فقه احناف در پرتو آیات قرآن و احادیث

فهرست کتاب

باب: پیرامون نماز وتر

باب: پیرامون نماز وتر

نماز وتر واجب است. [پیامبر ج می‌فرماید: «اَلْوِتْرُ حَقٌّ؛ فَمَنْ لَّمْ يُوْتِرْ فَلَيْسَ مِنّٰا» (ابوداود)؛ «وتر حق است؛ پس هر آن کس که آن را نخواند، از ما نیست».

و ابوهریرهس گوید: پیامبر ج فرمود: «اِنَّ اللهَ وِتْرٌ يُحِبُّ الْوِتْرَ» (بخاری و مسلم)؛ «خداوند وتر (تنها) است و نماز وتر را دوست دارد». خداوند وتر است، یعنی: در ذاتش تنها است و غیرقابل تجزیه و تقسیم است و در صفاتش تنها است و هیچ شبیه و مانندی برای او نیست، و در افعالش تنها است و هیچ شریک و یاری‌دهنده‌ای ندارد.

و علی بن ابی‌طالبس گوید: پیامبر ج وتر می‌خواند و می‌فرمود: «يٰا اَهْلَ الْقُرْآنِ! اَوْتِرُوا فَاِنَّ الله وِتْرٌ يُّحِبُّ الْوِتْرَ» (ابن ماجه، ترمذی و نسایی)؛ «ای اهل قرآن! نماز وتر بخوانید؛ چرا که خداوند وتر (تنها) است و وتر را دوست دارد».

از این رو، نماز وتر واجب است و چنان‌چه به فراموشی یا به قصد ترک گردد، در آن صورت قضا آوردن آن بر مسلمان، واجب می‌باشد.] و نماز وتر، سه رکعت است با یک سلام دادن؛ [زیرا روایت شده است که: «اِنَّ رَسُوْلَ اللهِ ج کٰانَ يُوْتِرُ بِثَلٰاثٍ لّٰايُسَلِّمُ اِلّٰا فِيْ آخِرِهِنَّ» (مستدرک حاکم)؛ «پیامبر ج سه رکعت وتر می‌خواندند و تنها در آخر سه رکعت، سلام می‌دادند».

و نماز وتر، پس از ادای نماز، فرض عشاء و دو رکعت سنّت آن، گزارده می‌شود؛ و گزاردن آن پیش از خواندن فرض عشاء روا نیست. بنابراین، خواندن نماز وتر، پس از نماز عشاء تا طلوع صبح صادق جایز است؛ ولی خواندن آن در یک سوم آخر شب، پاداش بیشتری دارد.

از عایشهل روایت است: «مِنْ کُلِّ اللَّيْلِ قَدْ اَوْتَرَ رَسُوْلُ اللهِ ج؛ مِنْ اَوَّلِ اللَّيْلِ وَاَوْسَطِهِ وَآخِرِهِ، فَانْتَهٰي وِتْرُهُ اِلَي السَّحَرِ» (بخاری، مسلم، نسایی، ابوداود و ترمذی)؛ «پیامبر ج در تمام شب وتر را خوانده است؛ در اول، وسط و در آخر شب و وتر او به سحر منتهی می‌شد».

و برای کسی که بیم دارد آخر شب بیدار نشود، مستحب است که وترش را اول شب بخواند، همچنان‌که برای کسی که گمان می‌کند آخر شب بیدار می‌شود، تأخیر آن سنّت است.

ابوقتادهس گوید: پیامبر ج به ابوبکرس فرمود: «مَتٰي تُوْتِرُ؟» ؛ «چه وقت نماز وتر می‌خوانی؟» گفت: قبل از آن که بخوابم. به عمرس فرمود: «مَتٰي تُوْتِرُ؟»؛ «چه وقت نماز وتر می‌خوانی؟». گفت: می‌خوابم و بعد بلند می‌شوم و وتر می‌خوانم. پیامبر ج به ابوبکرس فرمود: «اَخَذْتَ بِاْلَحْزِم اَوْ بِالْوَثِيْقَةِ»؛ «محکم‌کاری و احتیاط کردی» و به عمرس فرمود: «اَخَذْتَ بِالْقُوَّةِ»؛ «کارت همراه با قدرت و نیرو بود». (ابوداود، ابن ماجه و صحیح ابن خزیمه).

و جایز نیست که شخص نمازگزار با وجود داشتن قدرت بر ایستادن، نماز وتر را نشسته بخواند؛ و همچنین روا نیست که نماز وتر را سوار بر مرکب بخواند؛ مگر آن که عذری داشته باشد.]

