فقه احناف در پرتو آیات قرآن و احادیث

فهرست کتاب

باب: پیرامون نماز خوف

باب: پیرامون نماز خوف

[نماز خواندن به هنگام خوف و ترس، به دلیل قرآن کریم و سنّت نبوی و اجماع امّت اسلامی، یک عمل شرعی است؛ خداوند بلندمرتبه می‌فرماید: ﴿وَإِذَا كُنتَ فِيهِمۡ فَأَقَمۡتَ لَهُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَلۡتَقُمۡ طَآئِفَةٞ مِّنۡهُم مَّعَكَ وَلۡيَأۡخُذُوٓاْ أَسۡلِحَتَهُمۡۖ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلۡيَكُونُواْ مِن وَرَآئِكُمۡ وَلۡتَأۡتِ طَآئِفَةٌ أُخۡرَىٰ لَمۡ يُصَلُّواْ فَلۡيُصَلُّواْ مَعَكَ وَلۡيَأۡخُذُواْ حِذۡرَهُمۡ وَأَسۡلِحَتَهُمۡۗ[النساء: ۱۰۲] «زمانی که (ای پیامبر) در میانشان بودی و نماز (خوف) را برایشان بپاداشتی، دسته‌ای از آنان با تو به نماز بایستند و باید که اسلحه‌ی خود را به همراه داشته باشند. و وقتی که (نصف) نماز را با تو خواندند شما را از دشمنان محافظت نمایند و دسته‌ای دیگر که هنوز نماز را نخوانده‌اند، بیایند و با تو به نماز ایستند و احتیاط خود را مراعات کنند و اسلحه‌ی خود را به همراه داشته باشند».

و پیامبر ج فرموده است: «صَلُّوْا کَمٰا رَأَيْتُمُوْنِيْ اُصَلِّيْ» (بخاری)؛ «آن‌گونه نماز بخوانید که می‌بینید من نماز می‌خوانم».

و این در حالی است که پیامبر ج و یارانش بعد از وی، نماز خوف و ترس را خوانده‌اند؛ پس اجماع نیز بر آن منعقد شده است؛ خوانندگان محترم، می‌توانند احادیث و روایات مربوط به نماز خوف را در این منابع جستجو نمایند: مسلم ح ۸۳۹، بخاری ح ۹۴۲، ابوداود ح ۱۲۳۰، ترمذی ح ۵۶۱، نسایی ح ۱۷۱، مسلم ح ۸۴۱، بخاری ح ۴۱۳۱، ترمذی ح ۵۶۲، نسایی ح ۱۴۵۶، مسلم ح ۸۴۰ و نسایی ح ۱۷۵]

نماز خوف در صورتی جایز است که دشمن حاضر باشد [و ترس و نگرانی از حملات دشمن شدّت یابد] و [یا] بیم غرق شدن و یا آتش سوزی وجود داشته باشد.

و هرگاه [شرایط، بغرنج و بحرانی گردد و دشمن یورش آورد و ترس و نگرانی از حملات دشمن، شدّت یابد و] مردم نیز در مورد گزاردن نماز در پشت سر یک امام با همدیگر، تنازع و کشمکش نمودند، در آن صورت امام آن‌ها را به دو دسته تقسیم نماید؛ دسته‌ای در مقابل دشمن بایستند و دسته‌ی دیگر، [در پشت سر امام ایستاده و] امام، همراه آن‌ها یک رکعت از نمازهای دو رکعتی [همانند نماز صبح] و دو رکعت از نمازهای چهار رکعتی یا [سه رکعتی، همانند نماز] مغرب بخواند؛ [و چون امام، سرش را از سجده‌ی دوّمین رکعت اول در نمازهای دو رکعتی و رکعتِ دومِ نمازهای چهار رکعتی یا سه رکعتی بلند نمود،] این گروه [برای دفاع و] با پای پیاده، به مقابله‌ی دشمن رفته و گروه دیگر پشت سر امام قرار می‌گیرند و امام با آن‌ها، باقی مانده‌ی نماز را می‌خواند و آنگاه، امام به تنهایی [تشهّد را می‌خواند و] سلام می‌دهد؛ [ولی این گروه، سلام نمی‌دهند؛ و هرگاه امام سلام داد،] این گروه، دوباره به مقابله‌ی دشمن رفته و گروه اولی برای تکمیل نماز برمی‌گردند و نمازشان را بدون قرائت به پایان می‌رسانند؛ و [آنگاه تشهّد می‌خوانند و] سلام می‌دهند و برای دفاع به مقابله‌ی دشمن می‌روند؛ سپس گروه دوم برمی‌گردند و - اگر خواستند - می‌توانند باقی‌مانده‌ی نماز خویش را با قرائت بخوانند [و پس از آن تشهّد بخوانند و سلام بدهند.]

و اگر ترس از دشمن در جبهه‌ی جنگ زیاد شد؛ [به طوری که به خاطر شدّت درگیری، تقسیم کردن افراد نظامی درگیر و اقامه‌ی نماز جماعت ممکن نبود،] در آن صورت هر یک از آن‌ها، در هر حال و شرایطی هستند [رو به قبله یا پشت بدان،] و به صورت سواره [یا پیاده،] می‌توانند به تنهایی و با ایماء و اشاره، نمازشان را بخوانند.

و نماز خوف، در صورتی که دشمن حاضر نباشد، جایز نیست.

و به هنگام ترس [از دشمن،] مستحب است که نمازگزاران در حالت نماز، اسلحه‌ی خویش را حمل نمایند.

و اگر چنان‌چه مردم در مورد گزاردن نماز در پشت سر یک امام، با همدیگر تنازع و کشمکش ننمودند، در آن صورت بهتر آن است که همانند حالتی که امنیت خود را بازمی‌یابند، هر گروه نمازشان را با امامی جدا و مستقل، با جماعت بخوانند.

[ناگفته نماند که اگر چنان‌چه امام مقیم بود، در آن صورت دو رکعت، با گروه اول و دو رکعت، با گروه دوم بخواند. و در نماز مغرب، دو رکعت با گروه اولی و یک رکعت با گروه دوم خوانده می‌شود.

و اگر افراد نظامی نمازگزار، در اثنای نماز به جنگ و کارزار پرداختند و یا در اثنای نماز راه رفتند، در آن صورت نمازشان باطل می‌گردد؛ زیرا مرتکب عمل کثیر شده‌اند. و اگر دشمن به گونه‌ای یورش آورد و حمله نمود که افراد نظامی، نتوانند نماز خویش را با رکوع و سجده، یا با اشاره و به صورت جماعت یا به تنهایی بگزارند، در آن صورت نماز خویش را به تأخیر اندازند؛ زیرا رسول خدا ج نماز خویش را در جنگ «احزاب» به تأخیر انداخت. و هرگاه توان رکوع و سجده، یا اشاره را یافتند، قضای آن را بیاورند.]