باب: پیرامون دریافتن نمازهای فرض [با جماعت و] به همراه امام؛ و پارهای از دیگر احکام و مسائل اسلامی
هرگاه نمازگزاری به تنهایی، نماز فرض را شروع کند؛ و پس از آن، نماز جماعت برپا گردید، در آن صورت نماز خویش را [با یک سلام در حالت ایستاده] قطع نماید و به پیشنماز اقتدا کند و همراه امام در نماز جماعت شرکت نماید.
و این حکم در صورتی است که فرد نمازگزار، به تنهایی نماز فرض را شروع کرده، امّا هنوز سجده [در رکعت اوّلش] نکرده است؛ [یعنی اگر چنانچه نماز جماعت پس از آن برپا گردید که شخصِ تنهاگزار و مُنفرد، به نماز فرض شروع کرده، امّا هنوز سجده نکرده بود، پس نماز خویش را با یک سلام، همانطور ایستاده قطع نماید و به امام اقتدا نماید.] و یا برای رکعت اول [که به تنهایی آن را شروع کرده است،] سجده نمود و این سجدهی وی برای رکعت اول در نمازهای غیرچهاررکعتی [همانند نمازهای صبح و مغرب] است؛ [یعنی اگر چنانچه جماعت پس از آن برپا گردید که شخصِ تنهاگزار و مُنفرد، به نماز فرض صبح یا نماز فرض مغرب شروع کرده و سجده نموده بود، در آن صورت نماز خویش را قطع نموده و به امام اقتدا نماید و همراه امام در نماز جماعت شرکت کند. به تعبیری دیگر؛اگر فرد نمازگزار یک رکعت از نمازهای صبح یا مغرب را خوانده بود و نماز جماعت برپا شد، در آن صورت - چه در این رکعت، سجده کرده باشد و چه سجده نکرده باشد - نمازش را قطع کند و همراه امام در نماز جماعت شرکت کند. همچنین اگر چنانچه رکعت دوّم نمازهای صبح یا مغرب را خوانده بود و سجدههای رکعت دوّم را نکرده بود، در این صورت، آن را قطع کند و همراه امام در نماز جماعت شرکت نماید؛ ولی اگر رکعتِ دوّمِ نمازهای صبح یا مغرب را گزارده و سجدههای رکعت دوم را نیز کرده بود، در آن صورت نماز خویش را به پایان برساند و کامل کند و آن را قطع نکند.
و اگر رکعتِ دوّمِ نمازهای صبح یا مغرب را خوانده و سجدههای رکعت دوّم را نیز کرده بود و در این صورت نماز خویش را قطع نکرده و آن را به پایان رساند، در آن صورت پس از آن، همراه با امام در نماز جماعت شرکت نکند.]
و اگر چنانچه [نماز جماعت در حالی برگزار شد که تنهاگزار، به فرض چهاررکعتی شروع کرده و] برای یک رکعت از آن چهار رکعت، سجده هم کرده بود، در آن صورت رکعت دوم را بدان ضمیمه و پیوست نماید و پس از آن، سلام بدهد؛ و این دو رکعتی را که به تنهایی گزارده است، نفل میگردد؛ سپس به نیت فرض، همراه با امام در نماز جماعت شرکت کند و بدو اقتدا نماید.
و اگر چنانچه فرد نمازگزار به تنهایی، سه رکعت از نمازهای چهار رکعتی [همانند نمازهای ظهر یا عشاء] را خواند و پس از آن، نماز جماعت برپا شد، در آن صورت نماز خویش را به پایان برساند و رکعت چهارم را نیز بخواند؛ و پس از آن، به نیت نفل، به امام اقتدا کند. [و این حکم مربوط به نمازهای ظهر و عشاء است؛] اما در نماز عصر به نیت نفل، به امام اقتدا ننماید؛ [یعنی اگر چنانچه فرد نمازگزار به تنهایی سه رکعت از عصر را گزارد و در رکعت سوم خویش نیز سجده کرده بود و پس از آن، نماز جماعت برپا شد، در آن صورت نماز خویش را به پایان برساند و رکعت چهارم را نیز بخواند؛ و در این صورت همراه با امام در نماز جماعت عصر، به نیت نفل شرکت نکند؛ زیرا گزاردن نفل، پس از عصر، مکروه است.]