و نمازگزار، در هر رکعتی از نماز وتر، سوره‌ی فاتحه و سوره‌ای دیگر به همراه آن بخواند [چنان‌که در نوافل و سنّت‌ها انجام می‌دهد؛] و پس از خواندن دو رکعت از وتر، برای تشّهد بنشیند و در تشهّد [اول]، تنها به خواندن تشهّد اکتفا کند و بر آن چیزی را نیفزاید.

و هنگامی که به سوی رکعت سوم برمی‌خیزد، «سبحانك اللهم وبحمدك...» را نخواند [و همچنین «اعوذ بالله» را نیز نگوید]؛ و چون از قرائت سوره در رکعت سوم فارغ شد، دست‌های خویش را تا برابر گوش‌هایش بلند کند؛ آنگاه تکبیر بگوید و پیش از رکوع، در حالی که ایستاده است، قنوت را بخواند؛ و خواندن قنوت در نماز وتر، در تمام سال واجب است.

و «قنوت»؛ به معنای دعا و نیایش به درگاه الهی است. [و سنّت است که در قنوت، دعایی خوانده شود که از عبدالله بن مسعودس نقل گردیده است؛] و آن دعا این است:

«اَللّٰهُمَّ اِنّٰا نَسْتَعِيْنُكَ وَنَسْتَغْفِرُكَ وَنُؤْمِنُ بِكَ وَنَتَوَکَّلُ عَلَيْكَ وَنُثْنِيْ عَلَيْكَ الْخَيْرَ، وَنَشْکُرُكَ وَلٰانُکْفُرُكَ وَنَخْلَعُ وَنَتْرُكُ مَنْ يَّفْجُرُكَ؛ اَللّٰهُمَّ اِيّٰاكَ نَعْبُدُ وَلَكَ نُصَلِّيْ وَنَسْجُدُ وَاِلَيْكَ نَسْعٰي وَنَحْفِدُ وَنَرْجُوْا رَحْمَتَكَ وَنَخْشَي عَذٰابَكَ اِنَّ عَذٰابَكَ بِالْکُفّٰارِ مُلْحَقٌ وَصَلَّي اللهُ عَلَي النَّبِيِّ ج وَآلِه وَسَلَّمَ»؛ ‌«بار خدایا! ما از تو یاری می‌جوئیم؛ و از تو آمرزش گناهان خویش را خواستاریم و به تو ایمان می‌آوریم و بر تو توکل و اعتماد می‌نمائیم؛ و تو را به خیر و خوبی می‌ستائیم و تو را سپاس و ستایش می‌گوییم و تو را ناسپاسی و ناشکری نمی‌کنیم؛ و دست برمی‌دایم و رها می‌کنیم آن که تو را با گناهان نافرمانی و عصیان نموده است».

پروردگارا! ما فقط تو را می‌پرستیم و تنها برای تو نماز می‌گزاریم، و فقط تو را سجده می‌بریم و به سوی تو سعی و شتاب می‌نمائیم و رحمت تو را امید می‌داریم و از عذاب و کیفر تو می‌ترسیم؛ بی‌گمان عذاب تو به کافران پیوستنی و ملحق شدنی است. درود و سلام خدا بر پیامبر ج و خاندانش باد».

[به هر حال؛ کیفیت و چگونگی گزاردن نماز وتر، بدین ترتیب است که: هرگاه فرد نمازگزار بخواهد نماز وتر خویش را بگزارد؛ ابتدا تکبیر شروع نماز را بگوید، و پس از آن، به خواندن «ثناء» - سبحانك اللهم - و «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» و «بسم الله الرحمن الرحيم» و سوره‌ی «فاتحه» و سوره‌ای دیگر پس از قرائت سوره‌ی فاتحه بپردازد؛ آنگاه رکوع کند و دوباره سجده نماید؛ سپس برای رکعت دوّم بلند شود و رکعت دوم را همانند سایر نمازها اداء نماید؛ آنگاه پس از دو سجده‌ی رکعت دوم، به قعده نشیند و تشهّد بخواند؛ و چون برای رکعت سوم بلند شد، سوره‌ی فاتحه و سوره‌ای دیگر پس از آن بخواند؛ و هرگاه از قرائت فارغ شد، «الله اکبر» بگوید و دست‌های خویش را تا برابر گوش‌های خویش بلند کند؛ آنگاه قنوت بخواند و چون از قرائت قنوت فارغ شد، «الله اکبر» بگوید و به رکوع برود؛ و بقیه‌ی رکعت سوم را همانند سایر نمازها، به پایان برساند.

