فقه احناف در پرتو آیات قرآن و احادیث

فهرست کتاب

کتاب روزه

کتاب روزه

[روزه‌ی رمضان، یکی از ارکان و فرائض اسلام است؛ خداوند بلند مرتبه می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ١٨٣[البقرة: ۱۸۳] «ای مؤمنان! بر شما روزه واجب شده است همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بوده‌اند واجب بوده است تا باشد که پرهیزگار شوید».

و نیز می‌فرماید: ﴿شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِيهِ ٱلۡقُرۡءَانُ هُدٗى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡفُرۡقَانِۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ ٱلشَّهۡرَ فَلۡيَصُمۡهُۖ[البقرة: ۱۸۵] «ماه رمضان همان است که قرآن در آن فرو فرستاده شد تا مردم را راهنمایی کند و نشانه‌ها و آیات روشنی از ارشاد به حق و حقیقت باشد و میان حق و باطل در همه‌ی ادوار جدایی افکند؛ پس هر کس از شما (فرارسیدن) این ماه را دریابد، باید که آن را روزه بگیرد».

از ابن عمرب روایت است که پیامبر ج فرمود: «بُنِيَ الْاِسْلٰامُ عَليٰ خَمْسٍ: شَهٰادَةِ اَنْ لّٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً رَّسُوْلُ اللهِ وَاِقٰامِ الصَّلٰاةِ وَاِيْتٰاءِ الزَّکٰاةِ وَحَجِّ الْبَيْتِ وَصَوْمِ رَمَضَانَ» (بخاری و مسلم)؛ «اسلام از پنج رکن، تشکیل شده است: شهادتین، برپایی نماز، دادن زکات، حج خانه‌ی خدا و روزه‌ی ماه رمضان».

و اجماع امّت اسلامی نیز بر آن است که روزه‌ی ماه رمضان فرض و یکی از ارکان اسلام و ضروریات دین است و کسی که فرضیت آن را انکار کند، کافر و مرتد است.

و در مورد فضیلت روزه، ابوهریرهس روایت می‌کند که پیامبر ج فرمود: «مَنْ صٰامَ رَمَضٰانَ اِيْمٰاناً وَّاِحْتِسٰاباً غُفِرَ لَهُ مٰا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ» (بخاری و مسلم)؛ «کسی که از روی ایمان و امید کسب اجر و پاداش، ماه رمضان را روزه بگیرد، گناهان صغیره‌ی گذشته‌ی او بخشوده می‌شود».

و همچنین از ابوهریرهس روایت است که پیامبر ج فرمود: خداوند بلندمرتبه می‌فرماید: «کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَهُ اِلَّا الصِّيٰامَ فَاِنَّهُ لِيْ وَاَنَا اَجْزِيْ بِهِ؛ وَالصِّيٰامُ جُنَّةٌ، فَاِذٰا کٰانَ يَوْمُ صَوْمِ اَحَدِکُمْ فَلٰا يَرْفَثُ وَلٰا يَصْخَبُ وَلٰا يَجْهَلُ، فَاِنْ شٰاتَمَهُ اَحَدٌ اَوْ قٰاتَلَهُ فَلْيَقُلْ اِنِّيْ صٰائِمٌ مَرَّتَيْنِ؛ وَالَّذِيْ نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَخَلُوْفُ فَمِ الصّٰائِمِ اَطْيَبُ عِنْدَ اللهِ يَوْمَ الْقِيٰامَةِ مِنْ رِيْحِ الْمِسْكِ؛ وَلِلصّٰائِمِ فَرْحَتٰانِ يَفْرَحْهُمٰا: اِذٰا اَفْطَرَ فَرِحَ بِفِطْرِهِ، وَاِذٰا لَقِيَ رَبَّهُ فَرِحَ بِصَوْمِهِ» (بخاری و مسلم)؛ «هر کاری که انسان انجام می‌دهد، برای خود او است، مگر روزه که برای من است و من پاداش آن را می‌دهم، و روزه سپر است؛ پس هرگاه کسی از شما روزه بود، سخن زشت نگوید و دشمنی نکند و اعمال جاهلانه را انجام ندهد و اگر کسی به او دشنام داد یا با او دعوا کرد، بگوید: من روزه هستم. قسم به ذاتی که جان محمد ج در دست اوست! بوی دهان روزه‌دار، در روز قیامت، نزد خدا از بوی مشک بهتر است؛ و شخص روزه‌دار در دو زمان خوشحال می‌شود: یکی زمانی که افطار می‌کند و دیگری، زمانی که با پروردگارش ملاقات می‌کند».