و اگر چنانچه جماعت پس از آن برپا گردید که تنهاگزار، دو رکعت از نماز چهار رکعتی خویش را خوانده بود و به رکعت سوم ایستاده بود و هنوز سجده نکرده بود، در آن صورت - بنا به قول صحیحتر - نماز خویش را ایستاده با یک سلام قطع نموده [و سپس به نیت فرض، به امام اقتدا نماید.]
و [شمس الائمهي سرخسي/ گوید:] و اگر چنانچه نمازگزار، مشغول خواندن سنّت جمعه بود و در همان حال، خطیب جمعه برای ایراد خطبهی جمعه بیرون شد؛ و یا نمازگزار مشغول خواندن سنّت ظهر بود که جماعت برپا گردید، در آن صورت [در رکعت دوم نماز سنّت بنشیند و] دو رکعت را تمام نموده و سلام دهد [و پس از آن، در نماز ظهر شرکت کند یا به شنیدن خطبهی جمعه مشغول شود]؛ و همین قول، وجیهتر و بهتر میباشد. آنگاه پس از فارغ شدن از فرض، سنّت جمعه یا سنّت ظهر را قضا آورد.
و هرگاه شخص، در حالی به مسجد آمد که پیشنماز مشغول خواندن نماز فرض بود، در آن صورت به امام اقتدا کند و از نماز جماعت به خواندن نماز سنّت مشغول نگردد؛ مگر در نماز صبح؛ البته این حکم در صورتی است که بر گمان وی چنین غالب گردد که او، امام را در رکعت دوم فرض، درخواهد یافت؛ [یعنی اگر پس از آن به مسجد حاضر گردید که جماعت نماز صبح برپا گردیده بود، نماز سنّت را در خارج از مسجد یا در یک گوشهای از آن بخواند؛ اگر چنانچه بر گمان وی چنین غالب بود که او امام را در رکعت دوم، درخواهد یافت.
به تعبیری دیگر؛ اگر چنانچه فرد نمازگزار، بیم آن داشت که یک رکعت از نماز صبح از او فوت گردد و رکعت دوّمی را دریابد، در آن صورت، دو رکعتِ نمازِ سنّت خویش را در نزدیکی درب مسجد بخواند و پس از آن، همراه امام در نماز جماعت شرکت کند.]
و اگر چنانچه از فوت شدن وقت یا فوت شدن جماعت بیم داشت، پس نماز فرض را بخواند و نماز سنّت را ترک نماید؛ [یعنی اگر چنانچه بیم آن داشت که هر دو رکعت نماز فرض صبح از او فوت شود، در آن صورت دو رکعت نماز سنّت صبح را ترک کند و همراه امام در نماز جماعت شرکت نماید.]
و نماز سنّت صبح [به تنهایی و مستقلاً] قضا آورده نمیشود؛ مگر آن که همراه با فرضِ صبح، فوت گردد؛ [یعنی اگر چنانچه پیش از زوالِ همان روزی که نماز صبح از او فوت شده، نمازش را قضا آورد، در آن صورت نماز سنّت صبح را به تَبع نماز فرض، قضا بیاورد؛ ولی پس از زوال خورشید، فقط نماز فرض را قضا بیاورد. به هر حال، نماز سنّت صبح را میتواند به تَبع نماز فرض قضا بیاورد؛ ولی آن را به تنهایی و مستقلاً نمیتواند قضا بیاورد.]
و [هرگاه نمازگزار بخواهد تا پس از ادای نماز فرض ظهر، سنّت پیش از فرضِ ظهرِ خویش را قضا بیاورد، در آن صورت] چهار رکعتِ سنّتِ فوت شده را در وقت ظهر و پیش از دو رکعت سنّت بخواند؛ [یعنی اگر چنانچه نماز سنّت پیش از ظهر فوت شد، در آن صورت آن را پس از ادای نماز فرض ظهر و پیش از خارج شدن وقت ظهر، قضا بیاورد؛ و هنگامی که وقت ظهر خارج شد، در این صورت نماز سنّت قضایی ندارد.