ناگفته نماند که دلیل بلند کردن دست‌ها در رکعت سوم این است که: عبدالرحمن اسود، از پدرش، از عبدالله بن مسعودس نقل می‌کند که ابن مسعودس به هنگام خواندن قنوت وتر، دست‌های خویش را بلند می‌کرد. (مصنف ابن ابی شیبه و بخاری در جزء «رفع اليدين».)

و دلیل خواندن «اللهم انّا نستعينك ونستغفرك...» آن است که ابراهیم گوید: به هنگام خواندن قنوت، این دعا را بخوانید: «اللهم انا نستعينك ونستغفرك ونؤمن بك...» (مصنف ابن ابی شیبه)

و دلیل این که پیامبر ج قنوت را پیش از رکوع می‌خواند، این است که علقمه گوید: عبدالله بن مسعودس و دیگر یاران رسول خدا ج در نماز وتر، قنوت را پیش از رکوع می‌خواندند. (مصنّف ابن ابی شیبه).

و نیز عبدالرحمن بن اسود، از پدرش از عبدالله بن مسعودس چنین نقل کرده که هرگاه عبدالله بن مسعودس از قرائت فارغ می‌شد، «الله اکبر» می‌گفت و قنوت می‌خواند؛ و چون از قنوت، فارغ می‌شد، الله اکبر می‌گفت و به رکوع می‌رفت. این حدیث را ابن ابی شیبه در مصنّف خویش روایت کرده است.]

و مقتدی نیز دعای قنوت را همانند امام، [به صورت آهسته] بخواند؛ [یعنی: نمازگزار، دعای قنوت را با صدای آهسته بخواند؛ و فرقی نمی‌کند که این نمازگزار، امام و پیشنماز باشد یا مقتدی و تنهاگزار؛ و بر تمامی آن‌ها لازم است که دعای قنوت را با صدای آهسته بخوانند.]

و هرگاه امام، پس از خواندن آنچه که پیشتر گذشت [یعنی پس از خواندن «اللهم انا نستعينك ونستغفرك...»]، شروع به خواندن دعا [اَللّٰهُمَّ اهْدِنٰا بِفَضْلِكَ فِيْمَنْ هَدَيْتَ...»] نمود؛ در آن صورت امام ابویوسف/ گفته است: مقتدی‌ها نیز از پیشنماز پیروی کنند و آن دعا را به همراه امام بخوانند.

و امام محمد/ گفته است: مقتدی‌ها، از امام پیروی نکنند و آن دعا را نخوانند؛ بلکه آن‌ها، فقط آمین بگویند.

و آن دعا، این است: «اَللّٰهُمَّ اهْدِنٰا بِفَضْلِكَ فِيْمَنْ هَدَيْتَ، وَعٰافِنٰا فِيْمَنْ عٰافَيْتَ، وَتَوَ لَّنٰا فِيْمَنْ تَوَلَّيْتَ، وَبٰارِكْ لَنٰا فِيْمٰا اَعْطَيْتَ، وَقِنٰا شَرَّ مٰاقَضَيْتَ؛ اِنَّكَ تَقْضِيْ وَلٰا يُقْضٰي عَلَيْكَ؛ اِنَّهُ لٰايَذِلَُّ مَنْ وّٰالَيْتَ وَلٰا يَعِزُّ مَنْ عٰادَيْتَ، تَبٰارَکْتَ رَبَّنٰا وَتَعٰالَيْتَ. وَصَلَّي اللهُ عَلٰي سَيِّدِنٰا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَصَحْبِهِ وَسَلَّمَ»؛ «پروردگارا! ما را به فضل و کرم خویش، از زمره‌ی کسانی قرار بده که آن‌ها را هدایت کرده‌ای؛ و ما را جزو کسانی قرار بده که آنان را عافیت داده‌ای؛ و ما را از جمله‌ی آنانی بگردان که دوست خود قرار داده‌ای؛ و در آنچه که به ما عطا کرده‌ای، برکت ده؛ و از شرّ آنچه که مقدّر نموده‌ای، ما را حفظ کن؛ چون تو قضاوت می‌کنی و بر تو حکم کرده نمی‌شود؛ و کسی را که تو دوست بداری، خوار و زبون نمی‌گردد؛ و کسی را که تو دشمن بداری، عزیز و گرامی نمی‌گردد؛ بار خدایا! دارای برکات بسیار و در ذات و صفاتت، بلندمرتبه هستی. و درود و سلام خدا بر سالار ما محمد ج و خاندان و یارانش باد». [زیرا حسن بن علیب گوید: پیامبر ج کلماتی را به من یاد داد که آن‌ها را در قنوت وتر بخوانم؛ و آن کلمات، عبارتند از: «اللهم اهدنا بفضلك فيمن هديت...». ابوداود و ترمذی.]