و از سهل بن سعدس روایت است که پیامبر ج فرمود: «اِنَّ فِي الْجَنَّةِ بٰاباً يُّقٰالُ لَهُ الرَّيّٰانُ يَدْخُلُ مِنْهُ الصّٰائِمُوْنَ يَوْمَ الْقِيٰامَةِ لٰا يَدْخُلُ مِنْهُ اَحَدٌ غَيْرُهُمْ يُقٰالُ: اَيْنَ الصّٰائِمُوْنَ؟ فَيَقُوْمُوْنَ لٰايَدْخُلُ مِنْهُ اَحَدٌ غَيْرُهُمْ، فَاِذٰا دَخَلُوْا اُغْلِقَ فَلَمْ يَدْخُلْ مِنْهُ اَحَدٌ» (بخاری و مسلم)؛ «در بهشت دروازه‌ای است که به آن «ریان» گفته می‌شود؛ روز قیامت فقط روزه‌داران از آن دروازه داخل می‌شوند، ‌و کسی جز آنان نمی‌تواند از آن وارد شود، گفته می‌شود: روزه‌داران کجایند؟ فقط روزه‌داران بلند شده و از آن دروازه وارد می‌شوند؛ وقتی داخل شدند، در بسته می‌شود و دیگر کسی از آن وارد نمی‌شود».

و روزه‌داری فوائد معنوی، جسمی و اجتماعی فراوانی است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

۱- انسان را به صبر و شکیبایی عادت می‌دهد.

۲- خویشتن‌داری را به انسان آموزش می‌دهد.

۳- خصلت پرهیزگاری را در انسان تقویت می‌کند.

۴- نظم و هماهنگی را میان مردم مسلمان، گسترش می‌بخشد.

۵- عشق به عدالت و برابری را در انسان، عمیق می‌گرداند.

۶- مهربانی و دلسوزی و احساس مسئولیت را در انسان به وجود می‌آورد.

۷- با شرّ و فساد در میان مردم، رویارویی می‌نماید.

۸- دستگاه گوارش را پالایش و پاکیزه می‌کند.

۹- جسم را از اضافات و رسوب‌ها، پاک می‌گرداند.

۱۰- از چاقی بدن و چربی‌های موجود در آن می‌کاهد؛ زیرا رسول خدا ج فرموده است: «روزه بگیرید تا تندرست بمانید». رواه ابن السنی و ابونعیم.]

روزه [در لغت به معنای: «اِمساک و خودداری» است؛ و در اصطلاح شرعی:] عبارت است از: خودداری کردن در طول روز [از طلوع صبح صادق تا غروب خورشید،] از وارد نمودن چیزی از روی عمد یا خطا، به داخل شکم یا به داخل آنچه در حکم درون انسان است، [از قبیل: دماغ؛] و همچنین، خودداری نمودن از شهوت شرمگاه [روابط زناشویی و سایر چیزهایی که روزه را باطل می‌کنند؛] همراه با نیت و قصد عبادت، از کسی که لیاقت و صلاحیت و قابلیت و شایستگی گرفتن روزه را دارا می‌باشد؛ [یعنی فردی بالغ، مسلمان، عاقل، مقیم، سالم و تندرست، پاک از حیض، نفاس و جنابت باشد.]

و سبب وجوب [روزه‌ی ماه مبارک] رمضان، دریافتن جزئی از آن است؛ و هر روز از آن، سبب برای ادای آن می‌باشد.

[روزه‌ی رمضان بر چه کسانی فرض است؟:]

و روزه‌ی رمضان - در اداء و قضاء - بر کسانی فرض است که در آن‌ها، چهار شرط گرد آمده باشد:

* مسلمان بودن؛ [زیرا روزه بر کافر فرض نیست؛ چون او لیاقت و اهلیت عبادت را ندارد.]

* عاقل بودن؛ [چون که روزه بر دیوانه فرض نیست.]

