فصل: [پیرامون «حجّ قِران»]
«قِران»: [در لغت به معنی «جمع کردن میان دو چیز» است؛ و در اصطلاح شرع مقدّس اسلام، آن است که:] شخص [از میقات و احرامگاه]، برای حجّ و عمره هر دو احرام ببندد. [و «حجّ قران» - که شخص از میقات برای عمره و حج هر دو احرام میبندد - بهتر از «حجّ افراد» - یا «حج مفرد» - و «حجّ تمتّع» میباشد. و «حجّ تمتّع»؛ از «حجّ افراد» بهتر است. و به آن کسی که در میان احرام حج و عمره جمع میکند، «قارن» و به جمع کردن میان حجّ و عمره، «قِران» میگویند.
و نحوهی ادای «حجّ قِران» بدین ترتیب است که نخست از میقات برای حجّ و عمره احرام ببندد؛ و] پس از دو رکعت نماز احرام، چنین بگوید: «اَللّٰهُمَّ اِنِّيْ اُرِيْدُ الْعُمْرَةَ وَالْحَجَّ فَيَسِّرْهُمٰا لِيْ وَتَقَبَّلْهُمٰا مِنِّيْ» ؛ «بار خدایا! من عمره و حجّ را هر دو با هم اراده دارم؛ پس آن دو را بر من آسان گردان و آن دو را از من بپذیر».
پس از آن، «تلبیه» [لبيك اللهم لبيك...] بگوید؛ [و با گفتن تلبیه، برای حج و عمره احرام بسته است.]
و هرگا حاجی قارن به مکهی مکرمه وارد شد، ابتدا به طواف عمره آغاز نماید و [در حالی که یک طرف ردای خویش را در زیر بغل راست خویش قرار داده و طرف دیگر آن را بر شانهی چپ خویش افکنده است - اضطباع - در اطراف خانهی کعبه] هفت دور طواف نماید؛ و فقط در سه دور اول طواف، به صورت پهلوانانه راه رود [یعنی رمل کند؛ و چهار دور آخر را به رفتاری عادی و معمولی انجام دهد؛] آنگاه دو رکعت نماز برای طواف بگزارد؛ سپس به سوی «صفا» بیرون شود و بر فراز آن بایستد و دعا کند؛ «تکبیر» [الله اکبر] و «تهلیل» [لا اله الا الله] و «تلبیه» [لبيك اللهم لبيك...] بگوید؛ و بر رسول خدا ج سلام و درود بفرستد؛ آنگاه [از صفا] پایین بیاید و به سوی «مروه» حرکت کند؛ و در میان دو میل سبز [میلین اخضرین] هروله کند [بدود و تند و سریع حرکت کند] و به همین ترتیب، هفت شوط سعی میان صفا و مروه را کامل گرداند.
و این موارد از افعال عمره هستند؛ و عمره نیز سنّت است.
آنگاه پس از سعی عمره [به اعمال حجّ شروع کند؛ پس] برای حجّ، «طواف قدوم» را انجام دهد؛ [و آنگاه برای حجّ، به سعی در میان صفا و مروه بپردازد؛] و پس از آن، اعمال حجّ را با تفصیلی که پیشتر گذشت به اتمام برساند. [و تا هنگامی که در روز ترویه - روز هشتم از ذیالحجة - به سرزمین منی میرود، در حالت احرامش باقی بماند؛ و اعمال حجّ قران را با تفصیلی که در «حجّ مفرد» گذشت به اتمام برساند؛ از قبیل: اقامت گزیدن در منی؛ وقوف در عرفات؛ وقوف در مزدلفه؛ رمی جمرهی عقبه در روز عید قربان؛ شب گذراندن در منی؛ زدن جمرههای سه گانه در روزهایی که باید رمی جمرهها شود؛ طواف زیارت در روزهای عید و ...]
و هرگاه در روز عید قربان، جمرهی عقبه را زد، بر وی واجب است تا گوسفندی را، یا یک هفتم بَدَنهای را ذبح نماید. [یک هفتم بدنه: جزئی از هفت جز آن است؛ و «بَدَنه»: عبارت است از شتر یا گاو.] و اگر چنانچه حیوانی را برای ذبح کردن نیافت، در آن صورت سه روز در ماههای حجّ؛ پیش از فرا رسیدن عید قربان، و هفت روز پس از فارغ شدن از افعال و مناسک حج، روزه بگیرد؛ اگر چه این هفت روز را پس از سپری شدن ایام التشریق و در مکهی مکرمه روزه گیرد باز هم درست است؛ و اگر روزهی این هفت روز را به صورت پراکنده گرفت، باز هم درست است.
[به هر حال؛ بر حاجی قارن واجب است تا پس از رمی جمرهی عقبه در روز عید قربان، گوسفند، یا یک هفتم شتر یا گاوی را ذبح نماید؛ و وجوب ذبح قربانی برای حاجی قِران، به جهت سپاسگزاری از خداوند بلندمرتبه برای به جای آوردن و جمع کردن میان حجّ و عمره میباشد.
و پس از ذبح حیوان قربان، موی سرش را بتراشد یا کوتاه نماید؛ و با این کار از احرام حجّ و عمره بیرون میشود. و برای حاجی قِران درست نیست که پیش از ذبح حیوان قربانی، موی سرش را بتراشد یا کوتاه نماید؛ و پس از تراشیدن یا کوتاه نمودن موی سر، تمام چیزها به جز عمل زناشویی برایش حلال میگردد؛ و عمل زناشویی پس از انجام طواف زیارت، برایش حلال میشود.
و چنانچه حاجی قارن، چیزی را برای خریدن حیوان قربانی نیافت، در این صورت در ایام حج، سه روز را روزه بگیرد؛ اینطور که آخرین روز آن سه روز، روز عرفه باشد؛ سپس هرگاه به خانه و کاشانهاش برگشت، هفت روز دیگر را هم روزه بگیرد؛ تا بدین ترتیب ده روز کامل گردد.
و به طور کلّی، اگر حاجی قارن، حیوانی را برای ذبح کردن نیافت، سه روز قبل از عید قربان و هفت روز پس از فارغ شدن از افعال و مناسک حجّ، روزه بگیرد؛ و وی در گرفتن این هفت روز صاحب اختیار است؛ اگر میخواست میتواند تا پس از ایام تشریق در مکهی مکرمه روزه بگیرد و اگر هم میخواست میتواند تا پس از بازگشت به سوی خانوادهاش روزه بگیرد.
و اگر چنانچه حاجی قارن، سه روز پیش از عید را روزه نگرفت و این سه روز از او فوت گردید و روز عید فرارسید، در آن صورت بر وی واجب میگردد تا حتماً حیوانی را برای قربانی ذبح نماید.
و اگر چنانچه هفت روز باقی ماندهی روزهی خویش را پس از فارغ شدن از افعال و مناسک حج و پیش از بازگشتن به سوی خانه و کاشانهاش روزه گرفت، این کارش درست میباشد.
و اگر چنانچه کسی برای حج و عمره احرام بست، ولی به مکهی مکرمه داخل نشد و به سوی سرزمین عرفات رفت، در آن صورت با وقوف در سرزمین عرفات و داخل شدن به مکهی مکرمه، عملاً عمره را ترک نموده و حیوان قربانی حجّ قرآن نیز از وی ساقط میگردد؛ و به خاطر ترک نمودن عمره، دَم و قضای عمره بر وی واجب میگردد.]