ناگفته نماند که در میان علماء و صاحبنظران اسلامی، دربارهی قضا آوردن چهار رکعتِ سنّتِ پیش از ظهر، اختلاف است که آیا ابتدا همان چهار رکعت سنّتِ پیش از ظهر را قضا بیاورد یا دو رکعت سنّتِ پس از نماز فرض ظهر را بر آن چهار رکعتِ فوت شده، مقدّم کند؟
علماء و اندیشمندان اسلامی، دربارهی ترجیح یکی از این دو قول بر دیگری، اختلاف نظر دارند؛ نویسندهی کتاب «کنزالدقائق» گوید: چهار رکعتِ سنّتِ پیش از ظهر را قبل از دو رکعتِ سنّتِ پس از آن قضا بیاورد.
ابن همام در کتاب «فتح القدير» گوید: بهتر آن است که دو رکعت پس از ظهر، بر چهار رکعت فوت شدهی پیش از ظهر، مقدّم شود؛ زیرا چهار رکعت سنّت پیش از ظهر، از مکان مسنون خویش فوت گردیده است؛ از این رو، دو رکعت سنّت پس از آن نیز از روی قصد و بدون ضرورت؛ از مکان مسنونش فوت نمیگردد.
و عایشهل گوید: «اِنَّهُ عَلَيْهِ الصَّلٰاةُ وَالسَّلٰامُ کٰانَ اِذٰا فٰاتَتْهُ الْاَرْبَعُ قَبْلَ الظُّهْرِ، يُصَلِّيْهِنَّ بَعْدَ الرَّکْعَتَيْنِ» (ترمذی و ابن ماجه)؛ «هرگاه از پیامبر ج چهار رکعتِ پیش از ظهر فوت میشد، آنها را پس از دو رکعتِ سنّتِ بعد از ظهر، میخواند».]
و هر کس یک رکعت از نماز را دریابد، او نماز را با جماعت نگزارده، بلکه فضیلت جماعت را به دست آورده است؛ و در مورد کسی که به سه رکعت [از نمازهای چهار رکعتی یا دو رکعت از نمازهای سه رکعتی رسیده است،] اختلافنظر وجود دارد؛ [برخی بر این باورند که وی نماز را با جماعت نگزارده، بلکه فضیلت جماعت را به دست آورده است؛ و برخی نیز برآنند که وی نماز را با جماعت گزارده است؛ زیرا اکثر یک چیز، حکم کلّ آن را دارد.]
و اگر چنانچه از فوت شدن وقت نماز [یا از فوت شدن جماعت] بیم نداشت، میتواند پیش از نماز فرض، نفل بخواند؛ و چنانچه از فوت شدن وقت نماز [یا از فوت شدن جماعت] بیم داشت، در آن صورت پیش از نماز فرض، نفل نگزارد.
و هر کس امام خویش را در رکوع دریابد؛ از این رو، تکبیر بگوید و راست بایستد تا آن که [پیش از رکوع کردن وی،] امام سرش را از رکوع بلند نماید، در آن صورت وی این رکعت را درنیافته است.
و اگر چنانچه مقتدی، پیش از امامش و پس از آن که امام، به اندازهای [در قیام،] قرائت خواند که نماز بدان صحیح میشد، به رکوع رفت و امامش نیز او را در رکوع دریافت، در آن صورت رکوعش [با کراهیت] صحیح است. و اگر چنانچه امامش، او را در رکوع درنیافت [یا او را در رکوع دریافت، ولی پیش از آن که مقتدی به رکوع برود، امام به اندازهای در قیام قرائت نخواند که نماز بدان صحیح گردد،] در آن صورت رکوع وی صحیح نیست.
[به هر حال، هر کس امام خویش را در رکوع دریافت، پس به تحقیق که این رکعت را دریافته است. و اگر چنانچه امام سرش را از رکوع بلند کرد، پس همانا این رکعت از وی فوت شده است.