* بالغ بودن؛ [زیرا روزه بر کودک فرض نیست؛ لیکن باید بدان عادت داده شود. پیامبر ج می‌فرماید: «رُفِعَ الْقَلَمُ عَنْ ثَلٰاثَةٍ: عَنِ النّٰائِمِ حَتّٰي يَسْتَيْقِظَ، وَعَنِ الصَّبِيِّ حَتّٰي يَحْتَلِمَ، وَعَنِ الْمَجْنُوْنِ حَتّٰي يَعْقِلَ» (ابوداود)؛ «تکلیف از سه دسته برداشته شده است: از به خواب رفته تا بیدار شود؛ و از کودک تا بالغ گردد و از دیوانه تا هوشیار شود».]

* کسی که در «دارحرب» [سرزمین دشمن] مسلمان شده باشد و به وجوب روزه، مطّلع و آگاه و دانا و باخبر باشد؛ یا این که در «دار اسلام» [سرزمین مسلمانان،] باشد؛ [یعنی همین که در «دار اسلام» باشد، روزه‌ی رمضان بر وی فرض می‌گردد.]

[شرط وجوب ادای روزه:]

و برای «وجوب ادای روزه‌ی رمضان»، چند چیز شرط می‌باشد که عبارتند از:

* سالم بودن از بیماری و دردمندی؛ [زیرا خداوند بلندمرتبه می‌فرماید: ﴿فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَۚ[البقرة: ۱۸۴] «و کسانی از شما که بیمار یا مسافر بودند (و روزه نگرفتند، به اندازه‌ی آن روزها) چند روز دیگری را روزه گیرند».

و اگر چنان‌چه مریض و مسافر، روزه گرفتند، روزه‌ی آن‌ها صحیح است؛ چون روزه نگرفتن برای آن‌ها، اجازه و رخصت است و اگر به دستور ثابت خدا عمل کنند، بهتر است؛ با وجود این اگر مسافر و بیمار با گرفتن روزه دچار مشقت و سختی نشوند، روزه گرفتن بهتر است و اگر دچار مشقت شوند، بهتر آن است که روزه نگیرند؛ ابوسعید خدریس گوید: «کُنّٰا نَغْزُوْا مَعَ رَسُوْلِ اللهِ ج فِيْ رَمَضٰانَ؛ فَمِنَّا الصّٰائِمُ وَمِنَّا الْمُفْطِرُ؛ فَلٰا يَجِدُ الصّٰائِمُ عَلَي الْمُفْطِرِ وَلَا الْمُفْطِرِ عَلَي الصّٰائِمِ وَيَرَوْنَ اَنَّ مَنْ وَجَدَ قُوَّةً فَصٰامَ فَاِنَّ ذٰلِكَ حَسَنٌ؛ وَيَرَوْنَ اَنَّ مَنْ وَجَدَ ضَعْفاً فَاَفْطَرَ فَاِنَّ ذٰلِكَ حَسَنٌ» (بخاری)؛ «با پیامبر ج در ماه رمضان به جنگ با کفّار رفتیم؛ برخی از ما روزه بودند و بعضی دیگر روزه نبودند بدون این که از همدیگر ایراد بگیرند و معتقد بودند: کسی که توانایی روزه دارد، اگر روزه بگیرد بهتر است و کسی که توانایی روزه ندارد، بهتر آن است که روزه نگیرد».]

* سالم بودن از حیض و قاعدگی.

* سالم بودن از نفاس و خون زایمان. [امّا عدم وجوب روزه بر زنی که در حیض و نفاس است، به دلیل حدیث ابوسعید خدریس از پیامبر ج است: «أَلَيْسَتْ اِذٰا حٰاضَتْ لَمْ تُصَلِّ وَلَمْ تَصُمْ؟ فَذٰلِكَ نُقْصٰانُ دِيْنِهٰا» (بخاری)؛ «آیا این طور نیست که زن، وقتی در حیض می‌افتد، نماز نمی‌خواند و روزه نمی‌گیرد؟ پس این نقصان دینش است».

و اگر زنِ حائض و زنی که در نفاس است روزه بگیرند، روزه‌ی آن‌ها صحیح نیست؛ چون یکی از شروط صحّت روزه، پاکی از حیض و نفاس است و بر آن‌ها قضای روزه، واجب است؛ عایشهل گوید:‌ «کُنّٰا نَحِيْضُ عَليٰ عَهْدِ رَسُوْلِ اللهِ ج فَنُؤْمَرُ بِقَضٰاءِ الصَّوْمِ وَلٰا نُؤْمَرُ بِقَضٰاءِ الصَّلٰاةِ» (مسلم، ابوداود، ترمذی و نسایی)؛ «ما زنان در روزگار پیامبرج به حیض می‌افتادیم؛ به ما دستور داده می‌شد که تنها روزه را قضا کنیم نه نماز را».]

