آب‌ها [به این اعتبار که نظافت و پاکیزگی با آن‌ها حاصل می‌شود و آب‌هایی که پاکیزگی بدان‌ها حاصل نمی‌گردد،] به پنج قسم، تقسیم می‌شوند:

۱- آبی که ذاتاً پاک است و پاک کننده نیز می‌باشد و به کار بردن آن [برای برطرف کردن «حَدَث» و از بین بردن آلودگی و نجاست] مکروه و ناپسند نیز نمی‌باشد؛ و آب «مطلق» از همین نوع است؛ [زیرا هم پاک است و هم پاک کننده. و آن را بدان جهت «مطلق» نامیده‌اند، چون هرگاه به طور مطلق و بدون قید، آب گفته شود، مراد آب خالص است.]

۲- آبی که پاک و پاک کننده است، ولی به کار بردن آن، مکروه [تنزیهی] می‌باشد. و آن، آبی است که گربه و امثال آن [از قبیل: پرندگان وحشی، مار، موش و...] از آن آشامیده باشند؛ البته این حکم در صورتی است که آن آب، اندک باشد.

۳- آبی که پاک است ولی پاک کننده نیست؛ و آن، آبی است که برای از بین بردن جنابت و بی‌وضویی [در وضو و غسل]، یا به قصد قُربت، چون وضو ساختن بر بالای وضو به نیت ثواب، استعمال گردیده باشد؛ و بلافاصله پس از جدا شدن آب از جسد [و اندام] انسان، آب، «مُسْتَعْمَلْ» [به کار رفته شده] می‌گردد.

و همچنین وضو گرفتن، بدین آب‌‌ها جایز و روا نیست:

الف) آبی که از درخت و میوه خارج شده باشد؛ اگر چه آب آن‌ها بدون فشردن و به خودی خود بیرون شده باشند. این حکم بنا به ظاهرترین روایت در مذهب است.

ب) آبی که طبع و ساختار آن با پختن از بین رفته باشد؛ [همچون آب گوشت و نوشابه‌ها. و طبع آب، عبارت است از «رقّت»، «سیالیت» و «سیراب ساختن».]

ج) آبی که [چیزی پاک با آن درآمیخته است و] بر آن غالب و چیره گردیده است.

[و قاعده و ضابطه، در این موضوع از این قرار است: چیزی که با آب در هم آمیخته می‌شود، یا از زمره‌ی جامداتِ پاک است، یا از جمله‌ی مائعاتِ پاک؛ از این رو، اگر چیزی از جامداتِ پاک با آب مخلوط شده باشد، در آن صورت] زمانی آن آب، مغلوب گفته می‌شود که با مخلوط شدن چیز جامد، آب را از رقّت و سیالیتِ آن خارج نموده باشد؛ و هرگاه تمامی اوصاف آب، به وسیله‌ی چیزی جامد از قبیل: زعفران، میوه و برگ درختان تغییر کند، در آن صورت، مانع جواز وضو نمی‌گردد؛ [زیرا پیامبر ج به قیس بن عاصم - وقتی مسلمان شد - دستور داد تا با آب و سدر غسل کند. (ابوداود و ترمذی)؛ و همچنین نقل شده است که پیامبر ج سرشان را با آبی که با خِطْمِی مخلوط شده بود، شستند. (ابوداود و دارقطنی). و همچنین نقل است که: «اِغْتَسَلَ النَّبيُّ ج بِمٰاءٍ فِيْهِ اَثَرُ اْلعَجِيْنِ» (نسایی و ابن ماجه)؛ «پیامبر ج با آبی غسل کردند که در آن، اثر خمیر بود».]