و هر کس که بر خواندن قنوت مأثوره، قدرت و توانایی ندارد و آن را خوب یاد ندارد، سه بار «اَللّٰهُمَّ اغْفِرْلِيْ» [بار خدایا! مرا بیامرز] بگوید؛ و یا این دعا را بخواند: «رَبَّنٰا آتِنٰا فِي الدُّنْيٰا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنٰا عَذٰابَ النّٰارِ»؛ «پروردگارا! در دنیا به ما نیکی رسان و در آخرت نیز به ما نیکی عطا فرما و ما را از عذاب آتش دوزخ نگاهدار».

و یا سه بار بگوید: «يٰا رَبِّ»؛ «ای پروردگار من».

و هرگاه نمازگزار، به پیشنمازی اقتدا کرد که در نماز صبح، قنوت می‌خواند [مانند پیشنماز شافعی مذهب]، در آن صورت به همراه او در حالت قنوت خواندنش بایستد [و بدان گوش فرا دهد و] خاموش باشد - بنا به ظاهرترین قول -؛ و دست‌های خویش را [به هنگام خواندن قنوت]، به دو طرف خویش رها نماید.

و هرگاه نمازگزار، خواندن قنوت را در نماز وتر فراموش کرد، و آن را در حالت رکوع به یاد آورد و یا پس از بالا بردن سر خویش از رکوع به یاد آورد، در آن صورت [در رکوع یا پس از بالا آوردن سر از رکوع،] قنوت نخواند؛ [بلکه پس از سلام نماز، سجده‌ی سهو انجام بدهد.] و اگر چنان‌چه قنوت را پس از برخاستن و بلند کردن سر خویش از رکوع خواند، در آن صورت رکوع را عود نکند، ولی [در آخر نماز، پس از سلام،] سجده‌ی سهو انجام بدهد؛ زیرا قنوت، از محل اصلی خویش، تغییر کرده است. [چون محل اصلی آن، پیش از رکوع بوده است.]

و اگر چنان‌چه پیشنماز، پیش از فارغ شدن مقتدی از خواندن قنوت، یا قبل از شروع کردن مقتدی به خواندن قنوت، به رکوع رفت و مقتدی بیم آن داشت که اگر چنان‌چه به تکمیل یا خواندن قنوت مشغول شود، رکوع به همراه امام را از دست بدهد، در آن صورت، از امامش پیروی کند و قنوت را ترک نماید؛ [ولی اگر بیم آن را نداشت که رکوع به همراه امام را از دست بدهد، در آن صورت از امامش پیروی نکند و قنوت خویش را تکمیل نموده و سپس با وی، در رکوع مشارکت نماید.]

و اگر چنان‌چه پیشنماز، قنوت را ترک کرد، مقتدی قنوت را بخواند؛ البته در صورتی که برای وی این امکان وجود داشته باشد که با امام در رکوع مشارکت نماید [و رکوع به همراه امام را از دست ندهد.] و اگر چنان‌چه از فوت شدن رکوع به همراه امام بیم داشت، در آن صورت از امامش پیروی نموده و قنوت را ترک نماید.

و اگر چنان‌چه، مقتدی «مَسْبُوق» [کسی که در آغاز جماعت، حضور نداشته و یک یا چند رکعت را از دست داده است]، امام را در رکوعِ رکعت سوم نماز وتر دریافت، در آن صورت، وی [حکماً] دریابنده‌ی قنوت است؛ بنابراین، آنگاه که برای تمام کردن نماز خویش و جبران رکعت‌هایی که بدان‌ها نرسیده برمی‌خیزد، قنوت را نخواند.

و تنها در ماه مبارک رمضان [و پس از خواندن نماز تراویح] است که نماز وتر با جماعت خوانده می‌شود. [و سنّت است که در تمامی شب‌های ماه مبارک رمضان، نماز وتر، پس از خواندن نماز تراویح، با جماعت گزارده شود؛ و جماعت نماز وتر در غیر رمضان، مکروه است.]

و این که نمازگزار، نماز وتر را با جماعت در ماه رمضان برگزار نماید، بهتر از آن است که آن را به تنهایی در آخر شب ادا کند؛ و این، اختیار قاضیخان است؛ وی گفته است: و همین قول، صحیح می‌باشد. و دیگر علماء و صاحب‌نظران غیر از قاضیخان، خلاف این قضیه را تصحیح کرده‌اند و صحیح و درست شمرده‌اند.