* مقیم بودن؛ [از این رو، ادای روزه بر شخص مسافر، فرض نمی‌باشد؛ و اگر مسافر با گرفتن روزه دچار مشقّت نشود، روزه گرفتن برایش بهتر است؛ و اگر دچار مشقّت شود، بهتر آن است که روزه نگیرد.]

[شرائط صحّت ادای روزه:]

و برای صحّت ادای روزه، سه چیز شرط می‌باشد که عبارتند از:

* نیت؛ [زیرا خداوند بلندمرتبه می‌فرماید: ﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ[البينة: ۵] «و به آنان دستور داده نشده بود مگر این که مخلصانه و حق‌گرایانه خدا را عبادت کنند».

و پیامبر ج می‌فرماید: «اِنَّمَا الْاَعْمٰالُ بِالنِّيّٰاتِ وَاِنَّمٰا لِکُلِّ امْرِيءٍ مّٰانَوٰي» (بخاری و مسلم)؛ «قبول و صحّت اعمال بانیات است؛ و پذیرش و پاداش هر عمل، بستگی به نیت آن دارد».

و وقت نیت ادای روزه‌ی رمضان و روزه‌ی نفل، پس از غروب خورشید تا پیش از نیمروز است.

و وقت نیت قضای رمضان، تمام شب است؛ و نیت آن پس از طلوع صبح صادق صحّت ندارد.

و وقت نیت روزه‌ی کفاره‌ها و نذر مطلق، تمامی شب است و نیت آن پس از طلوع صبح صادق صحّت ندارد؛ به هر حال، اگر روزه‌ی رمضان، روزه‌ی نذر معین و روزه‌ی نفل، در شب نیت شوند، درست است؛ ولی نیت کردن در شب برای این روزها، شرط نیست؛ از این رو، اگر چنان‌چه کسی در روزه‌ی رمضان، نذر معین و روزه‌ی نفل، در شب نیت نکرد، وی می‌تواند تا پیش از نیمه روز نیز نیت روزه را نماید.

و در روزه‌ی قضای رمضان، روزه‌ی نذر مطلق، روزه‌ی کفاره‌ها و روزه برای قضا آوردن آنچه که از نفل فاسد گردیده است، تعیین کردن نیت و نیت کردن در شب، شرط است؛ و نیت کردن پس از طلوع بامداد در آن‌ها صحیح نیست.]

* تهی بودن از آنچه که منافی روزه است از قبیل: حیض و قاعدگی و نفاس و زایمان.

* عاری بودن روزه‌دار از آنچه که فاسد کننده‌ی روزه است؛ [از قبیل: خوردن، آشامیدن، روابط زناشویی و دیگر چیزهایی که روزه را تباه و باطل می‌کند؛ خداوند بلندمرتبه می‌فرماید: ﴿فَٱلۡـَٰٔنَ بَٰشِرُوهُنَّ وَٱبۡتَغُواْ مَا كَتَبَ ٱللَّهُ لَكُمۡۚ وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ ٱلۡخَيۡطُ ٱلۡأَبۡيَضُ مِنَ ٱلۡخَيۡطِ ٱلۡأَسۡوَدِ مِنَ ٱلۡفَجۡرِۖ ثُمَّ أَتِمُّواْ ٱلصِّيَامَ إِلَى ٱلَّيۡلِۚ[البقرة: ۱۸۷] «پس هم اکنون با زنان آمیزش کنید و چیزی را بخواهید که برایتان لازم دانسته است؛ و بخورید و بیاشامید تا آنگاه که رشته‌ی سفید بامداد از رشته‌ی سیاه شب برایتان از هم جدا و آشکار گردد. سپس روزه را تا شب ادامه دهید».]

و برای صحّت ادای روزه، شرط نیست که روزه‌دار، از جنابت و ناپاکی، عاری باشد.

[رکن روزه:]

و رکن روزه عبارت است از: خودداری نمودن از اجابت نمودن و پاسخ دادن به تمایل و اشتهای شکم، شرمگاه و ملحقات آن‌ها.

[حکم روزه:]

و حکم روزه، عبارت است از: ساقط شدن وظیفه‌ی حتمی و کار واجب و تعهّد لازم از ذمّه و عهده‌ی انسان؛ و فراچنگ آورن ثواب و پاداش در سرای بازپسین. و خداوند داناتر است.