ابوهریرهس گوید: پیامبر ج فرمود: «اِذٰا جِئْتُمْ اِلٰي الصَّلٰاةِ وَنَحْنُ سُجُوْدٌ فَاْسُجُدْوا، وَلٰا تَعُدُّوْهٰا شَيْئاً؛ وَمَنْ اَدْرَكَ الرَّکْعَةَ فَقَدْ اَدْرَكَ الصَّلٰاةَ» (ابن ماجه و ابوداود)؛ «هرگاه برای نماز آمدید و ما در حال سجده بودیم، شما هم به سجده بروید و آن را رکعتی به حساب نیاورید؛ و کسی که رکوع را دریابد، رکعت را دریافته است».]
و برای شخص، بیرون شدن از مسجد پس از آن که در آن اذان داده شده، مکروه است؛ تا آنگاه که در آن نماز بگزارد. [ابوشعثاء گوید: «کُنّٰا قُعُوْداً فِي الْمَسْجِدِ مَعَ اَبِيْ هُرَيّرَةَ؛ فَاَذَّنَ الْمُؤَذَّنُ فَقٰامَ رَجُلٌ مِّنَ الْمَسْجِدِ يَمْشِيْ فَاَتْبَعَهُ اَبُوْهُرَيْرَةَ بَصَرَهَ حَتّٰي خَرَجَ مِنَ الْمَسْجِدِ فَقٰالَ اَبُوْهُرَيْرَةَس: اَمّٰا هٰذٰا فَقَدْ عَصٰي اَبَا الْقٰاسِمَ ج» (مسلم، نسایی، ابوداود و ترمذی)؛ «با ابوهریرهس در مسجد نشسته بودیم که مؤذن اذان گفت. مردی برخاست و از مسجد بیرون رفت. ابوهریرهس که نگاهش تا بیرون شدن او از مسجد به سوی او بود، گفت: این شخص، با سنّت پیامبر ج نافرمانی کرد».
و نیز پیامبر ج میفرماید: «لٰا يَخْرُجُ مِنَ الْمَسْجِدِ بَعْدَ النِّدٰاءِ اِلّٰا مُنٰافِقٌ اَوْ رَجُلٌ يَخْرُجُ لِحٰاجَةٍ يُرِيْدُ الرُّجُوْعَ» (سنن بیهقی و مراسیل ابوداود)؛ «پس از اذان از مسجد کسی خارج نمیشود مگر انسان منافق و یا فردی که نیازی دارد و از مسجد بیرون میشود و ارادهی برگشت را دارد».]
و بیرون شدن از مسجد پس از آن که در آن اذان داده شده، مکروه است؛ مگر برای کسی که در مسجدی دیگر، نماز جماعتی دیگر برپا میکرد؛ [یعنی امام جماعت در مسجدی دیگر باشد و یا مؤذن مسجدی دیگر باشد.]
و اگر کسی نماز خویش را به تنهایی گزارد و پس از آن از مسجد بیرون شد، در آن صورت این کارش مکروه نیست؛ مگر آنگاه که جماعت نمازهای ظهر و عشاء، [پس از آن] برپا گردید [که او نمازهای ظهر یا عشاء را به تنهایی خوانده بود، که در این صورت برای وی بیرون شدن از مسجد، مکروه است؛ پس بر وی لازم است که] به همراه امام، به نیت نفل نماز بخواند. [و اگر چنانچه جماعت نماز صبح یا عصر و یا مغرب، پس از آن برپا گردید که وی به تنهایی آنها را خوانده بود، در آن صورت برای وی خارج شدن از مسجد، مکروه نیست.]
نمازگزار نباید دو رکعت را با قرائت و دو رکعت دیگر را بدون قرائت بخواند؛ یا نمازگزار نباید (بدون علت) و برای فراچنگ آوردن ثواب و پاداش، نماز خویش را اعاده نماید؛ و یا نمازگزار نباید به مجرد توهم فساد نماز و به خاطر برطرف کردن وسوسه، نماز خویش را اعاده نماید؛ یا نمازگزاردن نباید نماز جماعت را در مسجد به همان شکل اول آن، تکرار و اعاده نماید.